Dictiornary-Farsi | تثبیت در مقام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
reinstatement	تثبیت در مقام


Search result with all words

declaratory judgment	حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
Other Matches

automatic pilot	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
voltage stabilizer	تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
stabilisers	تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer	تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
monetarists	طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
plate milling stand	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
stabilisation	تثبیت
corroboration	تثبیت
stabilized	تثبیت
stabilises	تثبیت
fixing	تثبیت
fixity	تثبیت
stabilization	تثبیت
stabilizes	تثبیت
confirmation	تثبیت
consolidation	تثبیت
fixation	تثبیت
fixations	تثبیت
stabilize	تثبیت
stabilising	تثبیت
anchor cell	سل تثبیت
stabilised	تثبیت
embassage	مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
stabilisers	تثبیت کننده
stop go policy	سیاست تثبیت
reinstated	تثبیت کردن
reinstate	تثبیت کردن
reinstates	تثبیت کردن
reinstating	تثبیت کردن
stabilised	تثبیت کردن
confirmation	تثبیت استقرار
visual fixation	تثبیت دیداری
wage stabilization	تثبیت مزد
stabilizer	تثبیت کننده
stabilized	تثبیت کردن
stabilises	تثبیت کردن
voltage stabilization	تثبیت ولتاژ
stabilize	تثبیت کردن
stabilizes	تثبیت کردن
stabilising	تثبیت کردن
fixing agent	عامل تثبیت
patent	حق تثبیت اختراع
mechanical stabilization	تثبیت مکانیکی
fixation process	فرایند تثبیت
nitrogen fixation	تثبیت نیتروژن
avouch	تثبیت کردن
fixation of affect	تثبیت عاطفی
patenting	حق تثبیت اختراع
price ceilings	تثبیت قیمت
functional fixedness	تثبیت کارکردی
economic stabilization	تثبیت اقتصادی
stabilization	پابرجاسازی تثبیت
patented	حق تثبیت اختراع
positioning	تثبیت موقعیت
stabilizers	تثبیت کننده ها
father fixation	تثبیت پدری
patents	حق تثبیت اختراع
maintenance level	سطح تثبیت
price freeze	تثبیت قیمت ها
fixate	تثبیت کردن
fixedness	تثبیت شدگی
fixation point	نقطه تثبیت
price freezing	تثبیت قیمت
price stability	تثبیت قیمت
price stabilization	تثبیت قیمت
course stabilizer	تثبیت کننده
holding attack	تک تثبیت کننده
heat setting	تثبیت گرمائی
voltage stabilization	تثبیت فشار الکتریکی
well fixed	خوب تثبیت شده
stabilization policy	سیاست تثبیت اقتصادی
automatic stabilizer	تثبیت کننده خودکار
course stabilizer	دستگاه تثبیت مسیر
course stabilizer	تثبیت کننده مسیر
holding force	نیروی تثبیت کننده
built in stabilizers	تثبیت کنندههای خودکار
hard shoulder	شانه تثبیت شده
stabilized layer	قشر تثبیت شده
stabilized layer	لایه تثبیت شده
stabilizing sleeve	غلاف تثبیت کننده
stabilisers	ثابت تثبیت کننده
exchanged stabilization fund	صندوق تثبیت ارز
viscosity stabilizer	تثبیت کننده گرانروی
fix	تثبیت محل ناو
fixes	تثبیت محل ناو
verge	شانه تثبیت نشده
verges	شانه تثبیت نشده
emulsion stabilizer	تثبیت کننده امولسیونی
stabilizer	ثابت تثبیت کننده
route	به خاک نشاندن تثبیت کردن
self stabilizing dynamo	دینام خود تثبیت کننده
voltage stabilizer	تثبیت کننده اختلاف سطح
mains voltage stabilizer	تثبیت کننده ولتاژ شبکه
routes	به خاک نشاندن تثبیت کردن
zener diode stabilization	تثبیت کنندگی دیود زنر
commodity agreement	تثبیت مشترک قیمت فروش
stabilised	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilises	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilising	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilized	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilize	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilizes	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
pegging	تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
adjustable stabilizer	تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
high frequency stabilized arc	قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
functional finance	سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
stop bath	ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
setting time	[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
fair trade laws	قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
rete	مقام
stage	مقام
office	مقام
stature	مقام
setting	مقام
eminency	مقام
eminence	مقام
pank	مقام
stages	مقام
paripassu	هم مقام
offices	مقام
equipotential	هم مقام
foothole	مقام
standing	مقام
authority	مقام
opposite number	هم مقام
stand	مقام
pews	مقام
place	مقام
placing	مقام
function	مقام
places	مقام
functioned	مقام
functions	مقام
pew	مقام
connexions	مقام
connection	مقام
settings	مقام
position	مقام
positioned	مقام
status	مقام
state-	مقام ورتبه
state	مقام ورتبه
first water	بالاترین مقام
states	مقام ورتبه
stated	مقام ورتبه
vice-chancellor	قائم مقام
vice-chancellors	قائم مقام
receivership	مقام امانت
stating	مقام ورتبه
places	مقام رتبه
place	مقام رتبه
papal dignity	مقام پاپ
placer	مقام دار
placing	مقام رتبه
posts	مقام مسئولیت
posted	مقام مسئولیت
post	مقام مسئولیت
much	عالی مقام
stations	مقام مستقرکردن
officiate	مقام رسمی
officiated	مقام رسمی
officiates	مقام رسمی
officiating	مقام رسمی
stationed	مقام مستقرکردن
prelacy	مقام اسقفی
station	مقام مستقرکردن
peerage	مقام سناتوری
peerages	مقام سناتوری
post-	مقام مسئولیت
defensive	مقام تدافع
vice chancellor	قائم مقام
title	اسم مقام
locumtenens	قائم مقام
knight errantry	مقام سلحشوری
kingship	مقام سلطنت
khediviate	مقام خدیو
khedivate	مقام خدیو
kaiserdom	مقام قیصر
surrogate	قائم مقام
in power	صاحب مقام
deplume	از مقام انداختن
devil may care	بی توجه به مقام
duumvir	شریک مقام
commandery	مقام فرماندهی
colonelcy	مقام سرهنگی
oldman	مقام فرماندهی
attorneyship	مقام وکالت
directorates	مقام مدیریت
baronage	مقام بارونی
officeholder	شاغل مقام
directorate	مقام مدیریت
bishopric	مقام اسقفی
men of position	صاحبان مقام
man of place	صاحب مقام
titles	اسم مقام
mastership	مقام استادی
surrogates	قائم مقام
papacy	مقام پاپی