English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
Other Matches
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
capital levy مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
tonometer دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
lengthen تطویل
elongation تطویل
lengthens تطویل
lengthening تطویل
lengthened تطویل
prolongation طولانی کردن تطویل
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
executant نوازنده
player نوازنده
blowier نوازنده
musician نوازنده
instrumentalist نوازنده
instrumentalists نوازنده
musicians نوازنده
pianist نوازنده پیانو
organist نوازنده ارگ
pianists نوازنده پیانو
lutanist نوازنده عود
violoncellist نوازنده ویولن سل
saxophonists نوازنده ساکسوفون
cellists نوازنده ویولن سل
saxophonist نوازنده ساکسوفون
stringer نوازنده ساز
stringers نوازنده ساز
cellist نوازنده ویولن سل
minstrels نوازنده سیار
minstrel نوازنده سیار
symphonist نوازنده عضوارکستر
percussionist نوازنده اسبابهای ضربی
percussionists نوازنده اسبابهای ضربی
carillonneur نوازنده سنتور زنگی
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
organ grinder نوازنده سیار ارگ دستی
organ-grinder نوازنده سیار ارگ دستی
organ-grinders نوازنده سیار ارگ دستی
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
music stands میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
debutant نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
quartets قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartette قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartet قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
partite قسمتی
triploidy سه قسمتی
portions قسمتی
portion قسمتی
triplex سه قسمتی
spirit de corps حمیت قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
another guess قسمتی دیگر
double cloister راهرو دو قسمتی
pate سر یا قسمتی از سرانسان
spirit حمیت قسمتی
legs قسمتی از مسابقه
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
leg قسمتی از مسابقه
split second قسمتی از ثانیه
esprit de corps روحیه قسمتی
sectors قسمتی ازجبهه
triploid سه قسمتی سه بخشی
esprit حمیت قسمتی
esprit de corps حمیت قسمتی
tripartition سه قسمتی کردن
spiriting حمیت قسمتی
sector قسمتی ازجبهه
partial بخشی قسمتی
plank قسمتی ازبرنامه
flat قسمتی از یک عمارت
flattest قسمتی از یک عمارت
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
lobotomies برش قسمتی از مغز
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
crease قسمتی از زمین کریکت
creased قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
creasing قسمتی از زمین کریکت
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
expansion joint اتصال چند قسمتی
module قسمتی از سفینه فضایی
modules قسمتی از سفینه فضایی
lobotomy برش قسمتی از مغز
aliquot part charge خرج چند قسمتی
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
fractions کسر درصدی از قسمتی از
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
section charge خرج چند قسمتی
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
fraction کسر درصدی از قسمتی از
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
footing قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com