English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
winter book تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
Other Matches
starting fee مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
match point اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
blocked یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
morning line امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
photo finish استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
one thousand guineas مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
observers گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
supplemented اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
two thousands guineas مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
supplementing اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplements اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplement اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
oddsmaker تعیین کننده امتیاز
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
magic number امتیاز لازم برای قهرمانی
try for point تلاش برای کسب امتیاز
One point for you. یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
handing تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundaries 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
hand تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundary 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
rugby point 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
carried گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point 3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
carry گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
shut out <idiom> مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
par حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
steals از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
nurses حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nursed حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
best ball بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
back wardation تعیین اجل برای بایع
running fix کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
running مناسب برای مسابقه دو
metronomes اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
metronome اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
sexualize جنس برای چیزی تعیین کردن
call a metting تعیین وقت و دعوت برای جلسه
short line محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
goal light چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
genoa بادبان عریض برای مسابقه
laughter مسابقه اسان برای بردن
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
playoff مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
playoffs مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
maintenance window [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
advowson حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
paced شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
setup توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
paces شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
overtime وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
little brown jug مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
race glass دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
constructive placement تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
clutch start روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
inspector داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
to bar somebody from a competition شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
preparing تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepare تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspectors داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
prepares تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
limits محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
cone penetrometer وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
collusion برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
pibal دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
center تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
gun اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
set up اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
guns اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
lags زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
break up value قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
saving قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
power 0 تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
tan alt ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
handicaps مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedan اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
sedans اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
fly casting مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
lawn bowling point یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
bracket رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
underdistance روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
pill pool billiard بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
point designation شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
fair trade laws قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
book making شرطبندی
staking شرطبندی
walking ring پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
backing مبلغ شرطبندی
price مبلغ شرطبندی
prices مبلغ شرطبندی
turf accountants متصدی شرطبندی
alphaphotographic آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
carring over تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
decca سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
movement credit وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
entry شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
handicap stake مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
timing disc علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
ponying همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
match foursome مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
wild cord تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
tasking سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
bears کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
lines رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
chalk مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
prerogative امتیاز
priviege امتیاز
lease امتیاز
privilege امتیاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com