English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English Persian
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
Other Matches
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
transition تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
transitions تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
vexation تغییر حالت تحریک
vexations تغییر حالت تحریک
nonduty status حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
reborn تغییر حالت روحانی یافته
passage انتقال از حالتی به حالت دیگر
passages انتقال از حالتی به حالت دیگر
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
cold straining تغییر بعد نسبی در حالت سرد
cold strain تغییر بعد یافتن در حالت سرد
t position حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
compiler نرم افزاری که برنامه کدگذاری شده به حالت دیگر
conversions لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
users یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
user یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
marginal case حالت نهائی حالت حدی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
neutral position وضعیت خنثی یا خلاص حالت خلاص یا بی باری
sequences کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
readers یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
transforms تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
transformed تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
transforming تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
transform تغییر وضعیت چیزی از یک سطح به سطح دیگر
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
limit state حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
dump بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
housekeeping در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
edit mode حالت ویرایش وضعیت ویرایش
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
format استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
toggles تغییر یافتن بین دو وضعیت
toggle تغییر یافتن بین دو وضعیت
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
manner حالت
state- حالت
stated حالت
state حالت
status حالت
queasiness حالت قی
pyreticosis حالت تب
expression حالت
expressions حالت
stating حالت
disposition حالت
attitudes حالت
idiocrasy حالت
febricity حالت تب
unexpressive بی حالت
ill conditioned بد حالت
feverishness حالت تب
condition حالت
situation حالت
line condition حالت خط
situations حالت
attitude حالت
tempers حالت
states حالت
tempered حالت
temper حالت
glass eyed بی حالت
case حالت
postured حالت
temperament حالت
temperaments حالت
grain حالت
posture حالت
postures حالت
posturing حالت
cases حالت
predicament حالت
mood حالت
moods حالت
predicaments حالت
stances حالت
stance حالت
fettle حالت
makes حالت
if حالت
estate حالت
phased حالت
phases حالت
estates حالت
self حالت
phase حالت
make حالت
nebulosity حالت ابری
pose وضع حالت
nebulosity حالت غباری
nebulosity حالت گازی
expressions القای حالت
nominative case حالت فاعلیت
liquid state حالت مایع
nominative case حالت فاعلی
peculiarities حالت ویژگی
peculiarity حالت ویژگی
posed وضع حالت
poses وضع حالت
expression القای حالت
no load condition حالت بی باری
posing وضع حالت
multiplex mode حالت تسهیم
trim وضع حالت
lucid interval حالت افاقه
logical state حالت یک منطقی
masculinity حالت مردی
aglow در حالت هیجان
locative حالت مکانی
situation موقعیت حالت
situations موقعیت حالت
linearity حالت طولی
normality حالت عادی
qualm حالت تهوع
marshiness حالت مردابی
mopishly با حالت افسرده
trimmest وضع حالت
mode indicator نشانگر حالت
miriness حالت باطلاقی
milkiness حالت شیری
trims وضع حالت
mentation حالت دماغی
pulp حالت خمیری
master mode حالت راهبر
qualms حالت تهوع
limit state حالت حدی
real mode حالت واقعی
attention حالت خبردار
attentions حالت خبردار
rapturously با حالت بیخودی
ragingly با حالت خشم
queasiness حالت تهوع
queasily با حالت تهوع
quantum state ویژه حالت
pyreticosis حالت حمائی
pulverulence حالت خاکی
nausea حالت استفراغ
reclining position حالت غنوده
refractivity حالت انکسار
repellency حالت دفع
solid state حالت جامد
sol state حالت سولی
soild state حالت جامد
small ball پرتاب بی حالت
skin the cat حالت گربهای
sentimentalism حالت احساساتی
seismicity حالت ارتعاش
sea state حالت دریا
saccharinity حالت قندی
resiliency حالت ارتجاعی
protected mode حالت محفوظ
prone position حالت درازکش
oxidation state حالت اکسایش
oxidation number حالت اکسایش
sentimentality حالت احساساتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com