Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
Other Matches
electro magnetism
برق و خواص مغناطیسی
magnetics
علم خواص مغناطیسی
gyromagnetic
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
sporogony
تولید مثل بوسیله هاگ
hypnotherapy
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
schizogenesis
تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
self fruitful
تولید مثل بوسیله گرده خود
electrophorus
الت تولید الکتریسته ساکن بوسیله القا
paedogenesis
تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
hydroelectric
وابسته به تولید نیروی برق بوسیله اب یا بخار
schizogony
تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
magnetic field generation
تولید میدان مغناطیسی
homogamous
تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
homogamic
تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
magnet
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
isoclinal line
خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
photo pattern generation
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
isoclinic line
خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
nonaligned
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
magnetic blowout
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
properties
خواص
attributing
خواص
attributes
خواص
attribute
خواص
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
attributes
صفت خواص
mechanical properties
خواص مکانیکی
attributing
صفت خواص
product capabilities
خواص محصول
attribute
صفت خواص
chemical properties
خواص شیمیایی
property list
سیاهه خواص
intrinsic properties
خواص ذاتی
elastic properties
خواص ارتجاعی
collective properties
خواص کولیگاتیو
intensive properties
خواص شدتی
bulk properties
خواص گروهی
hydrological
وابسته به خواص اب
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
amphoteric
دارای خواص متضاد
adhesion agent
ماده تشدیدکننده خواص
papaverous
دارای خواص خشخاش
oleaginous
دارای خواص روغن
acoustics
خواص صوتی ساختمان
partial molar properties
خواص جزیی مولی
general properties of bodies
خواص عمومی اجسام
properties of section
خواص مقاطع تیرها
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
propertied
متمکن دارای خواص معین
hydraulic
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
electronography
ثبت خواص الکتریسته ساکن
electrokinetics
علم خواص برق متحرک
unsex
از خواص جنسی محروم کردن
optics
علم مطالعه در خواص نور
pneumatics
علم خواص هوا و گاز
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic reluctance
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
actinology
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
electro statics
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
to turn something
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
isotropic
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
metamerism
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
actinic
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
pneumatology
روح شناسی علم خواص هواو گازها
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
magnetic flux density
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
miscibility
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
platinum metal
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additives
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
epiphytology
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
magnetic flux
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
harmonics
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
substantive
شبیه اسم دارای خواص اسم
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
whereby
که بوسیله ان
via
بوسیله
thruogh the a of
بوسیله
wherewithal
که بوسیله ان
by the instrumentality of
بوسیله
by dint of
بوسیله
per
بوسیله
at the hand of
بوسیله
with
بوسیله
by
بوسیله
of
بوسیله
perprep
بوسیله
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
per pais
بوسیله مملکت
municipally
بوسیله شهرداری
hydromancy
تفال بوسیله اب
by the f.
بوسیله لمس
per pais
بوسیله کشور
by wire
بوسیله تلگراف
by depty
بوسیله نماینده
electrically
بوسیله برق
hydrolysis
تجزیه بوسیله اب
seagirt
محصور بوسیله دریا
electromotive
متحرک بوسیله برق
postage
حمل بوسیله پست
dragonnades
بوسیله سواره نظام
aeromancy
تفال بوسیله هوا
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
semaphore
مخابره بوسیله پرچم
brewed
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
windswept
بوسیله باد جاروشده
brews
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
leaching
تصفیه بوسیله شستشو
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
brew
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
electric chair
اعدام بوسیله برق
intuitively
بوسیله درک مستقیم
in propria persona
بوسیله خود شخص
patented
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
pipeage
ترابری بوسیله لوله
pipe down
بوسیله شیپور یا نای
galvanography
روی مس بوسیله اندودکهربایی
baptising
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
patents
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
baptises
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
windblown
در حرکت بوسیله باد
churn
بوسیله اسباب گردنده
churned
بوسیله اسباب گردنده
churns
بوسیله اسباب گردنده
patent
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
hydrolyze
بوسیله اب تجزیه شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com