Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
libration
جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
Other Matches
libration
جنبش ترازویی
libration
جنبش موازنهای
libration of the moon
جنبش نمایان ماه
actimeter
نمایان ساز
[جنبش بدن]
resistance force
جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
moved
حرکت جنبش
travel
حرکت جنبش
actions
جنبش حرکت
traveled
حرکت جنبش
travels
حرکت جنبش
moves
حرکت جنبش
action
جنبش حرکت
move
حرکت جنبش
vane
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
gyrostabilizer
التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
vanes
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
kinesis
جنبش
swings
جنبش
action
جنبش
swing
جنبش
kinesodic
جنبش بر
kinesthesis
حس جنبش
actions
جنبش
stock-still
بی جنبش
rising
جنبش
stir
جنبش
rock
جنبش
inanition
جنبش
jiggling
جنبش
jiggles
جنبش
jiggled
جنبش
jiggle
جنبش
rocked
جنبش
rocks
جنبش
stirrings
جنبش
stirs
جنبش
heartbeat
جنبش
heartbeats
جنبش
immotile
بی جنبش
vibration
جنبش
immobile
بی جنبش
stirred
جنبش
locomotion
جنبش
movement
جنبش
motioning
جنبش
motions
جنبش
motioned
جنبش
on the move
در جنبش
stock still
بی جنبش
rocking
جنبش
oscillations
جنبش
motion
جنبش
the r.
جنبش
vibratility
جنبش
vibrational
جنبش
bustle
جنبش
bustled
جنبش
bustles
جنبش
astir
در جنبش
inactive
بی جنبش
mobility
جنبش
oscillation
جنبش
leger or ledger
بی جنبش
passively
بی جنبش
awakening
جنبش
libration
جنبش
kinesthesia
حس جنبش درماهیچه
flickers
پرپرزدن جنبش
stagnate
از جنبش ایستادن
stagnating
از جنبش ایستادن
impassioned
به جنبش درامده
stagnated
از جنبش ایستادن
kinaesthesis
حس جنبش درماهیچه
stirrings
به جنبش دراوردن
kinematic
جنبش شناسی
flickered
پرپرزدن جنبش
kinematics
جنبش شناسی
flicker
پرپرزدن جنبش
stirs
به جنبش دراوردن
stagnates
از جنبش ایستادن
kinaesthesia
حس جنبش درماهیچه
stirred
به جنبش دراوردن
move
جنبش تکان
gybe
جنبش تغییرجهت
revolts
نهضت جنبش
revolt
نهضت جنبش
uniform movement
جنبش یکسان
undulation
جنبش نوسانی
tremour
تکان جنبش
movableness
جنبش پذیری
to youse to a
به جنبش انداختن
to put in motion
در جنبش دراوردن
saltation
جنبش ناگهانی
reformation
نهضت جنبش
quiescently
بدون جنبش
psychokinesis
جنبش فراروانی
stir
به جنبش دراوردن
paratonic
از جنبش بازدارنده
moved
جنبش تکان
moves
جنبش تکان
impassionate
به جنبش امده
commotion
جنبش اغتشاش
immovableness
جنبش ناچذیری
revivals
جنبش مذهبی
hyperkinesthesia
شدت حس جنبش
photokinesis
نور جنبش
forward motion
جنبش پیشرو
operation
گردش جنبش
braids
جنبش جهش
kinesiotherapy
جنبش درمانی
labor movement
جنبش کارگری
braid
جنبش جهش
jar
تکان جنبش
jarred
تکان جنبش
kinetics
جنبش شناسی
jars
تکان جنبش
tremor
تکان جنبش
kinesimometer
جنبش سنج
kinesalgia
جنبش درمان
tremors
تکان جنبش
revival
جنبش مذهبی
reformer
پیشوای جنبش
kinology
جنبش شناسی
impetus
نیروی جنبش
kinetoscope
جنبش نما
reformers
پیشوای جنبش
kymogram
جنبش نگاره
mass movement
جنبش تودهای
life blood
جنبش بی اخبار
braided
جنبش جهش
kymograph
جنبش نگار
kinesimeter
جنبش سنج
immobile
جنبش ناپذیر
peristaltic movement
جنبش کرم وار
gas kinetics
علم جنبش گازها
causing
جنبش سبب شدن
groundswell
جنبش تند گستر
peristalsis
جنبش کرم وار
cause
جنبش سبب شدن
causes
جنبش سبب شدن
peristole
جنبش کرم وار
immobile
ثابت جنبش ناپذیر
angular momentum
مقدار جنبش چرخشی
hydrokinetics
علم جنبش مایعات
an onward movement
جنبش سوی پیش
gyrostatics
گفتاردر جنبش وضعی
photokymograph
جنبش نگار نوری
vibrant
در حال جنبش تکریری
movable
جنبش پذیر تغییرناپذیر
kinetics
علم جنبش و نیرو
momentum
مقدار جنبش انی
oscillatory motion
جنبش تاب وار
tranquil
بی جنبش درحال سکون
f. morement
جنبش برای پیشرفت
myokinetic test
ازمون جنبش عضلانی
kinematical
وابسته به جنبش شناسی
music of the spheres
اهنگ جنبش سیارات
counter-revolutions
جنبش برای سرکوبی انقلاب
statgnate
از جنبش ایستادن گندیده شده
inert
فاقد نیروی جنبش بیروح
lost cause
جنبش یا آرمان از دست رفته
to set in motion
بجریان انداختن به جنبش اوردن
immovably
چنانکه نتوان جنبش داد
photothropism
جنبش در تحت تاثیر روشنایی
reform movement
جنبش یا نهضت برای اصلاحات
wavy
جنبش بعقب و جلو متموج
she is quick with child
جنبش بچه رادرشکم حس میکند
photodynamic
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
photodynamics
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
lost causes
جنبش یا آرمان از دست رفته
counter-revolution
جنبش برای سرکوبی انقلاب
passivism
فلسفه صبر وعدم جنبش
planker
گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
ultromotivy
جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
spurting
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
Community architecture
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
gyrostat
التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
spurt
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurts
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurted
کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
quick stage
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
Expressionism
[جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
revivalist movement
جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
City Beautiful
[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
Aesthetic Movement
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
late-Modern architecture
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
visible
نمایان
salient
نمایان
ostensible
نمایان
sensible
نمایان
seeming
نمایان
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
feats
فتح نمایان
standaway
نمایان بر بدن
egregious
برجسته نمایان
detection
نمایان سازی
dominant
نمایان عمده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com