Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
i do not wish it otherwise
جور دیگر باشد نمیخواهم
Other Matches
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
pattern lady
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
no popery
پاپ نمیخواهم
No, I don't like it.
نه، آنرا نمیخواهم.
I don't want any hairspray.
من اسپری مو نمیخواهم.
prosyllogism
قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
except as otherwise provided
مگر اینکه به طور دیگر قید شده باشد
meniscus
شیشهای که از یکسو گوژ وازسوی دیگر کاو باشد
embedded code
مثل تصویر درون متن یا فایل دیگر باشد
virgin wool
[پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
vacuole
گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
i dont want to be rushed
من نمیخواهم کار سرم بریزند
buzzing
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
an odd chair
صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
controlling company
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
homonym
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
homograph
کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
jump instruction
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
assistance
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
aliens
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
data interchange format
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
SMB
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
pseudomorph
جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
subroutine
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر باشد
implicit function
معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
unmoderated list
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
to pair somebody off
[up]
with somebody
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
estate in remainder
ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
scissoring
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
square design
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
he was otherwise ordered
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
he had no more no to say
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
anymore
دیگر
another
دیگر
alternatives
دیگر
again
دیگر
next
دیگر
alternative
دیگر
alternative
شق دیگر
alternatives
شق دیگر
thence
دیگر
else
دیگر
from one another
<adv.>
از هم دیگر
of one another
<adv.>
از هم دیگر
of each other
<adv.>
از هم دیگر
no more
دیگر نه
from each other
<adv.>
از هم دیگر
secus
از دیگر سو
others
دیگر
further
دیگر
furthered
دیگر
he is no more
او دیگر
one an other
یک دیگر
other
دیگر
furthers
دیگر
furthering
دیگر
Benedictines
باشد
Benedictine
باشد
at the owner's risk
باشد
any old thing
هر چه باشد
admissibleness
باشد
reflexively
باشد
some one or other
هر کس باشد
custom's declaration
باشد
incomplete flower
کم باشد
admissibly
باشد
shunted
به خط دیگر انداختن
shunts
به خط دیگر انداختن
at a later period
در موقع دیگر
othergates
جور دیگر
another day
یک روز دیگر
to be no more
دیگر نبودن
alternatively
<adv.>
از سوی دیگر
apart from that
<adv.>
از سوی دیگر
at the same time
[on the other hand]
<adv.>
از سوی دیگر
shunt
به خط دیگر انداختن
another guess
قسمتی دیگر
alternative unit
واحدهای دیگر
another guess
نوعی دیگر
elsewhere
نقطه دیگر
scilicet
بعبارت دیگر
a horse of another colour
[different colour]
مطلبی دیگر
in fact
به عبارت دیگر
videlicet
به عبارت دیگر
about face
سوی دیگر
about face
جهت دیگر
about-face
سوی دیگر
about-faces
سوی دیگر
about-faces
جهت دیگر
to wit
<adv.>
به عبارت دیگر
namely
<adv.>
به عبارت دیگر
elsewhere
بجای دیگر
elsewhere
درجای دیگر
the other two
دوتای دیگر
It never occurred again.
دیگر رخ نداد.
another
شخص دیگر
another
یکی دیگر
otherwise
طور دیگر
tother
بعدی دیگر
t' other
بعدی دیگر
again
از طرف دیگر
about-face
جهت دیگر
so muchthe worse
دیگر بدتر
somewhere else
یک جای دیگر
not any more
دیگر نه
[بیشتر نه]
beside
ازطرف دیگر
otherwhile
وقت دیگر
otherwhile
گاه دیگر
others
نوع دیگر
otherwhere
در مکان دیگر
no more
نه دیگر
[بیشتر]
once
یکبار دیگر
no more
دیگر ن
[فعل]
no longer
نه دیگر
[زمانی]
other
نوع دیگر
otherwhere
جای دیگر
otherwhence
از جای دیگر
otherworld
دنیای دیگر
none other than
هیچکس دیگر جز
In our other words.
بعبارت دیگر
in other words
<idiom>
به کلام دیگر
my other books
کتابهای دیگر من
on one's coat-tails
<idiom>
همراه کس دیگر
variant
نوع دیگر
never more
هرگز دیگر
nevermore
هرگز دیگر
nevermore
دیگر ابدا
next year
سال دیگر
no more of that
بس است دیگر
over-
بسوی دیگر
over
بسوی دیگر
what more do you want
دیگر چه می خواهید
otherness
چیز دیگر
in other words
<adv.>
به عبارت دیگر
otherguess
نوع دیگر
yon
ان یکی دیگر ان
et al
و در جای دیگر
othergates
طور دیگر
other people
مردم دیگر
otherguess
جور دیگر
on the other part
از طرف دیگر
in other words
<adv.>
به کلام دیگر
otherguise
جور دیگر
withil
ازطرف دیگر
otherguess
بروش دیگر
on more
بار دیگر
on the opposite side
در انسوی دیگر
on the other hand
از سوی دیگر
on the other hand
ازطرف دیگر
otherwise
<adv.>
ازطرف دیگر
at the same time
[on the other hand]
<adv.>
به ترتیب دیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com