Total search result: 204 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
flirt |
حرکت تند وسبک |
flirted |
حرکت تند وسبک |
flirting |
حرکت تند وسبک |
flirts |
حرکت تند وسبک |
|
|
Other Matches |
|
lightplane |
هواپیمای شخصی کوچک وسبک |
stanhope |
درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک |
sheraton |
سبک مبل سازی ساده وسبک |
bardolater |
شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر |
differential ailerons |
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است |
waved |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waving |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
waves |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
wave |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
feinted |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feints |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feinting |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
feint |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
mouse |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
mouses |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
route order |
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه |
trackball |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
taped |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
stroking |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
tapes |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
tape |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
move off the ball |
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ |
fish tailing |
حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت] |
cruising |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruises |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruised |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
cruise |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
stroke |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
stroked |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
strokes |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
compound motion |
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی |
counter clockwise |
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت |
transfers |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
transfer |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
transferring |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
aberration |
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد |
drags |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
drag |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
dragged |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
mouse |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
mouses |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
relative |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
momentum |
سرعت حرکت شتاب حرکت |
angle of depression |
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله |
skulls |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
skull |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
moving havens |
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی |
travelling overwatch |
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش |
bounding overwatch |
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور |
node |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
nodes |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
quadrature encoding |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
stabile |
بدون حرکت بی حرکت |
aerodynamics |
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا |
moment of momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
rate of march |
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی |
angular momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
convoy schedule |
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی |
raster |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
hamilton's equations of motion |
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت |
power traverse |
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت |
convoy route |
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی |
move on |
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن |
k day |
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان |
frozen |
بی حرکت |
behaviour |
حرکت |
progressing |
حرکت |
demeanor |
حرکت |
progresses |
حرکت |
travel |
حرکت |
otiose |
بی حرکت |
running |
در حرکت |
move |
حرکت |
moves |
حرکت |
stationary |
بی حرکت |
stirabout |
حرکت |
on the move |
در حرکت |
demeanour |
حرکت |
moved |
حرکت |
shift |
حرکت |
traveled |
حرکت |
stock-still |
بی حرکت |
agog |
در حرکت |
moveless |
بی حرکت |
motionless |
بی حرکت |
afloat |
در حرکت |
vapid |
بی حرکت |
shifts |
حرکت |
statist |
بی حرکت |
progressed |
حرکت |
progress |
حرکت |
departures |
حرکت |
departure |
حرکت |
shifted |
حرکت |
scrolling |
حرکت |
stock still |
بی حرکت |
stir |
حرکت |
animations |
حرکت |
animation |
حرکت |
movement |
حرکت |
stills |
بی حرکت |
stillest |
بی حرکت |
stiller |
بی حرکت |
still |
بی حرکت |
locomotion |
حرکت |
behaviuor |
حرکت |
behavior |
حرکت |
stirred |
حرکت |
stirrings |
حرکت |
stirs |
حرکت |
gesture |
حرکت |
gestured |
حرکت |
gesturing |
حرکت |
traverse |
حرکت |
traversed |
حرکت |
traversing |
حرکت |
agoing |
در حرکت |
ambulation |
حرکت |
as you were |
حرکت از نو |
immobile |
بی حرکت |
animals |
حس و حرکت |
motioned |
حرکت |
motion |
حرکت |
inert |
بی حرکت |
motioning |
حرکت |
animal |
حس و حرکت |
gest |
حرکت |
geste |
حرکت |
haviour |
حرکت |
maneuver |
حرکت |
motions |
حرکت |
traverses |
حرکت |
oi |
در حرکت |
circulation |
حرکت |
square move |
حرکت |
pat |
بی حرکت |
pats |
بی حرکت |
patted |
بی حرکت |
patting |
بی حرکت |
vowel point |
حرکت |
circulations |
حرکت |
hold still <idiom> |
بی حرکت |
travels |
حرکت |
sedentary |
بی حرکت |
compound motion |
حرکت مرکب |
circumrotation |
حرکت وضعی |
circular motion |
حرکت گردشی |
departure station |
مبداء حرکت |
concentric running |
حرکت دورانی |
circular motion |
حرکت دایرهای |
delta movement |
حرکت دلتا |
concentric running |
حرکت چرخشی |
deadweight |
جسم بی حرکت |
continental drift |
حرکت قارهای |
continuous scrolling |
حرکت پیوسته |
gamma movement |
حرکت گاما |
cruising speed |
نواخت حرکت |
concentricity |
حرکت چرخشی |
concentricity |
حرکت دورانی |
creeping move |
حرکت خزنده |
constant of motion |
ثابت حرکت |
circular motion |
حرکت مستدیر |
circuity |
مدار حرکت |
automatism |
حرکت خودبخود |
ballistic motion |
حرکت پرتابی |
dynamics |
مکانیک حرکت |
automatism |
حرکت غیرارادی |
trend |
مسیر حرکت |
trends |
مسیر حرکت |
autokinesis |
حرکت خودزاد |
aslant |
حرکت مایل |
mobile |
قابل حرکت |
mobiles |
قابل حرکت |
blue bark |
گزارش حرکت |
cinematograph |
حرکت نگار |
chock |
از حرکت بازداشتن |
movement |
حرکت دادن |
swirls |
حرکت چرخشی |
swirl |
حرکت چرخشی |
swirled |
حرکت چرخشی |
swirling |
حرکت چرخشی |
capital movement |
حرکت سرمایه |
brownian movement |
حرکت براونی |
translation |
حرکت انتقالی |
dog leg movement |
حرکت زیگزاگی |
shoots |
حرکت تندوچابک |
lateral shifts |
حرکت جانبی |
larghetto |
حرکت ملایم |
kinesiology |
حرکت شناسی |
kinephantom |
حرکت خیالی |
kinematics |
حرکت شناسی |
kinematics |
حرکت شناخت |
inter play |
حرکت محدود |
intentional movement |
حرکت عمدی |
proceed |
حرکت به جلو |
inertly |
بطوربی حرکت |
linear momentum |
اندازه حرکت |
linear movement |
حرکت خطی |
liner momentum |
اندازه حرکت |
shoot |
حرکت تندوچابک |