Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
kopfring
حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
Other Matches
impact burst
ترکش سطحی
surface burst
ترکش سطحی
base surge
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
graze sensitive
ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
high airburst
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
teething ring
حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
surficial swellings
بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
low airburst
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
loops
حلقه درون حلقه دیگر
looped
حلقه درون حلقه دیگر
crisps
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
حلقه درون حلقه دیگر
crispest
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
topsoil
خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
splinters
ترکش
splintered
ترکش
detonation
ترکش
splintering
ترکش
detonations
ترکش
quivering
ترکش
splinter
ترکش
quivered
ترکش
burst
ترکش
bursts
ترکش
blast
ترکش
blasts
ترکش
splashing
ترکش
splashes
ترکش
splash
ترکش
quiver
ترکش
quivers
ترکش
impact burst
ترکش ضربتی
hight of burst
ارتفاع ترکش
impact action
عمل ترکش
aerial burst
ترکش هوایی
high burst
ترکش بالا
air burst
ترکش هوایی
graze burst
ترکش زمینی
burst range
مسافت ترکش
burst range
برد ترکش
sonic boom
ترکش اوا
sonic booms
ترکش اوا
burst center
مرکز ترکش
burst wave
موج ترکش
blasting machine
دستگاه ترکش
ricochet burst
ترکش کمانهای
height of burst
ارتفاع ترکش
types of burst
نوع ترکش
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
exoatmosphere
ترکش فوق جوی
center of burst
مرکز ترکش گلوله
airburst ranging
تنظیم ترکش هوایی
craters
چاله ترکش گلوله ها
crater
چاله ترکش گلوله ها
impact
اثر ترکش انفجار
graze burst
ترکش روی زمین
splinterproof
سنگر ضد ترکش گلوله
impact point
نقطه ترکش گلوله
atomic underground burst
ترکش زیرزمینی اتمی
weapon debries
بقایای ترکش اتمی
impacts
اثر ترکش انفجار
air adjustment
تنظیم ترکش هوایی
atomic air burst
ترکش هوایی اتمی
explosion
ترکش منفجر کردن ترکیدن
desired ground zone
نقطه ترکش اتمی مطلوب
surface burst
ترکش روی سطح زمین
center of impact
مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
impact action
عمل انفجار نیروی ترکش
impact pressure
نیروی اصابت فشار ترکش
doubtful
ترکش مشکوک مورد تردید
burst interval
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
explosions
ترکش منفجر کردن ترکیدن
purl
حلقه حلقه شدن
purled
حلقه حلقه شدن
convolute
حلقه حلقه کردن
purling
حلقه حلقه شدن
purls
حلقه حلقه شدن
eye bolt
حلقه حلقه اتصال
quoit
حلقه پرتاب حلقه
wreathy
حلقه حلقه شده
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
To play ones last card
آخرین تیر ترکش رارها کردن
flash burns
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
hard base
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
flash burn
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
troop safety
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
flash blindness
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
variations
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
shallows
کم اب سطحی
shallow
کم اب سطحی
superficiality
سطحی
surfaced
سطحی
superficial
سطحی
sketchily
سطحی
acrotic
سطحی
skin-deep
<idiom>
سطحی
surface
سطحی
sketchy
سطحی
planar
سطحی
shallowest
کم اب سطحی
decahedral
ده سطحی
sketchiest
سطحی
skin deep
سطحی
shallower
کم اب سطحی
surface water
اب سطحی
shallow foundation
پی سطحی
sketchier
سطحی
surfaces
سطحی
low level
سطحی
surface outflow
اب سطحی خروجی
singes
سوختگی سطحی
surface ornament
تزیینات سطحی
pentahedral
پنج سطحی
surfaces
سطحی جلادادن
one level memory
حافظه یک سطحی
surface leakage
نشت سطحی
surfaced
سطحی جلادادن
surface moisture
رطوبت سطحی
surface reverbration
برگشتهای سطحی
formal logic
قضاوت سطحی
free moisture
رطوبت سطحی
surface width
عرض سطحی
surface treatment
روکش سطحی
surface treatment
اسفالت سطحی
surface treatment
اندود سطحی
surface treatment
عملیات سطحی
surface
سطحی جلادادن
surface tension
کشش سطحی
surface targets
هدفهای سطحی
surface soil
خاک سطحی
surface contact rectifier
یکسوکننده سطحی
surface irrigation
ابیاری سطحی
suface wind
باد سطحی
ground swell
موج سطحی
evaporation
تبخیر سطحی
low level winds
بادهای سطحی
statical moment
لنگر سطحی
heptahedral
هفت سطحی
sheet washing
فرسایش سطحی
superficially
بطور سطحی
skin effect
اثر سطحی
adhesion
جاذبه سطحی
hexahedral
مکعب شش سطحی
hexahedron
جسم شش سطحی
surface tensity
کشش سطحی
interfacial tension
کشش سطحی
sorption
جذب سطحی
interfacial force
کشش سطحی
smattering
دانش سطحی
surface burning
احتراق سطحی
surface inflow
اب سطحی ورودی
singeing
سوختگی سطحی
singed
سوختگی سطحی
singe
سوختگی سطحی
surface erosion
فرسایش سطحی
surface dressing
پوشش سطحی
surface drains
زهکشهای سطحی
surface detection
راداراکتشافی سطحی
surface detection
اکتشاف سطحی
surface creep
خزیدن سطحی
surface corrosion
خوردگی سطحی
surface charge
بار سطحی
polyhedral
چند سطحی
n level logic
منطق N سطحی
multilevel
چند سطحی
multi level
چند سطحی
horizontal curve
پیچ سطحی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com