English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
sit out خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
Other Matches
send in وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
self possession خودداری
self control خودداری
continence خودداری
self command خودداری
composure خودداری
forearance خودداری
abstinence خودداری
equanimity خودداری
abstentions خودداری
self-control خودداری
abstention خودداری
forbearance خودداری
self-possession خودداری
abstains خودداری کردن
forbore خودداری کرد
abstained خودداری کردن
geuk gei خودداری کردن
abstain خودداری کردن
keep up خودداری کردن
hold in خودداری کردن
dishonours خودداری از پرداخت
dishonouring خودداری از پرداخت
dishonoured خودداری از پرداخت
restraints نگهداری خودداری
dishonoring خودداری از پرداخت
forborne خودداری کردن
holdouts خودداری از بازی
holdout خودداری از بازی
withold خودداری کردن از
abstaining خودداری کردن
dishonored خودداری از پرداخت
dishonors خودداری از پرداخت
self control قوه خودداری
dishonour خودداری از پرداخت
restraint نگهداری خودداری
conscientious objection خودداری از خدمت سربازی
abstentions خودداری ازدادن رای
abstention خودداری ازدادن رای
self repression مسک نفس خودداری
to abstain from something خودداری [ازدادن رای ]
keep a straight face از خنده خودداری کردن
to look back از پیشرفت خودداری کردن
recede عقب کشیدن خودداری کردن از
abstaining خودداری داوران ازدادن رای
receding عقب کشیدن خودداری کردن از
withholds مضایقه داشتن خودداری کردن
abstains خودداری داوران ازدادن رای
receded عقب کشیدن خودداری کردن از
recedes عقب کشیدن خودداری کردن از
abstained خودداری داوران ازدادن رای
contains شامل بودن خودداری کردن
contained شامل بودن خودداری کردن
contain شامل بودن خودداری کردن
hold out حاکی بودن از خودداری کردن از
abstain خودداری داوران ازدادن رای
withholding مضایقه داشتن خودداری کردن
withhold مضایقه داشتن خودداری کردن
withheld مضایقه داشتن خودداری کردن
temperance طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
escapism خودداری ازشرکت درکارهای سیاسی فرار از واقعیات
gold export point قیمت کالای خارجی با ارزخریداری شده خودداری میکند
conscientious objector کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
conscientious objectors کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
prohibition حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
fielder بازیگر
player بازیگر
actors بازیگر
performing بازیگر
puppeteers بازیگر
actor بازیگر
stager بازیگر
mummer بازیگر
puppeteer بازیگر
booter بازیگر
recoupment خودداری از پرداخت دین به علت وجود علت قانونی
second string بازیگر ذخیره
third home بازیگر مهاجم
ride the bench بازیگر ذخیره
sand bagger بازیگر گول زن
walk-on بازیگر فرعی
dub بازیگر ضعیف
dubbed بازیگر ضعیف
dubs بازیگر ضعیف
tennist بازیگر تنیس
tragedienne بازیگر تراژدی
wingman بازیگر گوش
poloist بازیگر واترپولو
player's number شماره بازیگر
halfback بازیگر میانی
extra cover بازیگر بل گیر
club player بازیگر باشگاهی
body checker بازیگر تنه زن
ball player بازیگر با توپ
backup جانشین بازیگر
come back بازگشت بازیگر
backman بازیگر مدافع
protagonists بازیگر عمده
hatchetman بازیگر خشن
hattrick بازیگر سه گله
oddsmaker بازیگر شاخص
leading lady or man بازیگر عمده
laxman بازیگر لاکراس
homebrew بازیگر محلی
veteran بازیگر با تجربه
veterans بازیگر با تجربه
homebred بازیگر محلی
headhunter بازیگر خشن
homeling بازیگر خودی
protagonist بازیگر عمده
wingers بازیگر گوش
freeing بازیگر ازاد
freed بازیگر ازاد
skull ضربه به سر بازیگر
skulls ضربه به سر بازیگر
sub بازیگر ذخیره
sub تعویض بازیگر
free بازیگر ازاد
subs بازیگر ذخیره
subs تعویض بازیگر
substituting تعویض بازیگر
cricketers بازیگر کریکت
cricketer بازیگر کریکت
mans بازیگر تیم
frees بازیگر ازاد
winger بازیگر گوش
out اخراج بازیگر
outside forward بازیگر گوش
out- اخراج بازیگر
outed اخراج بازیگر
send off اخراج بازیگر
send-off اخراج بازیگر
send-offs اخراج بازیگر
man بازیگر تیم
substitute بازیگر ذخیره
numbers شماره بازیگر
number شماره بازیگر
substitute تعویض بازیگر
substituted بازیگر ذخیره
substituted تعویض بازیگر
substituting بازیگر ذخیره
duffer بازیگر متوسط
duffers بازیگر متوسط
uncovered بازیگر مهانشده
caddy حامل وسایل بازیگر
double foul خطای هم زمان دو بازیگر
off wing محل بازیگر گوش
pulls بیرون کشیدن بازیگر
pantomimist بازیگر نمایش صامت
center back بازیگر میانی خط عقب
center forward بازیگر نوک حمله
free agent بازیگر بدون قرارداد
free agents بازیگر بدون قرارداد
drafts بازیگر جدید تیم
bowling bag ساک بازیگر بولینگ
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
back line player بازیگر خط عقب والیبال
flankerback بازیگر میانی جناح
drafted بازیگر جدید تیم
flanker بازیگر مهاجم در جناح
baseballer بازیگر بیس بال
baseliner بازیگر انتهای زمین
favorite بازیگر یا تیم محبوب
hurler بازیگر هاکی ایرلندی
equipment bag ساک دستی بازیگر
body check سد کردن بازیگر توپدار
draft بازیگر جدید تیم
whitest بازیگر نخست شطرنج
enforcer بازیگر انتقامجوی خشن
whiter بازیگر نخست شطرنج
white بازیگر نخست شطرنج
dutchman بازیگر بولینگ هلندی
pull بیرون کشیدن بازیگر
activate بازگشت بازیگر به زمین
caddie حامل وسایل بازیگر
caddied حامل وسایل بازیگر
caddies حامل وسایل بازیگر
caddying حامل وسایل بازیگر
wood pusher بازیگر بسیارضعیف شطرنج
black بازیگر دوم شطرنج
blacked بازیگر دوم شطرنج
blacker بازیگر دوم شطرنج
blackest بازیگر دوم شطرنج
blacks بازیگر دوم شطرنج
activating بازگشت بازیگر به زمین
activates بازگشت بازیگر به زمین
theatre تماشاخانه بازیگر خانه
activated بازگشت بازیگر به زمین
theater تماشاخانه بازیگر خانه
cut حذف بازیگر پس ازازمایش
theatres تماشاخانه بازیگر خانه
theaters تماشاخانه بازیگر خانه
internationals بازیگر بین المللی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com