English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
niece دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces دختربرادر یا خواهر و غیره
Other Matches
nepew پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
sissified خواهر
sisten خواهر
cissies خواهر
sororicide خواهر کش
sissy خواهر
sister in law خواهر زن
sissies خواهر
sister خواهر
sisters خواهر
half sister خواهر ناتنی
halfsister خواهر ناتنی
brothers-in-law شوهر خواهر
brother-in-law شوهر خواهر
brother in law شوهر خواهر
half-sister خواهر ناتنی
sisterly خواهر وار
half-sisters خواهر ناتنی
foster sister خواهر رضاعی
nephew پسر خواهر
nephews پسر خواهر
sib برادر یا خواهر
sister ship کشتی خواهر
sororicide خواهر کشی
step sister خواهر ناتنی
grand nephew نوه برادر یا خواهر
nieces دختر برادر یا خواهر
niece دختر برادر یا خواهر
sister in law خواهر شوهر زن برادر
grand niece نوه برادر یا خواهر
grandnephew نوه برادر یا خواهر
grandniece نوه برادر یا خواهر
nephews پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephew پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
My sister says she's looking forward to meeting you. خواهر من می گوید که مشتاق است با شما آشنا شود.
whatnot غیره
exoskeleton مو و غیره
etcetera و غیره
grainer و غیره
queues صف اتوبوس و غیره
track and field دیسک و غیره
queueing صف اتوبوس و غیره
fallow غیره مزروع
queued صف اتوبوس و غیره
queue صف اتوبوس و غیره
etc مخفف و غیره
collective goods پارک و غیره
smudgier پوشیده از کثافت یا گل و غیره
infrastucture راه اهن و غیره
smudgy پوشیده از کثافت یا گل و غیره
odometer کیلومتر شماراتومبیل و غیره
pitter-patter چک چک باران و غیره ضربان
pitter patter چک چک باران و غیره ضربان
kymograph انقباض عضلات و غیره
webby پر ازتار عنکبوت و غیره
smudgiest پوشیده از کثافت یا گل و غیره
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
unexpected غیره مترقبه غیرمنتظره
nepotism انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
relatives خواهر عمو وعمه خواه تنی باشند خواه ناتنی اطلاق میشود
usher راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushers راهنمایا کنترل سینماو غیره
whippletree تیر مال بنددرشکه و غیره
wheal ورم جای شلاق و غیره
ushered راهنمایا کنترل سینماو غیره
Do not admit any outsiders. افراد غیره را راه ندهید
exofficio از لحاظ تصدی مقام و غیره
eviscerate روده یا چشم و غیره رادراوردن
keratosis شاخی شدن پوست و غیره
upholsterer خیاط رومبلی و پرده و غیره
inner tubes لاستیک تویی اتومبیل و غیره
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
ushering راهنمایا کنترل سینماو غیره
take-home pay مزد پس از کسر مالیات و غیره
needles سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
bake پختن [نان و کیک غیره]
silo مخزن زیرزمینی غلات و غیره
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dialled گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialed گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dial گرفتن تلفن یارادیو و غیره
needling سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
venom زهر مار و عقرب و غیره
dials گرفتن تلفن یارادیو و غیره
needled سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
reest دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
wheeler-dealer دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
vol-au-vent نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
vol-au-vents نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wheeler-dealers دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
ghost چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
goodies چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goody چیز خوردنی مغز گردو و غیره
rack روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergency امر فوق العاده و غیره منتظره
play نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
subsidized accommodation منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
main motion [at a party conference etc.] دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
blimey حرف ندا به نشان تعجب و غیره
depigmentation کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
wreckage piece تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
canvasser پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
emergence امر فوق العاده و غیره منتظره
nutshell پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
malfunction [ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
plating روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
emergencies امر فوق العاده و غیره منتظره
gigot ران گوسفند و غیره که پخته باشد
veneer چوب مخصوص روکش مبل و غیره
grillage زمینه و طرح مشبک توری و غیره
gollies حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
golly حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
beat around the bush <idiom> غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
pocket money . پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
to fall over [computer, programme, ...] [موقتا] کار نکردن [دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
gauge ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gangplanks سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
unlace بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
breadstuff مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
precipitation نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
panel truck یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
coupe کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
wrecks لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gauges ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauged ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gangplank سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
reference کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
brother in low برادر شوهر شوهر خواهر باجناغ
reservations رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
channels هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channelled هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
Hungarian Activism [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
to have a spree حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
spike [in a curve/development etc.] پالس بسیار بلند و ناگهانی [در نمودار تکاملی و غیره]
snubs جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubbing جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubbed جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
yarn sorting دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
to have a binge حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
channeling هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeled هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
moustache رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
to be on the razzle حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
snub جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
relay دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
glomerule خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
relayed دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
roadwork تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
relays دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
bank holiday هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند
dilly وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
anth :پیشوندهاییست بمعنی >ضد<و >مخالف < و >درعوض <و>بجای < و غیره مثل :ANTIchrist
accessorize اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
grafted پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
to be unable to hold a candle to somebody <idiom> در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
holdover شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
holdovers شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
grafts پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
graft پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
blancmanges دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
overexpose بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن
blancmange دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
anti :پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
chambranle [قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
whaleboat قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
So much for that. <idiom> اینقدر [کار یا صحبت و غیره ] کافی است درباره اش. [اصطلاح روزمره]
brorher in law برادر شوهر شوهر خواهر
slush funds بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
cut-outs روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
cut-out روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
ablate کنده شدن و از بین رفتن موادسطحی یک جسم در اثر تبخیرو گداز و غیره
accessory objects لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com