English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
horizontal دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
Other Matches
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
athwart از طرفی بطرف دیگر
scrolls حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
to get a word in edgewise طرفی را میان صحبت شخص پرچانه دیگر انداختن
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
weight بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
kick around <idiom> دراطراف دراز کشیدن
repose دراز کشیدن غنودن
lied : دراز کشیدن استراحت کردن
lies : دراز کشیدن استراحت کردن
lie دراز کشیدن استراحت کردن
hatchet face صورت دراز وباریک
To crane ones neck . گردن کشیدن (دراز کردن بیرون آوردن )
top-down از بالا به پایین
up and down بالا و پایین
bottom up از پایین به بالا
top down از بالا به پایین
fluctuates حرکت به بالا و پایین
see-sawing بالا و پایین روی
yo-yo بالا و پایین رونده
dandle بالا و پایین انداختن
see-sawed بالا و پایین روی
fluctuation حرکت به بالا و پایین
see-saw بالا و پایین روی
bump بالا و پایین رفتن
see-saws بالا و پایین روی
yo-yos بالا و پایین رونده
fluctuated حرکت به بالا و پایین
top down development توسعه از بالا به پایین
fluctuating حرکت به بالا و پایین
fluctuate حرکت به بالا و پایین
swaying بالا و پایین رفتن ناو
jigging بالا و پایین بردن طعمه در اب
bottom up technique روش اجرا از پایین به بالا
jounce بشدت بالا و پایین پریدن
heaving بالا و پایین رفتن ناو
top down programming برنامه سازی از بالا به پایین
dead center position نقطه مرگ بالا یا پایین
drafts چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
uppercuts ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
drafted چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
uppercut ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
draft چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
count down از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
high/low/close/open graph نمودار بالا / پایین / بسته /باز
tamp بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
hoist بالا کشیدن
climb بالا کشیدن
hoisted بالا کشیدن
heave بالا کشیدن
raises بالا کشیدن
embezzle بالا کشیدن
hoists بالا کشیدن
climbed بالا کشیدن
climbing بالا کشیدن
climbs بالا کشیدن
heaved بالا کشیدن
embezzles بالا کشیدن
embezzling بالا کشیدن
embezzled بالا کشیدن
heave in بالا کشیدن
raise بالا کشیدن
elevations تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
halliard طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
elevation تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
pullovers کشیدن به طرف بالا
to weigh anchor لنگر بالا کشیدن
sniffing اب بینی را بالا کشیدن
sniffed اب بینی را بالا کشیدن
sniff اب بینی را بالا کشیدن
sniffs اب بینی را بالا کشیدن
pullover کشیدن به طرف بالا
climb corridor دالان بالا کشیدن
jungle gym چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
weighed بالا کشیدن لنگر ناو
weigh بالا کشیدن لنگر ناو
weighing بالا کشیدن لنگر ناو
weighs بالا کشیدن لنگر ناو
scroll متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
status خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
scrolls متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
dumping فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
highlight bar میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
scroll برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
scrolls برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
checkerein لگام برای بالا یا عقب کشیدن سر اسب
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
snivel اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveling اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivels اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelling اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelled اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveled اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
jitter خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
windlasses ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
upload نیروئی که به صورت قائم بطرف بالا عمل میکند
line printer وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printers وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fraction که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
fractions که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
roll scroll متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
What You See Is All You Get برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
bottom up method ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
bottom up programming ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
chip اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chips اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
non maskable interrupt سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
ecl طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
notation عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
pillaring بالا رفتن ستون دود به طورسریع تنوره کشیدن دود
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
secund یک طرفی
impartiality بی طرفی
neutrality بی طرفی
one sidedness یک طرفی
cubical سه طرفی
one tideness یک طرفی
neutralism روش بی طرفی
triacontahedral سی رویه سی طرفی
Do you know who you are dealing with? میدانی با کی طرفی ؟
neutralism سیاست بی طرفی
yon شخص ان طرفی
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
migration انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
arrow keys مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
neutral state حالت بی طرفی سیاسی
neutralism حفظ بی طرفی سیاسی
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
disinterestedly ازروی بی طرفی یابی علاقگی
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
compacts دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
zero wait state که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
Kurdish rug فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
documenting نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
dims نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dim نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dimmed نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
prohibition حرمت
reverence حرمت
observancy حرمت
unlawfulness حرمت
observantly با حرمت
down سوی پایین بطرف پایین
deferentially از روی حرمت
outraged بی حرمت ساختن
outrage بی حرمت ساختن
outraged هتک حرمت
outrage هتک حرمت
to regard with reverence حرمت کردن
outrages هتک حرمت
to hold in reverence حرمت کردن
self-respect حرمت نفس
outraging بی حرمت ساختن
outrages بی حرمت ساختن
devoir حرمت گزاری
outraging هتک حرمت
inviolable صاحب حرمت
permanent bar حرمت موبد
permanent bar حرمت ابدی
desecrating بی حرمت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com