Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English
Persian
transmitter
دستگاه فرستنده
transmitters
دستگاه فرستنده
Search result with all words
handset
دستگاه فرستنده وگیرنده
handsets
دستگاه فرستنده وگیرنده
clocking
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
dial up line
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
transceiver
دستگاه گیرنده فرستنده
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
Other Matches
signalling
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
transmitter
فرستنده
chooser
فرستنده
consignor
فرستنده
transmitters
فرستنده
forwarder
فرستنده
shipper
فرستنده
sending set
فرستنده
transmitting set
فرستنده
senders
فرستنده
dispatcher
فرستنده
agent
فرستنده
agents
فرستنده
sender
فرستنده
wireless station
فرستنده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
consignor
فرستنده کالا
transmitters
فرستنده رادیویی
pulse transmitter
فرستنده پالس
jamming transmitter
فرستنده پارازیت
television broadcasting station
فرستنده تلویزیون
intermediate transmitter
فرستنده میانی
transmitter
فرستنده رادیویی
intermediate transmitter
فرستنده واسطه
broadcast station
ایستگاه فرستنده
transceiver
فرستنده و گیرنده
sender
فرستنده پیام
amateur station
فرستنده تفننی
noise transmitter
فرستنده پارازیت
forwarding country
کشور فرستنده
emergency transmitter
فرستنده اضطراری
service area
برد فرستنده
mobile station
فرستنده متحرک
sending state
کشور فرستنده
transmitting antenna
انتن فرستنده
transreceiver
فرستنده و گیرنده
amateur transmitter
فرستنده اماتور
senders
فرستنده پیام
handie talkie
فرستنده دستی کوچک
radio telephone transmitter
فرستنده تلفن بیسیم
amateur station call letters
علامت فرستنده تفننی
shipper
فرستنده کالا با کشتی
directive sending
فرستنده جهت دار
directional transmitter
فرستنده جهت دار
amateur bands
باندهای فرستنده تفننی
impluse sender
فرستنده ضربه جریان
broadcasting station
ایستگاه رادیویی فرستنده
reversed
داده ازگیرنده به فرستنده
reverse
داده ازگیرنده به فرستنده
transmissive
انتقال دهنده فرستنده
reversing
داده ازگیرنده به فرستنده
reverses
داده ازگیرنده به فرستنده
long wave transmitter
فرستنده موج بلند
cross talk
تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
squad car
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad cars
اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
ultrashort wave transmitter
فرستنده موج خیلی کوتاه
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
maintain watch
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
frequency drift
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
carriers
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
station break
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
omnidirectional
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
doppler effect
اثر برگشت امواج روی فرستنده
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
universal
transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
routes
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
route
مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
backward
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
roams
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roam
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roaming
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
backwards
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
transceiver
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
vor
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
radio fix
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
sync
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
radio fix
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
synchronization
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
diplexer
وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
acknowledged mail
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
sessions
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
session
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
homing
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
acknowledge
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledges
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledging
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
manipulative deception
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
decca
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
radio position finding
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
backward
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
radio beacon
برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
systems
دستگاه
device code
کد دستگاه
device
دستگاه
appliance
دستگاه
instrument
دستگاه
system
دستگاه
appurtenance
دستگاه
set
دستگاه
team
یک دستگاه
teams
یک دستگاه
installation
دستگاه
installations
دستگاه
mechanisms
دستگاه
plant
دستگاه
plants
دستگاه
mechanism
دستگاه
sets
دستگاه
machine
دستگاه
machined
دستگاه
setting up
دستگاه
machines
دستگاه
equipment
دستگاه
organ system
دستگاه
apparatus
دستگاه
utensil
دستگاه
utensils
دستگاه
nervous systems
دستگاه پی
devices
دستگاه
units
یک دستگاه
unit
یک دستگاه
appliances
دستگاه
units
دستگاه
nervous system
دستگاه پی
unit
دستگاه
ventilatory system
دستگاه تهویهای
power plant
دستگاه تولیدنیروی
binary device
دستگاه دو حالته
bistable device
دستگاه دوپایا
monocyclic system
دستگاه تکدور
vestibular system
دستگاه دهلیزی
virtual machine
دستگاه مجازی
power plants
دستگاه تولیدنیروی
magneto
دستگاه مولدبرق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com