English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
Other Matches
period of roll دوره تناوب
periods دوره تناوب
return perion دوره تناوب
period دوره تناوب
recurrence interval دوره تناوب
sidereal period دوره تناوب نجومی
synodic period دوره تناوب هلالی
period زمان تناوب دوره
earthquake period دوره تناوب زلزله
periods زمان تناوب دوره
half life period تناوب یا دوره نیم عمر
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
flash روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
hurricane lamp چراغ دریایی
lanterns چراغ دریایی
hurricane lamps چراغ دریایی
beacon چراغ دریایی
beacons چراغ دریایی
lantern چراغ دریایی
light house چراغ دریایی
occulting light چراغ ناپیوسته دریایی
flare چراغ یانشان دریایی نمایش
flares چراغ یانشان دریایی نمایش
speed light چراغ سرعت نمای دریایی
lighthouse چراغ خانه برج فانوس دریایی
lighthouses چراغ خانه برج فانوس دریایی
nautical twilight تاریک و روشن دریایی
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
lucidity اشکاری دوره سلامتی وهوشیاری روشن بینی
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
frequence تناوب
alternators تناوب گر
shifts تناوب
shift تناوب
periodicity تناوب
off and on تناوب
intermittence تناوب
period تناوب
shifted تناوب
frequentation تناوب
alternator تناوب گر
alternation تناوب
subalternation تناوب
periods تناوب
polyphase alternator تناوب گر چندفازی
cycle time زمان تناوب
single phase generator تناوب گر تک فاز
orbital period تناوب مداری
three phase generator تناوب گر سه فاز
double alternation تناوب مضاعف
frequencies فرکانس تناوب
polyphase generator تناوب گر چندفازی
frequency فرکانس تناوب
pulse period تناوب پالس
aperiodic circuit مدار بی تناوب
two phase generator تناوب گر دو فازی
metagenesis تناوب تولید
metagenesis تناوب نسل ها
periods زمان تناوب پریود
first long period تناوب بزرگ اول
cycled تناوب پریود سیکل
continuance تناوب بدون انقطاع
period زمان تناوب پریود
period of roll زمان تناوب چرخش
lift frequency تناوب حمل و نقل
cycle تناوب پریود سیکل
cycles تناوب پریود سیکل
cycle time زمان تناوب عمل
second long period تناوب بزرگ دوم
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
arresting system cycle time زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
wave period زمان تناوب امواج دریا
impluse period زمان تناوب ضربه جریان
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
frequency medulation تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
sing-songs تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-song تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
rushlight چراغ کم نور روشنایی چراغی که فتیله ان از پیزر باشد
illuminations روشن کردن منطقه روشنایی
illumination روشن کردن منطقه روشنایی
lap turn زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
the switch is on چراغ برق روشن است
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
to switch on the dipped [dimmed] headlights چراغ نور پایین [ماشین] را روشن کردن
pooled دوره
pool دوره
pools دوره
border دوره
compass دوره
stadium دوره
edges دوره
stadia دوره
bordering دوره
contemporary هم دوره
contemporaries هم دوره
set دوره
sets دوره
setting up دوره
instar دوره
career دوره
bordered دوره
rimless بی دوره
edge دوره
stadiums دوره
careering دوره
terming دوره
termed دوره
careers دوره
term دوره
rhythms دوره
rhythm دوره
periodicity دوره
courses : دوره
he has run his race دوره
to have ones fling دوره
felloe دوره
course : دوره
coursed : دوره
perimeter دوره
felly دوره
perimeters دوره
careered دوره
reviewal دوره
circuits دوره
peripheries دوره
periphery دوره
period دوره
periods دوره
cycled دوره
rim دوره
circuit دوره
one's d. دوره
rims دوره
epoch دوره
epochs دوره
phase دوره
Ice Age دوره یخ
eras دوره
outlining دوره
phased دوره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com