Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
English
Persian
floor walker
راهنمای مغازه
shopwalker
راهنمای مغازه
Other Matches
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
Laundry / Dry cleaners
مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
dovetail guide
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
shoplifting
دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
shops
مغازه
shopped
مغازه
shopper
مغازه رو
shoppers
مغازه رو
shop
مغازه
d. store
مغازه بزرگ
shop lifting
دزدی از مغازه ها
shopkeeper
مغازه دار
tuck shop
مغازه حلویات
storing
مغازه بزرگ
storing
مغازه دکان
tuck shop
مغازه قنادی
store
مغازه بزرگ
store
مغازه دکان
shoplifters
دزد مغازه
shoplifter
دزد مغازه
shopkeepers
مغازه دار
salesclerk
فروشنده مغازه
to shut up a shop
مغازه ای را بستن
soda fountains
مغازه لیموناد فروشی
delicatessens
مغازه اغذیه فروشی
wineshop
مغازه شراب فروشی
bookshops
مغازه کتاب فروشی
haberdashery
مغازه ملبوس مردانه
shop assistant
دستیار مغازه دار
soda fountain
مغازه لیموناد فروشی
stock in trade
موجودی کالای مغازه
delicatessen
مغازه اغذیه فروشی
rotisserie
مغازه خوراک پزی
show case
قفسه جلو مغازه
mercery
مغازه پارچه فروشی
bookshop
مغازه کتاب فروشی
cantina
مغازه خواربار یامشروب فروشی
shop
مغازه گردی کردن دکه
shops
مغازه گردی کردن دکه
shopped
مغازه گردی کردن دکه
clerk
کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks
کارمند دفتری فروشنده مغازه
five and ten
مغازه اجناس ارزان قیمت
burse
مغازه یابازار خرید وفروش
shoplifting
بلند کردن جنس از مغازه
sales register
صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
shopworn
کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
The goods in this shop could not be flogged.
اجناس این مغازه باد کرده
piston guide
راهنمای پیستون
double vee guide
راهنمای وی دوبل
push rod
راهنمای سوپاپ
radar beacon
راهنمای رادار
training manual
راهنمای اموزشی
harbor master
راهنمای بندر
run manual
راهنمای اجرا
saint bernard
سگ راهنمای کوهستان
dock master
راهنمای حوض
wage price guideline
راهنمای مزد
column ways
راهنمای ستون
guide book
راهنمای مسافران
card guide
راهنمای کارت
buoy
راهنمای شناور در اب
icons
راهنمای انتخاب
icon
راهنمای انتخاب
pilots
راهنمای ناوبری
pilot
راهنمای ناوبری
manual
راهنمای کار
buoys
راهنمای شناور در اب
buoyed
راهنمای شناور در اب
ikons
راهنمای انتخاب
janitors
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
telephone book
راهنمای تلفن
piloted
راهنمای ناوبری
telephone books
راهنمای تلفن
buoying
راهنمای شناور در اب
janitor
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays
[American E]
.
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock.
اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
cash registers
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
point of sale
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
cash register
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
pos
محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
window shop
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
This shop deals in goods of all sorts .
دراین مغازه همه چیز معامله می شود
soldier's manual
کتاب راهنمای سرباز
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
procedure manual
کتاب راهنمای رویهای
postal directory
دفتر راهنمای پست
phone books
کتاب راهنمای تلفن
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
phone book
کتاب راهنمای تلفن
sheave
ریل راهنمای هواپیما
index
نما راهنمای موضوعات
signal
علامت راهنمای خودرو
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
signaled
علامت راهنمای خودرو
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
leaders
فشنگ راهنمای پیچی
data directory
فهرست راهنمای داده ها
schedules
فهرست راهنمای قانون
scheduled
فهرست راهنمای قانون
file directory
فهرست یا راهنمای فایل
location diagram
راهنمای اتصال نقشه
schedule
فهرست راهنمای قانون
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
guidebooks
کتاب راهنمای مسافران
indexed
نما راهنمای موضوعات
leader
فشنگ راهنمای پیچی
signalled
علامت راهنمای خودرو
guidebook
کتاب راهنمای مسافران
indexes
نما راهنمای موضوعات
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
piloted
راهنمای ناو راهنمایی کردن
user's manual
کتاب راهنمای استفاده کننده
watertight closure log
دفتر راهنمای اب بندی ناو
waybill
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
pilot
راهنمای ناو راهنمایی کردن
basic planning guide
راهنمای اولیه طرح ریزی
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
finger post
تیرپنجه دار راهنمای جاده
pilot's trace
کالک راهنمای خلبان هواپیما
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
pilots
راهنمای ناو راهنمایی کردن
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
concordance
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
mutilation table
جدول راهنمای بارگیری خودروها
concordances
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
soldier's manual
ائین نامه راهنمای سربازان
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
turn off guidance
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
demonstration
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
middleman
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demonstrations
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
middlemen
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demo
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
pathfinders
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
scenario
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenarios
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
lane marker
راهنمای معبر داخل میدان مین
pathfinder
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
pace car
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
sailing directions
راهنمای دریایی book pilot : syn
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
cookbooks
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbook
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
barker
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
blinker
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
packing
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
pathfinder guidance
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
computerising
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerizing
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerize
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerised
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
union shop
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
EFTPOS
ترمینالی در POS که به یک کامپیوتر مرکزی وصل است که پول را مستقیماگ از حساب مشتری به مغازه منتقل میکند
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
fingerpost
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
punched
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
wands
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wand
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wire pike
راهنمای سیم دستک سیم کشی
flowchart template
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
organum
واسطه فکر راهنمای فکر
capitulary
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
planning directive
دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com