English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
vendor rating رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
Other Matches
vendor rating طبقه بندی فروشندگان
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
point system شرط بندی براساس امتیاز
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
It is quite unprecedented. بی سابقه است ( سابقه ندارد )
notobranchiate در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
sales force فروشندگان
sourcing of suppliers یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
collusion توافق میان فروشندگان یک کالا
duopoly وقتی که فروشندگان کالایی فقط دو نفرباشند
competitions رقابتهای اقتصادی در بازاری که تعدادخریداران و فروشندگان محدود نیست
competition رقابتهای اقتصادی در بازاری که تعدادخریداران و فروشندگان محدود نیست
cartels توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
tonnage براساس تن
cost plus براساس قیمت تجارتی
datamation خودکاری براساس داده ها
progress payments پرداخت براساس پیشرفت کار
specific duties عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
ad valorem duty حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
monometallism قرار دادن واحد پول براساس یک فلز
contexts سابقه
scape سابقه
prehistory سابقه
backgrounds سابقه
background سابقه
past سابقه
ensample سابقه
acquaintances سابقه
acquaintance سابقه
precedential سابقه شو
intellect سابقه
intellects سابقه
context سابقه
precedent سابقه
precedents سابقه
it served as a precedent سابقه شد
track record سابقه
track records سابقه
unprecedentedly بی سابقه
shafts سابقه
shaft سابقه
record سابقه
scape سابقه پر
antecedent سابقه
antecedents سابقه
unprecedented بی سابقه
freight tonne فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
yellow dog contract قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
as much as never before <adv.> به اندازه بی سابقه
unheard of بی سابقه کس نشنیده
precedential سابقه درست کن
bad record سوء سابقه
grey headed سابقه دار
precedence امتیاز سابقه
record سابقه مدرک
precedency امتیاز سابقه
stare decisis قاعده سابقه
freedom from evil record عدم سو سابقه
precedent سابقه داشتن
precedented سابقه دار
precedents سابقه داشتن
histories سابقه پیشینه
stock record سابقه موجودی
as never before <adv.> بطور بی سابقه
record of service سابقه خدمت
history سابقه پیشینه
infamy افتضاح سابقه بد
histogram سابقه نما
design points ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
squalls باد بی سابقه وشدید
squall باد بی سابقه وشدید
known to the police دارای سابقه در شهربانی
It is base on a precedent. مسبوق به سابقه است
case history سابقه مرض ودرمان
seeded بازیکن سابقه دار
To set(create,establish)a precedent. ایجاد سابقه کردن
record صورت جلسه سابقه
formed سابقه فعالیت اسب
forms سابقه فعالیت اسب
unheard بی سابقه توجه نشده
form سابقه فعالیت اسب
record مدرک کتبی سابقه
old hands ادم با سابقه و مجرب
case histories سابقه مرض ودرمان
old hand ادم با سابقه و مجرب
gas plasma display صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
cost plus contract قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
there is no precedent for this این چیز سابقه ندارد
honorable discharge ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
To be an old hand at something. درکاری سابقه وتجربه داشتن
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
what is فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
He has a poor service record in this company. دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
clearing and switch buying توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
veil of money نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
we cannot trace the petitioner نمیتوانم سابقه عرضحال دهنده را پیدا کنم
member banks در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
acceleration principle براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
they انها
those انها
yond انها
Marxists طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
most of them بیشتر انها
one of them یکی از انها
who are they? انها کی هستند
many of them بسیاری از انها
the most that i can do بیشتر انها
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
i saw none of them هیچکدام از انها را ندیدم
to pass muster در بازدیدارتش و مانند انها
many of them عده زیادی از انها
neither of them know هیچکدام از انها نمیدانند
he rolled them by سواره از پهلوی انها رد شد
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
escalation مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
they are of a doubtful paterni اصل انها معلوم نیست
brass band ادوات انها از برنج باشد
it is a pity of them دل ادم برای انها میسوزد
they are cured by nature طبیعت انها را درمان میکند
they came to a rupture میانه انها بهم خورد
they were badly officered افسران انها خوب نبودند
brass bands ادوات انها از برنج باشد
podiatry دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
pepo کدو و خیار ومانند انها
curtesy زوج از انها ارث می برد
i alone bear the brunt of it خدمت انها بر من واجب می اید
extend بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extends بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
logroll غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
wild cord تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
minimim wage law قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
crackleware فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
grosbeak سهره و سینه سرخ و مانند انها
tzigane وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
the exercised thier veto انها حق وتوی خود را اعمال کردند
it filled their hearts with t ترس زیاد دردل انها انداخت
onomastics علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
pelage پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
their principal food is rice خوراک عمده انها برنج است
frequency division multilexing مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
benday جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
pastry کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
they rate as tonic drugs انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
neck wear کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
turret guns توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
pastries کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
pile group دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
legumen حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
liquid consonants حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
dispatching priority شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
bead roll صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
diachrony تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
long life itemes اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
cunclude تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
computer literacy دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
land shark کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
expired appropriation اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
slow moving کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
check flight پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com