Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
Other Matches
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
weight program
تمرین وزنه برداری
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
weight lifting
وزنه برداری
donkey raise
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
snatch
وزنه برداری یکضرب
snatching
وزنه برداری یکضرب
snatches
وزنه برداری یکضرب
incline bench
تخته وزنه برداری
snatched
وزنه برداری یکضرب
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
europian championship
وزنه برداری قهرمانی اروپا
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
platform
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platforms
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
disqualifying
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifies
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
legg press
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
light heavyweight
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
ponderance
وزنه
paper weight
وزنه
short weight
وزنه کم
sinker
وزنه نگهدار
weight
سنگ وزنه
plumb bob
وزنه سربی
counterweight
وزنه تعادل
counterweight
وزنه مقابل
counterbalances
وزنه تعادل
counterweights
وزنه برابر
counterweights
وزنه تعادل
sinkers
وزنه نگهدار
halma
پرش با وزنه
shot put
پرتاب وزنه
lifter
وزنه بردار
ledger
وزنه سربی
counterbalance
وزنه تعادل
counter balance
وزنه تعادلی
counterbalanced
وزنه تعادل
counterweight
وزنه برابر
put
پرتاب وزنه
weight throw
پرتاب وزنه
weight lifter
وزنه بردار
counterweigh
وزنه تعادل
counter weight
وزنه تعادل
counter weight
وزنه مقابل
counterpoise
وزنه متقابل
offset
وزنه متعادل
putting
پرتاب وزنه
puts
پرتاب وزنه
offsetting
وزنه متعادل
flyweights
وزنه تعادل
bob
وزنه قپان
ledgers
وزنه سربی
ballast
وزنه تعادل
flyweight
وزنه تعادل
rammer
وزنه شمعکوب
counterweights
وزنه مقابل
bobbing
وزنه قپان
bobs
وزنه قپان
castaway
پرتاب کردن وزنه
uplifts
بالا زدن وزنه
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
castaways
پرتاب کردن وزنه
uplift
بالا زدن وزنه
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
sinker
وزنه سربی ماهیگیری
kentledge
وزنه اهن ته کشتی
ballast
وزنه متعادل کننده
poise
اونگ یا وزنه ساعت
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights
سر وزن رسیدن وزنه بردار
discobolus
وزنه پرت کن حلقه انداز
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
derrick lift
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
deal lift
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
presses
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifting
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifts
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lift
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
crosshead
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
counterweights
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight
حالت تعادل وزنه تعادل
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
plummeted
وزنه شاقول شاقول
plummets
وزنه شاقول شاقول
plummeting
وزنه شاقول شاقول
plummet
وزنه شاقول شاقول
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
weight man
پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
dry sum
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
phased
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phases
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
step by step
تدریجی
imperceptible
تدریجی
step wise
تدریجی
step-by-step
تدریجی
progressive
تدریجی
slowing
تدریجی
slowed
تدریجی
slow
تدریجی
gradatory
تدریجی
slower
تدریجی
slowest
تدریجی
gradational
تدریجی
gradual
تدریجی
piecemeal
تدریجی
slows
تدریجی
progressive burning
سوزش تدریجی
evolution
تکامل تدریجی
progressive relaxation
ارمیدگی تدریجی
quantize
تدریجی کردن
quantizer
تدریجی کننده
living death
مرگ تدریجی
scale down
کاهش تدریجی
step by step excitation
تحریک تدریجی
gradations
انتقال تدریجی
gradation
انتقال تدریجی
progressive paralysis
فلج تدریجی
gradualness
تدریجی بودن
progressive assambly
نصب تدریجی
fail soft
تخریب تدریجی
fail softly
با خرابی تدریجی
instillation
ریزش تدریجی
piecemeal
بتدریج تدریجی
insti
تلقین تدریجی
insti
ریزش تدریجی
graduality
تدریجی بودن
corrosion
فساد تدریجی
glaucoma
کوری تدریجی
fail soft
با خرابی تدریجی
piecemeal
بطور تدریجی
delelopment
تکامل تدریجی
progress payments
پرداخت تدریجی
erosion
تحلیل تدریجی
partial shipment
حمل تدریجی
evanescence
زوال تدریجی
evanescence
فقدان تدریجی ناپایداری
intergradation
محو سازی تدریجی
insinuation
نفوذ دخول تدریجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com