Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
Other Matches
current operating allowance
سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
simulations
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulation
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
polymorph
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
ieee
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documenting
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
implied malice
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
extends
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extending
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
operational code
کد عملیاتی
operations code
کد عملیاتی
operation code
کد عملیاتی
operational
عملیاتی
operating
عملیاتی
operating staff
کارمندان عملیاتی
operating temperature
دمای عملیاتی
operating weight
وزن عملیاتی
operation annexes
پیوستهای عملیاتی
operation map
نقشه عملیاتی
operation order
دستور عملیاتی
operation overlay
کالک عملیاتی
operation research
پژوهش عملیاتی
operational costs
هزینههای عملیاتی
operational definition
تعریف عملیاتی
operational environment
محیط عملیاتی
operational headquarters
ستاد عملیاتی
throughput
توان عملیاتی
mission load
اماد عملیاتی
element
عنصر عملیاتی
operating cost
هزینه عملیاتی
operating cost
مخارج عملیاتی
operating expenses
مخارج عملیاتی
operating loss
زیان عملیاتی
operating profit
سود عملیاتی
elements
عنصر عملیاتی
operating ratio
نسبت عملیاتی
operating speed
سرعت عملیاتی
operational management
مدیریت عملیاتی
operational problems
مسائل عملیاتی
action parameters
پارامترهای عملیاتی
endurance
برد عملیاتی
functional specification
مشخصه عملیاتی
staging area
منطقه عملیاتی
incident
حادثه عملیاتی
flowchart
شمای عملیاتی
preoperational
پیش عملیاتی
incidents
حادثه عملیاتی
operating budget
بودجه عملیاتی
cruising range
برد عملیاتی
concept of operation
تدبیر عملیاتی
component operation
عناصر عملیاتی
operating ratio
نرخ عملیاتی
operations code
رمز عملیاتی
operational reserve
احتیاط عملیاتی
operational route
مسیر عملیاتی
operational research
تحقیق عملیاتی
operational readiness
امادگی عملیاتی
operational reserve
ذخیره عملیاتی
operational route
جاده عملیاتی
operationalism
عملیاتی نگری
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
actions
کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
functional units of a computer
واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
radius of action
برد عملیاتی هواپیما
action
کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
mission load
بار مبنای عملیاتی
scheme of command
طرح عملیاتی یکان
operational performance category
طبقه امادگی عملیاتی
commander's concept
تدبیر عملیاتی فرمانده
effective through put
توان عملیاتی موثر
operational weapon
جنگ افزار عملیاتی
standing operating procedures
روش جاری عملیاتی
operational performance category
امادگی عملیاتی از طبقه
operational amplifier
تقویت کننده عملیاتی
fleet operating base
پایگاه عملیاتی ناوگان
operational command
فرماندهی از نظر عملیاتی
base of operations
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
chop
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
game cycle
دورههای عملیاتی بازی جنگ
not operationally ready
غیر اماده ازنظر عملیاتی
zeroed out
غیر عملیاتی شدن یکان
chopped
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
alternate escort operating base
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
change of operation control
تغییر در نوع کنترل عملیاتی یاتعویض ان
sequential
عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
operationally ready
حاضر به عمل اماده از نظر عملیاتی
present work
عملیاتی که اکنون انجام شده است
outsides
رویه
upper
رویه
uppers
رویه
water surface
رویه اب
facet
رویه
facets
رویه
surface
رویه
encrustation
رویه
facings
رویه
these t. were not
رویه
comportment
رویه
metier
رویه
metiers
رویه
mTtiers
رویه
surfaced
رویه
procedure
رویه
facing
رویه
vamp
رویه
immethodical
بی رویه
instep
رویه
upper crust
رویه
surfaces
رویه
praxis
رویه
tactics
رویه
tenors
رویه
practice
رویه
insteps
رویه
irregular
بی رویه
tenor
رویه
ism
رویه
policy
رویه
encrustations
رویه
policies
رویه
outside
رویه
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
radiological operations
عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
routing
عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
cover
رویه لفاف
surfaces
رویه فاهر
sandal
کفش بی رویه
sandals
کفش بی رویه
surfaces
رویه دادن
surfaced
رویه دادن
surfaced
رویه فاهر
top milk
رویه شیر
encrustations
رویه بندی
planed
رویه هموار
planes
رویه هموار
planing
رویه هموار
covers
رویه لفاف
coverings
رویه لفاف
encrustation
رویه بندی
top
رویه عالی
surface-to-air
رویه به هوا
tack
پونز رویه
surface
رویه دادن
systems
قاعده رویه
system
قاعده رویه
surface
رویه فاهر
plane
رویه هموار
hard soil
رویه محکم
in stream procedure
رویه با مسیل
dummy module
رویه ساختگی
procedure declaration
اعلان رویه
procedure oriented
رویه گرا
cross section
رویه برش
control procedure
رویه کنترل
pure procedure
رویه جامع
recovery procedure
رویه ترمیمی
code page
رویه رمز
recursive procedure
رویه بازگشتی
card face
رویه کارت
cant
رویه اریب
exfoliation
رویه سابی
facet theory
نظریه رویه ها
impolicy
رویه غلط
judicial precedent
رویه قضایی
ism
اعتقاد رویه
line
حدود رویه
single sided disk
دیسک یک رویه
ostrich policy
رویه کبک
pentahedral
پنج رویه
pillow case
رویه بالش
planimeter
رویه پیما
flippy
فلاپی دو رویه
finishing coat
اندود رویه
practice
رویه پیشه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com