English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English Persian
supererogatory زائد بیش از حد لزوم
Other Matches
folderol زائد ریشه یاحاشیه زائد
supervacaneous زائد
dummy زائد
dummies زائد
recrementitious زائد
redundant زائد
superfluous زائد
extra زائد
extra- زائد
extras زائد
overplus زائد
excrescential زائد
tautology زائد
tautologies زائد
intercalary زائد
surpluses زائد
surplus زائد
hypermetric زائد
ascititious زائد
redundant equation معادله زائد
excrescency رشد زائد
bronchocele غده زائد
red tape تشریفات زائد
waste product محصولات زائد
hyperbola قسع زائد
further اضافی زائد
furthered اضافی زائد
furthering اضافی زائد
furthers اضافی زائد
formative حرف زائد
hyperbolas قسع زائد
growths چیز زائد
growth چیز زائد
redundancy زائد فراوانی
surplus gas گاز زائد
redundancies زائد فراوانی
superimposition تحمیل زائد
wastes زائد اتلاف
waste زائد اتلاف
pleonastic دارای سخن زائد
periphrastic دارای الفاظ زائد
data redundancy زائد بودن داده ها
hypercatalectic دارای هجای زائد
redundance حشووزوائد سخن زائد
tankage مواد زائد کشتارگاه
additionally بطور اضافی یا زائد
offal مواد زائد لاشه
hypermetric دارای سبب زائد
pleonasm حشو قبیح سخن زائد
weeding برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weed برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pared قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pares قسمتهای زائد چیزی را چیدن
redundant language سخن زائد یازیادی حشووزوائد
weeded برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pare قسمتهای زائد چیزی را چیدن
periphrasis استعمال واژه ها وعبارات زائد
needfulness لزوم
necessity لزوم
exigencies لزوم
exigency لزوم
irrevocability لزوم
need لزوم
needing لزوم
occasioning لزوم
requisteness لزوم
requisiteness لزوم
occasioned لزوم
needed لزوم
occasion لزوم
occasions لزوم
polypous شبیه گوشت زائد ساقه دار
polypose شبیه گوشت زائد ساقه دار
supplied موجودی لزوم
supply موجودی لزوم
unnecessary بیش از حد لزوم
supplying موجودی لزوم
on occasion هنگام لزوم
needlessness عدم لزوم
too بیش از حد لزوم
if necessary در صورت لزوم
inherency لزوم ذاتی
inhesion لزوم ذاتی
inherence or rency لزوم ذاتی
inherence لزوم ذاتی
unnecessarily بیش از حد لزوم
incumbency وفیفه لزوم
needs بر حسب لزوم
overdose داروی بیش از حد لزوم
overdoses داروی بیش از حد لزوم
to become a necessity لزوم پیدا کردن
overcompensation جبران بیش از حد لزوم
underexpose کمتر از حد لزوم در معرض
overstuff بیش ازحد لزوم انباشتن
long game بازی با لزوم ضربههای طولانی
factionalism اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
ceremonialism اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
hypertrophy بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
fattest ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fatter ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fat ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
fats ضربه با سر چوب گلف پایین تر از حد لزوم
outstay بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
referee in case of need داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
tyrannicide اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
excess stock ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
air brush برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
dynamically حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
gobo نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
constitutionalism اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
vending machines ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
vending machine ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
intervener در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
expandsionism اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
cosmopolitanism سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
racism اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
internationalism روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
overlay بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlays بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
terrorism عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
overlays کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
module بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند
modules بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند
overlaying کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlay کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
superaddition بیش از حد لزوم اضافه کردن سربار کردن
superadd بیش از حد لزوم اضافه کردن سربار کردن
superconductors خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
mercantilism روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
superconductive خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
jukeboxes درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
jukebox درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
nationallism مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fabianism نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com