Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
lingo
زبان صنفی ومخصوص طبقه خاص
lingoes
زبان صنفی ومخصوص طبقه خاص
Other Matches
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
entresol
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
corporate
صنفی
lower classes
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
craft union
اتحادیه صنفی
trade association
انجمن صنفی
trade association
تشکیلات صنفی
troop unit
یکان صنفی
trade discount
تخفیف صنفی
trade price
قیمت صنفی
syndicate
اتحادیه صنفی
union
<adj.>
اتحادیه صنفی
guild economy
اقتصاد صنفی
guild socialism
سوسیالیسم صنفی
syndicates
اتحادیه صنفی
commercial court
دادگاههای صنفی
trades unions
اتحادیه صنفی
trade unions
اتحادیه صنفی
trade union
اتحادیه صنفی
trade unionist
عضو اتحادیه صنفی
trade unionists
عضو اتحادیه صنفی
non union
جدا از اتحادیه صنفی
insignia
درجه یا علامت صنفی نظامی
syndicalism
پیروی از اصول اتحادیه صنفی
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.
ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify
طبقه طبقه کردن
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
چرب زبان زبان دار
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
privileged communication
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
guild socialism
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
strips
طبقه
caste
طبقه
ranged
طبقه
genre
طبقه
ilk
طبقه
ranges
طبقه
story=storey
طبقه
storey=story
طبقه
stepless
بی طبقه
ranks
طبقه
lain
طبقه
range
طبقه
genres
طبقه
castes
طبقه
stories
طبقه
grade
طبقه
bed
طبقه ته
general
طبقه
bed
طبقه
phase
طبقه
phased
طبقه
stages
طبقه
grades
طبقه
course
طبقه
coursed
طبقه
courses
طبقه
rank
طبقه
ranked
طبقه
stage
طبقه
beds
طبقه ته
beds
طبقه
floors
طبقه
storey
طبقه
storeys
طبقه
floored
طبقه
phases
طبقه
story
طبقه
category
طبقه
two storeyed
دو طبقه
generals
طبقه
floor
طبقه
first class
طبقه یک
classes
طبقه
classed
طبقه
of all sorts
از هر طبقه
folium
طبقه
classing
طبقه
grain
طبقه
layers
طبقه
straticulate
طبقه طبقه
laminate
طبقه طبقه
single stage
یک طبقه
layer
طبقه
class
طبقه
pigeonhole
طبقه
stratum
طبقه
lower floor
طبقه تحتانی
input stage
طبقه ورودی
toiling class
طبقه رنجبر
middle classes
طبقه متوسط
denomination
طبقه بندی
input stage
طبقه اولیه
the upper storey
طبقه فوقانی مخ
leisure class
طبقه مرفه
upper class
طبقه مرفه
upper class
طبقه بالا
upper classes
طبقه مرفه
upper classes
طبقه بالا
proletariat
طبقه رنجبر
laboring class
طبقه کارگر
nobility
طبقه نجبا
middle class
طبقه متوسط
denominations
طبقه بندی
sorting
طبقه بندی
first floor
طبقه اول
workpeople
طبقه کارگر
low power stage
طبقه کم قدرت
classification
طبقه بندی
upstrairs
طبقه بالائی
basement storey
طبقه زیرزمین
proletariat
طبقه زحمتکش
proletariat
طبقه کارگر
ionosphere
طبقه یونسفر
classifications
طبقه بندی
plebeians
طبقه سوم
turbine stage
طبقه توربین
low grade
کم طبقه بندی
twin deck
پل دو طبقه ناو
kennelly heaviside layer
طبقه هویساید
typification
طبقه بندی
plutocracies
طبقه ثروتمند
plutocracy
طبقه ثروتمند
plebeian
طبقه سوم
intellectual class
طبقه روشنگر
main stage
طبقه اصلی
peerages
طبقه لردها
class i supplies
اماد طبقه 1
class ii property
کالای طبقه 2
class ii property
اموال طبقه 2
class ii supplies
اماد طبقه 2
stratification
طبقه بندی
stratiform
طبقه مانند
stratiform
طبقه وار
class interval
دامنه طبقه
class interval
حدود طبقه
class interval
فاصله طبقه
class iv supplies
اماد طبقه 4
class limits
حدود طبقه
class of suplies
طبقه کالاها
class v supplies
اماد طبقه 5
bourgeoisie
طبقه سوداگر
assortments
طبقه بندی
assortment
طبقه بندی
class i property
اموال طبقه 1
class i property
کالای طبقه 1
peerage
طبقه لردها
division
طبقه بندی
social class
طبقه اجتماعی
divisions
طبقه بندی
abovestairs
طبقه بالا
spectral class
طبقه بینابی
semibasement
طبقه زیر
second flour
طبقه دوم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com