Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
musical language
زبان موسیقی
Search result with all words
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
Other Matches
play by ear
<idiom>
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
melody
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
MIDI file
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
glib
چرب زبان زبان دار
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
treble clef
موسیقی
music
موسیقی
ragtime
در موسیقی
treble staff
موسیقی
ear for music
موسیقی
ragtime
موسیقی ضربی
music halls
سالن موسیقی
musicalness
برابری با موسیقی
musicality
برابری با موسیقی
musical ability
توانش موسیقی
musicality
ذوق موسیقی
boogied
موسیقی بوگی
music hall
سالن موسیقی
opuses
قطعه موسیقی
concerto
قطعه موسیقی
concertos
قطعه موسیقی
musician
موسیقی دان
opus
قطعه موسیقی
unvocal
بدون موسیقی
background sound
موسیقی پس زمینه
background music
موسیقی پس زمینه
ambient music
موسیقی پس زمینه
background sound
موسیقی متن
make music
موسیقی ساختن
play music
موسیقی ساختن
ambient music
موسیقی متن
beat
ضربت موسیقی
beats
ضربت موسیقی
musicalness
ذوق موسیقی
jazz
موسیقی جاز
musicians
موسیقی دان
musicologist
موسیقی شناس
musicology
موسیقی شناسی
noteless
غیر موسیقی
background music
موسیقی متن
boogied
موسیقی راک
pricked
نقطه نت موسیقی
prick
نقطه نت موسیقی
forte
موسیقی بلند
fortes
موسیقی بلند
note
نت موسیقی نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
quire
گروه کر
[موسیقی]
fa
چهارمین نت موسیقی
pricking
نقطه نت موسیقی
instructor of music
مشاق موسیقی
instrumentally
با الت موسیقی
boogie
موسیقی بوگی
philharmonic
عاشق موسیقی
boogie
موسیقی راک
boogieing
موسیقی بوگی
boleros
موسیقی بولرو
boogies
موسیقی راک
subdominant
نت چهارم موسیقی
boogies
موسیقی بوگی
chamber music
موسیقی مجلسی
disco
موسیقی دیسکو
discos
موسیقی دیسکو
pricks
نقطه نت موسیقی
carillon
زنگهای موسیقی
carillons
زنگهای موسیقی
musical instrument
الت موسیقی
musical instruments
الت موسیقی
devotion to music
دلبستگی به موسیقی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
computer music
موسیقی کامپیوتری
boogieing
موسیقی راک
notes
نت موسیقی نوشتن
euterpe
الهه موسیقی
music synthesizer
ایجادکننده موسیقی
music therapy
موسیقی درمانی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
tin pan alley
جماعت موسیقی دانان
symphonies
قطعه طولانی موسیقی
castanet
یک نوع الت موسیقی
musically
مطابق اصول موسیقی
melody
صدای موسیقی نوا
dulcet
نوعی الت موسیقی
melodies
صدای موسیقی نوا
percussion instrument
الات موسیقی ضربی
bandsmen
عضو دستهء موسیقی
bandsman
عضو دستهء موسیقی
chiming
ترتیب زنگهای موسیقی
chimes
ترتیب زنگهای موسیقی
chimed
ترتیب زنگهای موسیقی
chime
ترتیب زنگهای موسیقی
note
اهنگ صدا نت موسیقی
symphony
قطعه طولانی موسیقی
notes
اهنگ صدا نت موسیقی
noting
اهنگ صدا نت موسیقی
postlude
قطعه موسیقی پایان
duet
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
plainsong
سرودمناجاتی و بدون موسیقی
reed
الت موسیقی بادی
medleys
قطعه موسیقی مختلط
medley
قطعه موسیقی مختلط
duos
اواز یا موسیقی دونفری
duo
اواز یا موسیقی دونفری
lyrical
غزلی موسیقی یا شعربزمی
gavote
موسیقی این رقص
timpani
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
gavotte
موسیقی این رقص
serenading
قطعه موسیقی عاشقانه
serenades
قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded
قطعه موسیقی عاشقانه
serenade
قطعه موسیقی عاشقانه
wind instruments
الات موسیقی بادی
wind instrument
الات موسیقی بادی
to harp
چنگ زدن
[موسیقی]
to play
[the]
harp
چنگ زدن
[موسیقی]
kettledrums
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
plays
الت موسیقی نواختن
playing
الت موسیقی نواختن
timpani
کوسها
[ساز موسیقی]
kettledrums
کوسها
[ساز موسیقی]
timpano
دهل
[ساز موسیقی]
timpano
کوس
[ساز موسیقی]
euphonium
یکجورالت موسیقی بادی
etude
قطعهء موسیقی کوتاه
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
played
الت موسیقی نواختن
play
الت موسیقی نواختن
timpani
دهل ها
[ساز موسیقی]
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
tablature
نوعی علائم موسیقی
kettledrums
دهل ها
[ساز موسیقی]
intermezzo
قطعه موسیقی کوتاه
banstand
محل دستهء موسیقی
anvil
سندان
[آلت موسیقی]
octave
نتهای هشتگانه موسیقی
octaves
نتهای هشتگانه موسیقی
march
موسیقی نظامی یا مارش
marched
موسیقی نظامی یا مارش
stroke
[guitar]
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
marches
موسیقی نظامی یا مارش
marching
موسیقی نظامی یا مارش
immusical
خارج ازقواعد موسیقی
bands
دستهء موسیقی اتحاد
soundtracks
موسیقی ضبط شده
band
دستهء موسیقی اتحاد
soundtrack
موسیقی ضبط شده
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
glockenspiel
نوعی الت موسیقی
nocturne
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
offbeat
قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
nocturnes
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
sext
یک ششم نوعی الت موسیقی
orpheus
ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
saxophone
نوعی الت موسیقی بادی
saxophones
نوعی الت موسیقی بادی
phrasing
ترتیب بندی قطعات موسیقی
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
glee
ساز و نواز اسباب موسیقی
go-go
وابسته به رقصگر موسیقی راک
go-go
وابسته به رقص با موسیقی راک
rhapsody
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
midi
میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
combos
دسته کوچک موسیقی جاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com