Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (45 milliseconds)
English
Persian
squeeze
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing
سد کردن مدافع حریف با دونفر
Other Matches
stunting
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
bait the hole
گول زدن مدافع حریف
strong safety
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
shiver
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
come between
<idiom>
درروابط دونفر دخالت کردن
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
chicken fight
سد کردن پی در پی راه مدافع
To bring two persons face to face .
دونفر رابا هم روبروکردن
quick count
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
head and arm
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
cutoff block
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
duopoly
انحصار فروش کالا بین دونفر
fix someone up with someone
<idiom>
واسطه برای قرار ملاقات دونفر
cowlstaff
چوبی که دونفر روی شانه حمل کرده وچیزهایی بدان می اویزند
threesome
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
threesomes
مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
two man rule
قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
dribbled
رد کردن توپ از حریف
dribbling
رد کردن توپ از حریف
dribble
رد کردن توپ از حریف
marks
نشانه کردن حریف
clinches
بغل کردن حریف
clinching
بغل کردن حریف
clinched
بغل کردن حریف
dribbles
رد کردن توپ از حریف
mark
نشانه کردن حریف
put the ball on the floor
رد کردن توپ از حریف
clinch
بغل کردن حریف
to overcrow one's rival
از پیروزی بر حریف شادی کردن
parries
دفع کردن حمله حریف
interference
سد کردن غیرمجاز راه حریف
simple leg ride
شگک خراب کردن حریف
finger hold
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
parry
دفع کردن حمله حریف
hooking
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
parrying
دفع کردن حمله حریف
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
parried
دفع کردن حمله حریف
sweat out
بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
overplays
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
kneeing
خطای سد کردن راه حریف بازانو
hook check
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
overplaying
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
wraparound check
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
overplayed
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplay
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
to row back
<idiom>
<verb>
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack
<idiom>
<verb>
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
near all
نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
change of engagement
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
flea flicker
پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengage
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbing
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabs
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jab
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
clips
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
angle block
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
clippings
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
spear
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
straight arm
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
speared
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
to turn the tables on any one
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
spears
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
ceding parry
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
spearing
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
poke check
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
high leg attack and shoulder control
زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
double leg pick up
زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
protection
سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
skate off
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinches
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
crease defenceman
مدافع
defendant
مدافع
defenders
مدافع
pleader
مدافع
defendants
مدافع
apologists
مدافع
championless
بی مدافع
backs
مدافع
back
مدافع
defender
مدافع
pass rusher
مدافع خط
blue liner
مدافع
close defence
سه مدافع
apologist
مدافع
backer up
مدافع
defenseless
بی مدافع
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
blitzer
مدافع نفوذی
self defensive
مدافع خود
advocating
وکیل مدافع
advocates
وکیل مدافع
advocated
وکیل مدافع
judge advocate
وکیل مدافع
advocate
وکیل مدافع
position
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
back
مدافع خط میدان
backs
مدافع خط میدان
positioned
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
full back
مدافع پوششی
defensor
وکیل مدافع
defending attorney
وکیل مدافع
backfour
چهار مدافع
the champion of liberty
مدافع ازادی
proctor
وکیل مدافع
ball hawk
مدافع پرقدرت
backman
بازیگر مدافع
barrister
وکیل مدافع
barristers
وکیل مدافع
touch football
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
contestants
مسابقه دهنده مدافع
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
contestant
مسابقه دهنده مدافع
lineman
مدافع یامهاجم روی خط
linemen
مدافع یامهاجم روی خط
double up
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
counsellors
رایزن وکیل مدافع
counselors
رایزن وکیل مدافع
attorneys
نمایندگی وکیل مدافع
attorney
نمایندگی وکیل مدافع
scambler
مدافع مامور مانوربالا
free safety
مدافع در منطقه ضعف
counselor
رایزن وکیل مدافع
slotback
مدافع پشت شکاف
counsellor
رایزن وکیل مدافع
defending shampion
مدافع عنوان قهرمانی
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
blocker
مدافع روی تور والیبال
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
power i
طرح شماره یک بازی با سه مدافع
doubled up
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
double
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
shortstop
موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
ball hawk
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
flare
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
set back
مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
flares
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
submarine
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
defenceman
مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
dropouts
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
fore check
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
submarines
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
go backdoor
جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
cross kick
ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
pass cut
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
blitz
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
delayed offside
تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
blitzes
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
foot sweep
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
power block
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
barrister
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
look off
فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
quick opener
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
adversaries
حریف
adversarial
حریف
opponent
حریف
matches
حریف
adversary
حریف
d. cut d.
حریف
rival
حریف
rivaled
حریف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com