English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (32 milliseconds)
English Persian
squeeze سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing سد کردن مدافع حریف با دونفر
Other Matches
stunting حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
bait the hole گول زدن مدافع حریف
strong safety مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
shiver فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
underhook گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
come between <idiom> درروابط دونفر دخالت کردن
loop حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
chicken fight سد کردن پی در پی راه مدافع
To bring two persons face to face . دونفر رابا هم روبروکردن
quick count کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
head and arm هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
cutoff block سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
duopoly انحصار فروش کالا بین دونفر
fix someone up with someone <idiom> واسطه برای قرار ملاقات دونفر
cowlstaff چوبی که دونفر روی شانه حمل کرده وچیزهایی بدان می اویزند
threesome مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
threesomes مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
two man rule قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
dribbled رد کردن توپ از حریف
dribbling رد کردن توپ از حریف
dribble رد کردن توپ از حریف
marks نشانه کردن حریف
clinches بغل کردن حریف
clinching بغل کردن حریف
clinched بغل کردن حریف
dribbles رد کردن توپ از حریف
mark نشانه کردن حریف
put the ball on the floor رد کردن توپ از حریف
clinch بغل کردن حریف
to overcrow one's rival از پیروزی بر حریف شادی کردن
parries دفع کردن حمله حریف
interference سد کردن غیرمجاز راه حریف
simple leg ride شگک خراب کردن حریف
finger hold خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
parry دفع کردن حمله حریف
hooking سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
parrying دفع کردن حمله حریف
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
parried دفع کردن حمله حریف
sweat out بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
overplays حریف را ناچار به تغییر محل کردن
kneeing خطای سد کردن راه حریف بازانو
hook check سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check سد کردن راه حریف با کمر وباسن
overplaying حریف را ناچار به تغییر محل کردن
wraparound check سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
overplayed حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplay حریف را ناچار به تغییر محل کردن
to row back <idiom> <verb> نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack <idiom> <verb> نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
near all نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
triple team سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
change of engagement وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
flea flicker پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengage رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbing بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabs بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jab بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
clips سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
angle block سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
clippings سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
spear سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
straight arm حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
speared سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
to turn the tables on any one وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
spears سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
ceding parry کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
spearing سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
poke check فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
high leg attack and shoulder control زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
double leg pick up زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
protection سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
skate off حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
crease defenceman مدافع
defendant مدافع
defenders مدافع
pleader مدافع
defendants مدافع
apologists مدافع
championless بی مدافع
backs مدافع
back مدافع
defender مدافع
pass rusher مدافع خط
blue liner مدافع
close defence سه مدافع
apologist مدافع
backer up مدافع
defenseless بی مدافع
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
blitzer مدافع نفوذی
self defensive مدافع خود
advocating وکیل مدافع
advocates وکیل مدافع
advocated وکیل مدافع
judge advocate وکیل مدافع
advocate وکیل مدافع
position موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
back مدافع خط میدان
backs مدافع خط میدان
positioned موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
full back مدافع پوششی
defensor وکیل مدافع
defending attorney وکیل مدافع
backfour چهار مدافع
the champion of liberty مدافع ازادی
proctor وکیل مدافع
ball hawk مدافع پرقدرت
backman بازیگر مدافع
barrister وکیل مدافع
barristers وکیل مدافع
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
contestants مسابقه دهنده مدافع
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
contestant مسابقه دهنده مدافع
lineman مدافع یامهاجم روی خط
linemen مدافع یامهاجم روی خط
double up مراقبت از مهاجم با دو مدافع
counsellors رایزن وکیل مدافع
counselors رایزن وکیل مدافع
attorneys نمایندگی وکیل مدافع
attorney نمایندگی وکیل مدافع
scambler مدافع مامور مانوربالا
free safety مدافع در منطقه ضعف
counselor رایزن وکیل مدافع
slotback مدافع پشت شکاف
counsellor رایزن وکیل مدافع
defending shampion مدافع عنوان قهرمانی
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
blocker مدافع روی تور والیبال
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
power i طرح شماره یک بازی با سه مدافع
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
indian check سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
shortstop موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
flare پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
set back مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
flares پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
submarine مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
dropouts ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
fore check جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
submarines مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
go backdoor جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
cross kick ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
pass cut روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
blitz حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
delayed offside تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
blitzes حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
foot sweep پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
power block سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
barrister وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
look off فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
sweeper اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
quick opener بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
adversaries حریف
adversarial حریف
opponent حریف
matches حریف
adversary حریف
d. cut d. حریف
rival حریف
rivaled حریف
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com