Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
agricultural price policy
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
Other Matches
agribusiness
تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
agricultural products
محصولات کشاورزی
policy maker
سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
agricultural support policy
سیاست حمایت از کشاورزی
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
pricing policy
سیاست قیمت گذاری
dumping
سیاست تبعیض قیمت در تجارت بین الملل
price determination
تعیین قیمت
appraisal
تعیین قیمت
appraisals
تعیین قیمت
administered price
قیمت تعیین شده
appraisal
تعیین قیمت کردن
appraisals
تعیین قیمت کردن
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
assessment
تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessments
تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
appraised
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
declared value
قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
appraise
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
collusion
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
quantity theory of money
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
fair trade laws
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
farm technology
روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
cost records
مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy.
ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
monetrarist keynesian debate
اینکه ایا سیاست پولی موثر است یا سیاست مالی
elevator
انبار غله |
[کشاورزی]
| جای غله خیز
[کشاورزی]
bear
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
knot ratio
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
loom time
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
authentication
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
monetarists
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
input output table
و محصولات
waste product
محصولات زائد
primary products
محصولات اولیه
joint products
محصولات مشترک
home product
محصولات داخلی
primary products
محصولات پایه
raw products
محصولات اولیه
designs
طراحی محصولات
design
طراحی محصولات
production adviser
مشاوره محصولات
domestic products
محصولات داخلی
home product
محصولات ملی
raw products
محصولات ناتمام
break bulk
تفکیک محصولات
rural
کشاورزی
agricultural
کشاورزی
plantership
کشاورزی
tillage
کشاورزی
agronomic
کشاورزی
agronomy
کشاورزی
agriculture
کشاورزی
farming
کشاورزی
arboretum
کشاورزی
husbandry
کشاورزی
cash crops
محصولات نقدی مانند
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
by product cock oven plant
محصولات فرعی کک سازی
average costs
معدل هزینه کل محصولات
product planning
برنامه ریزی محصولات
break bulk agent
عامل تفکیک محصولات
by product recovery
بازده محصولات فرعی
dosimetry
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
farm surplus
مازاد کشاورزی
agricultural economics
اقتصاد کشاورزی
agricultural revolution
انقلاب کشاورزی
agricultural credit
اعتبار کشاورزی
agricultural cooperatives
تعاونیهای کشاورزی
agricultral waste
پسماند کشاورزی
farm labors
کارگران کشاورزی
agricultural sector
بخش کشاورزی
farming
کشاورزی برزیگری
agriculture
کشاورزی برزگری
farm yields
بازده کشاورزی
agricultural fluctuations
نوسانهای کشاورزی
agricultural pollution
الودگی کشاورزی
to follow the plough
کشاورزی کردن
manure
کود کشاورزی
vegetable soil
خاک کشاورزی
agricultural projects
طرحهای کشاورزی
extensive agriculture
کشاورزی وسیع
agricultural investigation
تجسسات کشاورزی
extensive agriculture
کشاورزی سطحی
agricultural implements
الات کشاورزی
production
تولید حجم بزرگ محصولات
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
developments
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
productions
تولید حجم بزرگ محصولات
toxicogenic
تولید کننده محصولات سمی
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
root crops
محصولات دارای ریشههای خوراکی
by product oven
محصولات فرعی کوره کک سازی
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
by product coking practice
محصولات فرعی کوره کک سازی
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
locating
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
agricultural planning
برنامه ریزی کشاورزی
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
agriculturalist
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturist
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agroecosystem
بوم سازگان کشاورزی
georgic
وابسته به کشاورزی روستایی
geoponic
مربوط به کشاورزی یاکشتکاری
agricultural mechanization
ماشینی کردن کشاورزی
extensive agricultuse
کشاورزی غیر محدود
sovkhoz
موسسه کشاورزی وروستایی
hay loader
لودر یونجه
[کشاورزی]
ageicultural
مربوطبه کشاورزی یاکشتکاری
elevator
انبار دانه
[کشاورزی]
outturn
محصول کشاورزی یاصنعتی
raw produce
محصول طبیعی یا کشاورزی
anticrop agent
عامل ضدمحصولات کشاورزی
factories
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
importing
بردن محصولات به کشوری برای فروش
import
بردن محصولات به کشوری برای فروش
finished product
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
imported
بردن محصولات به کشوری برای فروش
agricultural labor productivity
بهره دهی کارگر کشاورزی
hacienda
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
He reanimated the Iranian agriculture.
کشاورزی ایران رازنده کرد
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
air priorities committee
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
granger
عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
product
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
R & D
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
latifundium
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
extensive cultivation
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
adobe
شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
licenses
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
licence
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
protective tariffs
تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
Xerox PARC
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
proprietary file format
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
running fix
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
electronics
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
politcs
سیاست
diplomacy
فن سیاست
kingcraft
سیاست
king craft
سیاست
policies
سیاست
policy
سیاست
politic
سیاست
politics
سیاست
new deal
سیاست جدید
financial policy
سیاست مالی
health policy
سیاست بهداشتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com