Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
tetraethyl |
شامل چهاردسته اتیل در هرملکول |
|
|
Other Matches |
|
ethyl |
اتیل |
ethyl ether |
اتیل اتر |
absolute ethyl alcohol |
اتیل الکل مطلق |
ethyl alcohol |
الکل اتیل دار |
tetra ethyl lead |
تترا اتیل سرب |
LSD |
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود] |
far-reaching |
شامل |
sweeping |
شامل |
in |
شامل |
in- |
شامل |
covering |
شامل |
self inclusive |
شامل |
containing |
شامل |
comprising |
شامل |
inclusive |
شامل |
including |
شامل |
Inc |
شامل |
retrospect |
شامل گذشته |
inclusive or |
یای شامل |
embracing |
شامل بودن |
includible |
شامل کردنی |
includable |
شامل کردنی |
embraces |
شامل بودن |
embraced |
شامل بودن |
engirdle |
شامل بودن |
embrace |
شامل بودن |
butyric |
شامل کره |
ineligible |
شامل نشدنی |
butyraceous |
شامل کره |
bimillenary |
شامل دوهزار |
comprised |
شامل بودن |
comprise |
شامل بودن |
engird |
شامل بودن |
excluding |
شامل نشدن |
comprises |
شامل بودن |
apply |
شامل شدن |
trinomial |
شامل سه نام |
do with <idiom> |
شامل شدن |
applying |
شامل شدن |
applies |
شامل شدن |
exhaustive |
شامل تمام جرئیات |
exclusive |
آنچه شامل نمیشود |
encompassed |
شامل بودن دربرگرفتن |
excludes |
شامل نشدن یا جداشدن |
exclude |
شامل نشدن یا جداشدن |
encompass |
شامل بودن دربرگرفتن |
encompasses |
شامل بودن دربرگرفتن |
exclusion |
عمل شامل نشدن |
plenaries |
شامل تمام اعضاء |
retroact |
شامل گذشته شدن |
intraspecies |
شامل گروه بخصوصی |
terraqueous |
شامل خشکی ودریا |
plenary |
شامل تمام اعضاء |
ex post facto |
شامل اصول گذشته |
over all |
شامل همه چیز |
encompassing |
شامل بودن دربرگرفتن |
across the board |
شامل تمام طبقات |
intraspecific |
شامل گروه بخصوصی |
inclusive or gate |
دریچه یای شامل |
echaustive |
شامل همهء جزئیات |
tenementary |
شامل ملک استیجاری اپارتمانی |
retroactively |
چنانکه شامل گذشته شود |
tetrahydrate |
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب |
entailing |
شامل بودن فراهم کردن |
with average |
شامل خسارات خصوصی وجزئی |
toffy |
اب نبات شامل شکر زردوشیره |
toffees |
اب نبات شامل شکر زردوشیره |
toffee |
اب نبات شامل شکر زردوشیره |
defensive |
منطقه دفاعی شامل دروازه |
all round |
کاملا شامل هر چیز یا هرکس |
fullest |
کامل یا شامل همه چیز |
full |
کامل یا شامل همه چیز |
thetic |
وابسته به یا شامل پایان نامه |
apodeictic |
شامل یا مستلزم بیان حقیقت |
thetical |
وابسته به یا شامل پایان نامه |
contains |
شامل بودن خودداری کردن |
contained |
شامل بودن خودداری کردن |
apodictic |
شامل یا مستلزم بیان حقیقت |
contain |
شامل بودن خودداری کردن |
Is breakfast included? |
آیا شامل صبحانه هم میشود؟ |
gnomic |
شامل پند و ضرب المثل |
entailed |
شامل بودن فراهم کردن |
entail |
شامل بودن فراهم کردن |
entails |
شامل بودن فراهم کردن |
interface |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
interfaces |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
apply |
درخواست کردن شامل حال بودن |
sclav ect |
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد |
bumf |
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی |
english sonnet |
غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست |
interactive |
قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود |
motorola |
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها |
twinkle box |
دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری |
turkic |
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی |
this proverb is not a to him |
این مثل شامل حال اونیست |
except |
مکان دهی و ادغام شامل نیست |
turki |
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی |
applies |
درخواست کردن شامل حال بودن |
applying |
درخواست کردن شامل حال بودن |
adders |
وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی |
leg side |
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن |
storewide |
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه |
subtend |
در زیر چیزی بسط یافتن شامل بودن |
alphanumeric |
صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است |
entablature |
قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است |
adder |
وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی |
scope |
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود |
inclusive |
چیزی هک در میان چیز دیگر شامل شود |
interfaith |
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف |
foundation |
اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود] |
interactive |
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده |
retrospectively |
چنانکه شامل گذشته شودیاعطف بماسبق کند |
triathlon |
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر |
Is mileage included? |
آیا شامل مایل مسافت پیموده شده هم میشود؟ |
lipid |
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد |
cpu |
بخش اصلی CPU شامل ALU واحد کنترل |
lipide |
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد |
distance medley |
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر |
slots |
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند |
catchall |
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد |
slot |
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند |
radio sheck |
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر |
handshaking |
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال |
bibles |
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است |
slotting |
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند |
eighty track disk |
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار |
bible |
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است |
config.sys |
در DOS و 2/OS یک فایل متن اسکی که شامل فرمانهای پیکر بندی است |
CD I |
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است |
bios |
که معمولاگ شامل کنترل صفحه نمایش و صفح کلید و دیسک درایوهاست |
alphanumeric |
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد |
motorola |
تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh |
landplane |
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد |
sashes |
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد |
traveling fellowship |
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود |
sash |
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد |
reprographics |
تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات |
executed contract |
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود |
inductor |
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار. |
chromel |
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد |
leg |
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او |
voodooism |
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری |
epididymis |
زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است |
legs |
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او |
gems |
IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh |
nibble |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
string |
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد |
nibbling |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
home |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
nibbles |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
homes |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
columnar and trabeated |
[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.] |
Pidgin English <idiom> |
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم. |
zeugma |
اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود |
traffics |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
trafficking |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
bells and whistles |
یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی |
trafficked |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
traffic |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
typeball |
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد |
gem |
IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh |
chips |
کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه |
chip |
کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه |
nibbled |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
word star |
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic |
AUTOEXEC.BAT |
فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند |
cryoelectronic storage |
یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند |
alien |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
qwerty |
صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است |
input/output |
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا |
sprint medley |
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان |
aliens |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
accumulator |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
accumulator register |
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است |
card |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
cards |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
back plane |
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند |
plotter |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
plotters |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
chain |
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است |
chains |
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است |
the law is not retroactive |
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند |
host language |
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است |
dow jones information service |
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است |
long bone |
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند |
goosefoot |
غازپا [انواع گیاهان تیره غازپا شامل اسفناج] |
polyamide |
پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید |
delay line storage |
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد |
pentathlons |
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر |
images |
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود |
image |
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.] |
pentathlon |
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر |
aperture card |
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد |
communication |
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است |
boarded |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
batch |
فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای |
batches |
فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای |
blobs |
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود |
blob |
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود |
carpet loom |
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود |