English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
Other Matches
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
fleet گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleets گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
starter's list فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
play شرکت درمسابقه انفرادی
played شرکت درمسابقه انفرادی
playing شرکت درمسابقه انفرادی
plays شرکت درمسابقه انفرادی
daclare تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
entrymate اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
shipping company شرکت کشتی رانی
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
play off درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
pistol clasp قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
rougher ناهموار کننده
motorcycle with side car موتورسیکلت با جای اضافی وجدا موتورسیکلت با سایدکار
kill off سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
clutch start روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
trail bike موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
pedrail اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Kaleida Labs شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
participating شرکت کننده
participants شرکت کننده
contributors شرکت کننده
participant شرکت کننده
participative شرکت کننده
entry شرکت کننده
contributor شرکت کننده
naps بهترین شرکت کننده
supplier شرکت تولید کننده
supply company شرکت تامین کننده
marathoner شرکت کننده ماراتون
symposiast شرکت کننده درسمپوزیم
suppliers شرکت تولید کننده
participant observer مشاهده گر شرکت کننده
nap بهترین شرکت کننده
napped بهترین شرکت کننده
napping بهترین شرکت کننده
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
bidders شرکت کننده در مناقصه یامزایده
walkers شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
tenderer شرکت کننده در مزایده یامناقصه
walker شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
merrymaker شرکت کننده درجشن وسرور
sortie reference تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
olympian شرکت کننده بازیهای المپیک
crusader شرکت کننده درجنگهای صلیبی
bidder شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer شرکت کننده در مناقصه یامزایده
crusaders شرکت کننده درجنگهای صلیبی
pentathlete شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
hurdler شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
producer شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
producers شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
deathlete شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
sortie number تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
pacer شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
campers شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
camper شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
offices مناسب برای استفاده در شرکت
residents ما برای یک شرکت کار کند
resident ما برای یک شرکت کار کند
office مناسب برای استفاده در شرکت
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
forty niner شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
to bar somebody from a competition شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
incorporation جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
underwriter صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
underwriters صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
go in for <idiom> شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
take over bid پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
equipment وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
wordprocessing شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
promotion money دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
to call a meeting of the board of directors برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
fuchsine رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
fuchsin رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
offshore company شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
third party lease توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
consortia ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
consortium ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
overt collusion تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
consortiums ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
lotus شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
introduces شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
starting fee مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
lotuses شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
providers شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
introducing شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
prospectuses شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectus شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
long odds تفاوت زیاد درمسابقه
outplay درمسابقه جلو افتادن از
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
stationed محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stations محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
macwrite برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
brushes به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
brush به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
bikes موتورسیکلت
motorcycles موتورسیکلت
bike موتورسیکلت
motor assisted bicycle موتورسیکلت
motorcycle موتورسیکلت
autocycle موتورسیکلت
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
neck and neck <idiom> درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
biker موتورسیکلت سوار
handle bar دسته موتورسیکلت
motorcycle headlamp نورافکن موتورسیکلت
sidecars اتاقک موتورسیکلت
sidecar اتاقک موتورسیکلت
Novell شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
telegenic دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
ashton tate یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
luggage carrier ترک بند موتورسیکلت
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
bump start اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
drag bike موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
lutine bell زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
craggy ناهموار
iron bound ناهموار
cragged ناهموار
ruder ناهموار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com