English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
game شکار گرفته شده
Other Matches
patinated جرم گرفته کبره گرفته
effluvium پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
chase شکار
chases شکار
chasing شکار
hunt شکار
hunts شکار
quarries شکار
quarry شکار
hunting شکار
gamey پر از شکار
gameless بی شکار
venery شکار
hanks شکار
hank شکار
quarrying شکار
chased شکار
chevy شکار
chace شکار
game شکار
prey شکار
predatin شکار
ravin شکار
hunted شکار
blood sports کشتن شکار
king hunt شاه شکار
predation شکار کردن
hank طعمه شکار
hunted شکار کردن
hanks طعمه شکار
hunts شکار کردن
shotgunner شکار با تفنگ
shanking شکار کوسه
to go a hunting شکار رفتن
game سرگرمی شکار
quarrying شکار موردنظر
predatory habit خوی شکار
blood sport کشتن شکار
hunters اسب شکار
quarries لاشه شکار
poniter نوعی سگ شکار ی
hunt شکار کردن
quarries شکار موردنظر
quarry شکار موردنظر
quarrying لاشه شکار
quarry لاشه شکار
game law قانون شکار
gunning شکار با تفنگ
hunter اسب شکار
shootings شکار باتفنگ
hunting ground شکار گاه
shooting شکار باتفنگ
whaling شکار نهنگ
huntsman شکار باز
fair game شکار قانونی
victim دستخوش شکار
gamy پراز شکار
victims دستخوش شکار
falconry شکار با شاهین
hunting district شکار گاه
game keep پاسبان شکار
ducking شکار مرغابی
fowling شکار پرنده
huntsmen شکار باز
fair game شکار مجاز
area drive شکار دواندن
predator تغذیه کننده از شکار
predators تغذیه کننده از شکار
big game شکار حیوانات بزرگ
predatory تغذیه کننده از شکار
outfitter فروشنده لوازم شکار
chevy فریاد هنگام شکار
snipe پاشله شکار کردن
rabbits شکار خرگوش کردن
rabbit شکار خرگوش کردن
hog dress بریدن گلوی شکار
foxhunt شکار روباه باتازی
raven شکار طعمه شکاری
ravens شکار طعمه شکاری
finds یافتن بوی شکار
sniped پاشله شکار کردن
snipes پاشله شکار کردن
bow hunting شکار با تیر و کمان
find یافتن بوی شکار
shining پیداکردن شکار در شب بانورافکن
outfitters فروشنده لوازم شکار
cub hunting شکار بچه روباه
deer stalking شکار اهو و گوزن
stool گروه فریبنده شکار
sniping پاشله شکار کردن
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
pointers سگ شکاری یابنده شکار
raptatorial لازم برای شکار
raptatory لازم برای شکار
checks و شدن بوی شکار
checked و شدن بوی شکار
check و شدن بوی شکار
poach دزدکی شکار کردن
shoots هدف گرفتن شکار
poaches دزدکی شکار کردن
poached دزدکی شکار کردن
shoot هدف گرفتن شکار
predatorial تغذیه کننده از شکار
bag شکار کردن با تیر
prowl درپی شکار گشتن
bags شکار کردن با تیر
pointer سگ شکاری یابنده شکار
prowled درپی شکار گشتن
prowls درپی شکار گشتن
prowling درپی شکار گشتن
turtle لاک پشت شکار کردن
decoy shooting شکار به کمک مرغ دام
safaris سفر برای شکار بزرگ
safari سفر برای شکار بزرگ
master of سرپرست گروه شکار روباه
closed season فصل منع ماهیگیری یا شکار
to p on any one's preserves در جای قورق شکار کردن
covers بوته زار پناهگاه شکار
tufter کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
jaeger علاقمند به شکار مرد شکارچی
close season فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
foxhunt باتازی شکار روباه کردن
turtles لاک پشت شکار کردن
still hunting شکار باروش در کمین نشستن
wood craft جنگل شناسی از لحاظ شکار
cover بوته زار پناهگاه شکار
to rid to hounds با تازی شکار روباه کردن
coverings بوته زار پناهگاه شکار
foxhound تازی مخصوص شکار روباه
open season فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
hunt اداره کردن تازیها در شکار
courses تعقیب کردن شکار از طرف سگ
coursed تعقیب کردن شکار از طرف سگ
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
hunted اداره کردن تازیها در شکار
foxhounds تازی مخصوص شکار روباه
to ride to hounds با تازی شکار روباه کردن
course تعقیب کردن شکار از طرف سگ
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
hunts اداره کردن تازیها در شکار
retrievers سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
retriever سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
cases محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
to give the tone هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
wildfowl مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
weigh-ins وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh in وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poached شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
case محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
hunting bow کمان بلند و سنگین برای شکار
poaches شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach برخلاف مقررات شکار صید کردن
covert بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
weigh-in وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poached برخلاف مقررات شکار صید کردن
challenge [of a dog] پارس سگی [پس از دریافت بوی شکار]
falconry تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
setter سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
sport تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
gaze hound تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
buck fever هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
fox-hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
setters سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
still hunting روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
masks کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
stag hunting شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
sports تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sported تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
fustiest بو گرفته
fusty بو گرفته
thickest گرفته
thicker گرفته
clouded گرفته
gruff گرفته
thick گرفته
darksome گرفته
fustier بو گرفته
comate مه گرفته
rancid بو گرفته
sombrous گرفته
accustomed خو گرفته
air less گرفته
mistful مه گرفته
chock full گرفته
choky گرفته
muggy گرفته
low spirited گرفته
addicted خو گرفته
adopted گرفته
duller گرفته
hoarser گرفته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com