Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
hen hawk
ضربه از زیر بازو
Search result with all words
scoop
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooped
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooping
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoops
شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
Other Matches
printwheel
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
upper arm
بازو
arm
بازو
brachium
بازو
forearm
بازو
humeeerus
بازو
forearms
بازو
grain
بازو
the humeral bone
بازو
humeruses
استخوان بازو
armband
بازو بند
the humeral bone
استخوان بازو
armbands
بازو بند
humeeerus
استخوان بازو
humeri
استخوان بازو
patent anchor
لنگر بی بازو
brassart
زره بازو
muscular strength
زور بازو
humerus
استخوان بازو
chevrons
دستکش ارم بازو
chevron
دستکش ارم بازو
shovel pass
پاس اززیر بازو
shovel pass
پاس از زیر بازو
wrist wrestling
مسابقه نیروی بازو
arm wrestling
مسابقه نیروی بازو
brachium
هر عضوی شبیه بازو
brachio
<prefix>
وابسته به بازو
[پزشکی]
cubitus
ساعد پیش بازو
more power to your elbow
خدازور بازو بشما بدهد
armless
<adj.>
بی بازو
[در آخر جمله می آید]
open faced
دارای سیمای بازو بی تزویر
chevrons
درجه نظامی روی بازو
chevron
درجه نظامی روی بازو
arm hand steadiness test
ازمون استواری دست و بازو
change of pace
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
jackknife
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
change up
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
overarm
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
fins
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fin
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
lunges
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extending
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extends
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunge
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
dog paddle
شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
extend
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
front raise
تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
thrusting
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
swing bar
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
thrust
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
swing bell
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
master slave manipulator
بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
bar printer
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
flip pass
پاس کوتاه از زیر بازو پاس سریع با استفاده از مچ
position
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
double kick
دو ضربه پی در پی
tits
ضربه
push
ضربه
head
ضربه با سر
impact
ضربه
kicks
ضربه
shot
ضربه
kick
ضربه با پا
shockproof
ضد ضربه
hacked
ضربه
kick
ضربه
kicked
ضربه با پا
hack
ضربه
kicked
ضربه
kicking
ضربه با پا
kicking
ضربه
kicks
ضربه با پا
hacks
ضربه
brunt
ضربه
thud
ضربه
thudded
ضربه
thudding
ضربه
thuds
ضربه
pulsed
ضربه
antiknock
ضد ضربه
pulse
ضربه
pushes
ضربه
flaps
ضربه
flapped
ضربه
flap
ضربه
collisions
ضربه
collision
ضربه
impacts
ضربه
butt joint
ضربه
impulse
ضربه
impulses
ضربه
pushed
ضربه
shocks
ضربه
mishit
ضربه بد
surges
ضربه
sole trap
ضربه با کف پا
stroke
ضربه
sole kick
ضربه با کف پا
yee jupkki
ضربه پا
interrupter
ضربه گر
slugger
ضربه زن
strikeless
بی ضربه
blows
ضربه
surged
ضربه
shots
ضربه
shocked
ضربه
left
ضربه چپ
butting
ضربه با سر
shock
ضربه
whang
ضربه
surge
ضربه
blow
ضربه
pops
ضربه
strokes
ضربه
bonk
ضربه بر سر
impluse
ضربه
bonked
ضربه بر سر
tit
ضربه
shock proof
ضد ضربه
stroking
ضربه
bonking
ضربه بر سر
bonks
ضربه بر سر
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
popped
ضربه
stroked
ضربه
pop
ضربه
lollipop
ضربه اسان
hammers
ضربه زدن
whipped
ضربه زدن
quashes
با ضربه زدن
lash
ضربه شلاق
clump
ضربه سنگین
clumps
ضربه سنگین
whip
ضربه زدن
quash
با ضربه زدن
quashed
با ضربه زدن
whips
ضربه زدن
knock
ضربه زدن
knocks
ضربه زدن
shock waves
موج ضربه
clumping
ضربه سنگین
slashes
ضربه سریع
slashed
ضربه سریع
slash
ضربه سریع
clumped
ضربه سنگین
pickier
ضربه زننده
jolt
تکان ضربه
belts
ضربه محکم
fall
ضربه فنی
belted
ضربه محکم
belt
ضربه محکم
concussion
ضربه مغزی
tossing
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
tossed
ضربه بلند
toss
ضربه بلند
hammer
ضربه زدن
jolted
تکان ضربه
jolting
تکان ضربه
jolts
تکان ضربه
POW
صدای ضربه
lash
ضربه مژگان
lashed
ضربه شلاق
lashes
ضربه مژگان
shock wave
موج ضربه
pickiest
ضربه زننده
lollipops
ضربه اسان
picky
ضربه زننده
dub
ضربه کم جان
dubbed
ضربه کم جان
dubs
ضربه کم جان
deliver
ضربه زدن
delivers
ضربه زدن
lashed
ضربه مژگان
knocked
ضربه زدن
blast
ضربه انفجار
blasts
ضربه انفجار
lashes
ضربه شلاق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com