English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
mooring penant طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
Other Matches
painter طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painters طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
bollard تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bitt میله بستن طناب به قایق
cleat بستن طناب به میله قایق
boom vang طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
lanyards طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
lanyard طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
marlinespike وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
lanyard طناب کوتاه طناب کمر
lanyards طناب کوتاه طناب کمر
skate boat قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
mooring نقطه مهار کردن قایق به ساحل
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
drift fishing ماهیگیری از قایق شناور
jolly boat قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
boat painter طناب قایق
painters طناب قایق
painter طناب قایق
painters طناب سینه قایق
boat rope طناب سینه قایق
bow painter طناب سینه قایق
painter طناب سینه قایق
sternfast طناب پاشنه قایق
stern fast طناب پاشنه قایق
strop طناب کوتاه
jam cleat قلاب نگهدارنده طناب قایق
seapainter طناب حفافتی قایق ناو
bowline on the bight گره در وسط طناب قایق
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
boat falls طناب بالا کشنده قایق
surface line طناب وصل به غواص و قایق
cast off باز کردن طناب قایق
uncleat بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
sheet bend گره مخصوص وصل دو طناب قایق
belay به لنگر بستن قایق
backstay طناب یا کبلی که از نوک دکل به عقب قایق وصل شده
fender بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
troll بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
trolls بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
barrier light نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
ship to shore حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
shore to shore movement عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
onshore روی ساحل متوجه بطرف ساحل
clear for running طناب برای کشیدن ازاد است
carabiner قلاب برای وصل طناب به محل اتکا
floating base ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
When is there a ferry to ...? چه وقت قایق برای ... هست؟
sneakboat قایق ته پهن برای شکارمرغابی
sneakbox قایق ته پهن برای شکارمرغابی
sheets طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
inshore بطرف ساحل جلو ساحل
laniard طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
topping lift طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
shut up <idiom> بستن دروپنجره ساختمان برای مدتی
in the short term <adv.> برای دوره کوتاه مدت
ballast فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
burdended فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
bailer سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
sportfisherman قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
change of pace جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change up جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
daggerboard تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
hike out خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
short ski اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
short iron چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
fasted حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fastest حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fast حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fasts حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
hydroplane نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
outrigger چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
hydroplaned نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
balestra پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
floated شناور شدن شناور بودن
floats شناور شدن شناور بودن
float شناور شدن شناور بودن
iceberg کوه یخ شناور توده یخ شناور
icebergs کوه یخ شناور توده یخ شناور
peg میله چوبی با نوک تیز [برای محکم بستن چیزی به آنها]
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
clicks صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
floo floo تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
click صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
flu flu تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
clicked صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
trapoze سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
chop کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
wire locking بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
diver's flag پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
pre fetch دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
shroud طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
shrouded طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
warm standby وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
gulls هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gull هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
marine aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
logs وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
clip-on <adj.> گیره دار [چیزی با گیره برای بستن]
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
approach lane مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
spats زنگار کوتاه برای کفش زنگار
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
mach hold بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
stop and go پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
pre- دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
To be out to do some thing . کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
sea shore ساحل
shore ساحل
brae ساحل
beaches ساحل
landside ساحل
ashore به ساحل
shores ساحل
beached ساحل
causey ساحل
rivage ساحل
coasts ساحل
banks ساحل
bank ساحل
littoral ساحل
beach ساحل
coast ساحل
stethe ساحل رودخانه
seashore ساحل دریا
backshore beach ساحل جزرو مد
basegram پیام از ساحل
bankside شیب ساحل
beach زدن به ساحل
on shore روی ساحل
bank revetment پوشش ساحل
beach party تیم ساحل
shore کرانه ساحل
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
riparian ساحل رودخانه زی
inshore به طرف ساحل
river line خط ساحل رودخانه
sandbank ساحل شنی
sandbanks ساحل شنی
near shore نزدیک به ساحل
beach ساحل شنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com