Total search result: 201 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
black designation |
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده |
|
|
Other Matches |
|
black concept |
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده |
defense classification |
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع |
downgrades |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
downgrade |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
downgrading |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
downgraded |
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی |
declassification |
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی |
security classification |
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی |
classification |
طبقه بندی پیام |
classifications |
طبقه بندی پیام |
army class manager activity |
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد |
classification |
طبقه بندی کردن طبقه بندی |
classifications |
طبقه بندی کردن طبقه بندی |
evaluation rating |
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت |
abc analysis |
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد |
carpet classification |
طبقه بندی [درجه بندی] فرش |
rating |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
ratings |
طبقه بندی کردن درجه بندی |
classifications |
طبقه بندی رده بندی |
classification |
طبقه بندی رده بندی |
regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
divisions |
طبقه بندی |
grading |
طبقه بندی |
taxonomies |
طبقه بندی |
denomination |
طبقه بندی |
assortments |
طبقه بندی |
assortment |
طبقه بندی |
denominations |
طبقه بندی |
low grade |
کم طبقه بندی |
stratification |
طبقه بندی |
classification |
طبقه بندی |
division |
طبقه بندی |
typification |
طبقه بندی |
classifications |
طبقه بندی |
systemization |
طبقه بندی |
sorting |
طبقه بندی |
taxonomy |
طبقه بندی |
bracket |
طبقه بندی |
fault |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
faults |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
faulted |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
aggroup |
طبقه بندی کردن |
taxonomist |
متخصص طبقه بندی |
service rating |
طبقه بندی پرسنلی |
suborder |
طبقه بندی فرعی |
secret |
طبقه بندی سری |
unclassified |
طبقه بندی نشده |
nosology |
طبقه بندی بیماریها |
to categorize |
طبقه بندی کردن |
route classification |
طبقه بندی جاده ها |
rug classification |
طبقه بندی فرش |
job classification |
طبقه بندی شغل |
job classification |
طبقه بندی شغلی |
budget classification |
طبقه بندی بودجه |
unclassified |
بدون طبقه بندی |
secrets |
طبقه بندی سری |
zootaxy |
طبقه بندی جانوران |
categorising |
طبقه بندی کردن |
categorize |
طبقه بندی کردن |
nondescript |
غیرقابل طبقه بندی |
computer classifications |
طبقه بندی کامپیوتر |
categorized |
طبقه بندی کردن |
categorizes |
طبقه بندی کردن |
categorizing |
طبقه بندی کردن |
classificatory |
مربوط به طبقه بندی |
classification of soil |
طبقه بندی خاک |
accounting classification |
طبقه بندی حساب |
graduate |
طبقه بندی کردن |
standardization |
همگونی طبقه بندی |
categorised |
طبقه بندی کردن |
categorises |
طبقه بندی کردن |
graduating |
طبقه بندی کردن |
systemize |
طبقه بندی کردن |
speed rate increment |
طبقه بندی سرعت |
graduates |
طبقه بندی کردن |
pigeonhole |
طبقه بندی کردن |
vendor rating |
طبقه بندی فروشندگان |
classified |
طبقه بندی شده |
classifies |
طبقه بندی کردن |
classifiable |
قابل طبقه بندی |
harmonic proportion |
طبقه بندی متناسب |
harmonic division |
طبقه بندی متناسب |
market grades and grading |
طبقه بندی بازار |
classifying |
طبقه بندی کردن |
industrial classifications |
طبقه بندی صنعتی |
map classification |
طبقه بندی نقشه ها |
classification chart |
نمودار طبقه بندی |
classification of aggregate |
طبقه بندی خاکدانه ها |
soil class |
طبقه بندی خاک |
layers |
طبقه بندی کردن |
classify |
طبقه بندی کردن |
layer |
طبقه بندی کردن |
classed |
طبقه بندی کردن رده |
restricting |
بازداشت طبقه بندی مدارک |
classified advertisement |
آگهی طبقه بندی شده |
restrict |
بازداشت طبقه بندی مدارک |
classified items |
اماد طبقه بندی شده |
classes |
طبقه بندی کردن رده |
classified items |
اقلام طبقه بندی شده |
classified material |
مدارک طبقه بندی شده |
classing |
طبقه بندی کردن رده |
brussels nomenclature |
طبقه بندی تعرفه برکسل |
intergrade |
طبقه بندی داخلی کردن |
restricted data |
اطلاعات طبقه بندی شده |
restricts |
بازداشت طبقه بندی مدارک |
integrade |
[طبقه بندی داخلی کردن] |
class |
طبقه بندی کردن رده |
coinage |
طبقه بندی بهای مسکوک |
topsecret |
طبقه بندی به کلی سری |
glossography |
طبقه بندی و شرح زبانها |
labeling |
برچسب زدن طبقه بندی کردن |
labelled |
برچسب زدن طبقه بندی کردن |
systematist |
متخصص فائده سازی و طبقه بندی |
accountable cryptomaterial |
مدارک و وسایل طبقه بندی شده |
assort |
طبقه بندی کردن مناسب بودن |
access to classified material |
دسترسی به مدارک طبقه بندی شده |
taxon |
واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری |
labels |
برچسب زدن طبقه بندی کردن |
international classification of |
طبقه بندی بین المللی بیماریها |
classification yard line |
سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط |
label |
برچسب زدن طبقه بندی کردن |
agct |
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش |
army genetal classification test |
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش |
grades |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
groups |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
grade |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
group |
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن |
staple |
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن |
grain size classification |
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات |
reserve on board |
مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو |
age grouping |
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها |
stapled |
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن |
stapling |
فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن |
marshalling yard |
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل |
unified soil classification system (uscs |
نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است |
unit citation |
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی |
phytography |
طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی |
indexed |
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا |
index |
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا |
indexes |
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا |
concurrently |
مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD , |
groups |
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر |
group |
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر |
proficiency rating |
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی |
typed |
ماشین کردن طبقه بندی کردن |
grade |
طبقه بندی کردن کلاسه کردن |
resort |
جدا کردن طبقه بندی کردن |
resorted |
جدا کردن طبقه بندی کردن |
sort |
دسته کردن طبقه بندی کردن |
types |
ماشین کردن طبقه بندی کردن |
break down |
تجزیه کردن طبقه بندی کردن |
sorts |
دسته کردن طبقه بندی کردن |
resorts |
جدا کردن طبقه بندی کردن |
type |
ماشین کردن طبقه بندی کردن |
sorted |
دسته کردن طبقه بندی کردن |
grades |
طبقه بندی کردن کلاسه کردن |
entresol |
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست |
standardised |
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن |
standardises |
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن |
standardizes |
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن |
standardising |
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن |
standardize |
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن |
standardizing |
بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن |
packaging |
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها |
lower class |
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم |
intermediate |
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است |
lower classes |
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم |
timing disc |
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور |
red concept |
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف |
message queuing |
صف بندی پیام |
to form into groups |
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن |
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. |
ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است |
management coding |
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع |
stockinette |
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی |
stockinet |
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی |
kraft |
کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی |
stratify |
طبقه طبقه کردن |
lattices |
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه |
lattice |
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه |
macs |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
mac |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
signalling |
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده |
word warp |
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی |
telescopic |
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی |
lineaments |
طرح بندی صورت بندی |
lineament |
طرح بندی صورت بندی |
laggin |
اب بندی کردن اب بندی ناوها |
wording |
جمله بندی کلمه بندی |
time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
direct reading dial |
درجه بندی برای قرائت مستقیم |
pontoar |
نوعی کرجی برای پل بندی کلک |
stripped |
علامت گذاری شده بسته بندی شده |
espalier |
چوب بندی برای تربیت نهال میوه |
inelastic demand |
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند |
gift wrap |
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن |
yoicks |
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص |
reseau |
شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه |
Manchester coding |
و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است |