English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
ecclesiastic علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
ecclesiastics علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
Other Matches
churchly مربوط به کلیسا
fereter [معابد دائمی در کلیساها]
administrations ادارهء کل
administration ادارهء کل
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
Admiralty ادارهء نیروی دریایی دریاسالاری
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
kirk کلیسا
stair towers turrets کلیسا
church کلیسا
churchgoer کلیسا رو
churches کلیسا
churchgoers کلیسا رو
bethel کلیسا
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ambulacrum صحن کلیسا
chapelry حوزه کلیسا
undercroft اتاق کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
kirk به کلیسا رفتن
kirkman عضو کلیسا
tympan جبهه کلیسا
naves رواق کلیسا
nave رواق کلیسا
ostiary دربان کلیسا
blind storey تریبون کلیسا
camarin معبد در کلیسا
sextons خادم کلیسا
sexton خادم کلیسا
transept بازویی کلیسا
transept جناح کلیسا
chancel محراب کلیسا
lay reader قاری کلیسا
transepts بازویی کلیسا
transepts جناح کلیسا
god's acre محوطه کلیسا
croud سرداب کلیسا
croude سرداب کلیسا
congregation حضاردر کلیسا
steeple مناره کلیسا
territorialism کلیسا سالاری
nave portal مدخل کلیسا
steeples مناره کلیسا
steeples برج کلیسا
crypt سرداب کلیسا
crypts سرداب کلیسا
churchyard حصار کلیسا
congregations حضاردر کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
churchyards حصار کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
steeple برج کلیسا
territoriality کلیسا سالاری
crowde سرداب کلیسا
double church کلیسا دو طبقه
Ecclesilogy کلیسا شناسی
facing the church روبروی کلیسا
presbyter شیخ کلیسا
crowd سرداب کلیسا
campanile محل ناقوس کلیسا
belfry برج ناقوس کلیسا
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
pastorate مقام شبانی کلیسا
almonry صدقه خانه کلیسا
parament تزئینات اویختنی کلیسا
narthex ایوان غربی کلیسا
narthex هشتی ورودی کلیسا
altar-table میز مقدس در کلیسا
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
pastorium مقر شبان کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
Deans رئیس کلیسا یادانشکده
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
Dean رئیس کلیسا یادانشکده
ante-church پیش ناو کلیسا
campanile برج کلیسا منار
lay clerk سرود خوان کلیسا
church warden متصدی دارایی کلیسا
chancel-arch قوسی شبستان کلیسا
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
chancelor جداره مشبک [کلیسا]
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
helm [تاج مخروطی کلیسا]
the church e. سازمان قانونی کلیسا
esonarthex [هشتی ورودی کلیسا]
epi [مناره مخروطی کلیسا]
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
tazza سنگاب بزرگ کلیسا
spire تاجک مخروطی کلیسا
ban اعلان ازدواج در کلیسا
banning اعلان ازدواج در کلیسا
bans اعلان ازدواج در کلیسا
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
back-aisle راهرو پشت کلیسا
spires تاجک مخروطی کلیسا
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
belfries برج ناقوس کلیسا
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
piscina حوض شنا سنگاب کلیسا
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
beadle مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
bema [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
abbeys کلیسا نام کلیسای وست مینستر
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
anthems سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthem سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
bridal door [مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
mninster دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
acrus choralis [جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
lichgate طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
abbey کلیسا نام کلیسای وست مینستر
sedilia یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
quirister دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
agape غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
sacrist متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
chancel-screen [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
advowson حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
celure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
poppy head خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
impropriation دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
ceilure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
the churach built him up کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
ante-choir [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
altar-niche [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
encaenia جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
prebend محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
arch-rib [قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
verger متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
prebendal محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
lady chapel کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
antiphon سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
galilee نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
death-lantern [ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
altar-piece پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
Galilee [هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com