English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
freight lighter قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
Search result with all words
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
Other Matches
highball یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
fastest سریع السیر
fasted سریع السیر
fasts سریع السیر
posthaste سریع السیر
expressing سریع السیر
fast سریع السیر
high speed سریع السیر
express سریع السیر
expressed سریع السیر
expresses سریع السیر
flying پردار سریع السیر
speedway جاده سریع السیر
skiff قایق سریع السیر
keep pace <idiom> سریع السیر رفتن
pony express پست سریع السیر قدیم
tallyho کالسکه سریع السیر مسافری
racers مسابقه دهنده سریع السیر
cannonball سریع السیر حرکت کردن
racer مسابقه دهنده سریع السیر
speedboat کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
carvel کشتی کوچک سریع السیر کرجی
speedboats کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
expressways شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
expressway شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
speediness سریع السیر سریع
speedy سریع السیر سریع
lotic زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
gig نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
special handling ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
streamliner قطار سریع وشیک
waiting position ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
rollover استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
to limber up a gun carriage پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
containers کانتینر
container کانتینر
container/pallet loader کانتینر
portfolios کانتینر مسطح
full container load فرفیت پر کانتینر
bulk supply اماد با کانتینر
portfolio کانتینر مسطح
fcl فرفیت پر کانتینر
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
containerization حمل کالا با کانتینر
less than container load زیر فرفیت کانتینر
less than container load کمتر از فرفیت کانتینر
freight container کانتینر حمل بار
container transport حمل و نقل بوسیله کانتینر
dma اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
lcl load container than less زیر فرفیت کانتینر
containerisation بصورت کانتینر دراوردن درکانتینر گذاشتن
milvan کانتینر حمل بار دریایی نظامی
milvan chassis شاسی نصب کانتینر حمل باردریایی
dma CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
storm boat قایق سبک وسریع السیر
multigage قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
Brig نوعی کشتی دو دگلی سبک وسریع السیر
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
trains قطار
colleague هم قطار
tandems قطار
tandem قطار
colleagues هم قطار
conpanion هم قطار
compeer هم قطار
trained قطار
string قطار
rows قطار
filed قطار
row قطار
rowed قطار
file قطار
train قطار
goods train قطار باربری
The train ran off the rails. قطار از خط خارج شد
freight train قطار باری
locomotive operator [British E] راننده قطار
train operator [American E] راننده قطار
railway station ایستگاه قطار
prime movers پیش قطار
prime mover پیش قطار
train of waves قطار موج
freight trains قطار باری
rows قطار راسته
train driver راننده قطار
in a row قطار شده
i lost the train به قطار نرسیدم
pulse train قطار تپشها
train ride گردش با قطار
rowed قطار راسته
trained پیش قطار
row قطار راسته
wagon master رئیس قطار
wave train قطار موج
locomotive driver [British E] راننده قطار
train پیش قطار
truck واگن قطار
trucked واگن قطار
cross belt قطار حمایل
trucking واگن قطار
trucks واگن قطار
sleeping carriage خوابگاه قطار
error burst قطار خطاها
electric train قطار برقی
ranks قطار رشته
ranked قطار رشته
rank قطار رشته
primer پیش قطار
trains پیش قطار
primers پیش قطار
light engineh لوکوموتیو بی قطار
railroad engineer [American E] راننده قطار
locomotive engineer [American E] راننده قطار
When does the train arrive? قطار کی می رسد؟
goods trains قطار باربری
When wI'll the train arrive ? چه وقت قطار می آید ؟
goods trains قطار حمل کالا
intercity train قطار بین شهری
a thorugh train قطار بدون توقف
for تحویل روی قطار
goods train قطار حمل کالا
parlor car سالن استراحت قطار
time bill برنامه حرکت قطار
the train runs without a stop قطار بدون ایست
tram [British E] قطار برقی خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
caboose اطاق کارگران قطار
buggie پیش قطار توپ
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
i lost the train قطار را از دست دادم
train journey from ... over ... to ... مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
buffer-bar [railway] ضرب خور [قطار]
dining car واگن رستوران قطار
dining cars واگن رستوران قطار
free on rail تحویل کالا روی قطار
The train came in on time . قطار به موقع رسید ( سروقت )
What time does the train arrive in London? چه وقت قطار به لندن می رسد؟
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
containers قطار و کشتی بکاربرده میشود
When does the train [bus] to ... depart? قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
container قطار و کشتی بکاربرده میشود
intercity train قطار بین شهری با توقف
The train was 10 minutes late. قطار 10 دقیقه دیر رسید
We rushed ( hurried ) back to the train station. با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
slip carriage واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
How long does the train stop here? چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Does the train stop in London? آیا قطار در لندن توقف دارد؟
Do I have to change trains? آیا باید قطار عوض کنم؟
lounge car قطار دارای سالن استراحت وتفریح
boat train [خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
in the centre near the railway station در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Is there a train to the airport? آیا برای فرودگاه قطار هست؟
Is the train from Leeds late? آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
Is this the train to Liverpool? آیا این قطار شهر لیورپول است؟
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
There is a train to London at 8. یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
What platform does the train from York arrive at? قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
What platform does the train to York leave from? قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
Luchily for me the train was late. خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
I want to leave the car in the railway station من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
rail capacity حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
limber عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
I missed the connection. من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
switched روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
Do the trains connect? [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
You have to change at London. شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
parliamentary train قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
convention international de merchandies عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
When is the next train to Oxford? چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
switches روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
When is the last train to Oxford? چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
Is there enough time to change trains? آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
ferrybridge کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
To alight from a bus(tarin,car). پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
streamliner قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
drawbar میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
Consider yourself lucky [fortunate] (that) you weren't on the train at that time. شما باید خودتان را خوش شانس [خوشبخت] در نظر بگیرید [که] در آن زمان در قطار نبودید.
prompted سریع
rapid سریع
wing footed سریع
swifter سریع
prompt سریع
swift سریع
galloping سریع
sweepy سریع
swiftest سریع
gleg سریع
accelerators سریع
rather سریع تر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com