Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
rack
قفسه مهمات و وسایل
racked
قفسه مهمات و وسایل
racks
قفسه مهمات و وسایل
wracked
قفسه مهمات و وسایل
wracks
قفسه مهمات و وسایل
Other Matches
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
lockers
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
locker
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cpu
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackles
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
excess property
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
dispersal lays
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
landing aids
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
cryptoancillary equipment
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
bay
قفسه
cupboard
قفسه
cabinet
قفسه
cage
قفسه
cabinets
قفسه
encasement
قفسه
etagere
قفسه
cupboards
قفسه
cages
قفسه
wardrobe
قفسه
wardrobes
قفسه
bays
قفسه
baying
قفسه
bayed
قفسه
shelving rack
قفسه
wracks
قفسه
shelf
قفسه
wracked
قفسه
armarium
قفسه
presses
قفسه
press
قفسه
racks
قفسه
racked
قفسه
rack
قفسه
ammunition
مهمات
munition
مهمات
ordnance
مهمات
ordnace
مهمات
ammo
مهمات
munitions
مهمات
rib-cage
قفسه صدری
cabin scooter
قفسه متحرک
spice rack
قفسه ادویه
shelve
در قفسه گذاردن
pigeonhole
خانه قفسه
shelved
در قفسه گذاردن
cabinet-maker
قفسه ساز
cabinet maker
قفسه ساز
bookshelves
قفسه کتاب
bookshelf
قفسه کتاب
rib cage
قفسه صدری
thoracopods
قفسه محافظ
meat safe
قفسه توری
rib-cage
قفسه سینه
gasoem
قفسه سینه
rib cage
قفسه سینه
desktop
قفسه فایلها
hot cabinet
قفسه گرما
rib-cages
قفسه سینه
credenza
قفسه یا جا کتابی
kist
قفسه سینه
rib-cages
قفسه صدری
cabinetwork
قفسه سازی
cabinetmaker
قفسه ساز
cabinet clamp
گیره قفسه
cabinet-makers
قفسه ساز
bookcases
قفسه کتاب
chests
قفسه سینه
stacks
قفسه کتابخانه
stacked
قفسه کتابخانه
squirrel cage
قفسه محافظ
bookcase
قفسه کتاب
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
wall mounting cabinet
قفسه دیواری
thoraces
قفسه سینه
thorax
قفسه سینه
thoraxes
قفسه سینه
thoracic cage
قفسه سینه
thoracic cage
قفسه صدری
chest
قفسه سینه
shelver
در قفسه گذار
stack
قفسه کتابخانه
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
blank ammunition
مهمات مشقی
ammunition depot
انبار مهمات
live ammunition
مهمات جنگی
ammo zero
مهمات تمام
bunkers
زاغه مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
cook off
گل کردن مهمات
magazines
انبار مهمات
inert ammunition
مهمات بی اثر
bunker
زاغه مهمات
ammunition carrier
مهمات بیار
ammunition condition
وضعیت مهمات
load
بارگیری مهمات
service ammunition
مهمات جنگی
loads
بارگیری مهمات
separate loading
مهمات مجزا
caisson
واگون مهمات
service ammunition
مهمات رزمی
igloo space
زاغههای مهمات
caisson
صندوق مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات
inert ammunition
مهمات مشقی
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
ammunition pit
چاله مهمات
lived
مهمات جنگی
live
مهمات جنگی
magazine
انبار مهمات
piggy back
کیسه مهمات
ammunition barricade
بستههای مهمات
blank ammunition
مهمات مانوری
tracers
مهمات رسام
practice ammunition
مهمات مشقی
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
armed ammunition
مهمات مسلح
ammunition handler
متصدی مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
drill ammunition
مهمات مشقی
lot
نوبه مهمات
tracer
مهمات رسام
ammunition dump
زاغه مهمات
cave
زاغه مهمات
caves
زاغه مهمات
fixed ammunition
مهمات ثابت
ammunition lot
نوبه مهمات
ball ammunition
مهمات مانوری
munitioneer
مهمات ساز
munitions of war
مهمات جنگی
explosive ordnance
مهمات منفجره
ammunition chest
جعبه مهمات
separate ammunition
مهمات مجزا
ammunition dump
انبار مهمات
inert
مهمات مشقی
ammunition pit
زاغه مهمات
chiffonier
قفسه کوچک کشودار
first aid cabinet
قفسه کمکهای اولیه
buffeting
قفسه جای فرف
side board
میز قفسه دار
shelved
قفسه دار کردن
thoracic
وابسته به قفسه سینه
tallboy
قفسه پایه دار
shelve
قفسه دار کردن
buffet
قفسه جای فرف
buffets
قفسه جای فرف
buffeted
قفسه جای فرف
show case
قفسه جلو مغازه
armement
مهمات کشتی جنگی
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
ammunition point
نقطه اماد مهمات
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
destruction area
منطقه تخریب مهمات
type load
نوع مهمات هواپیما
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
ammo plus
مهمات بیش از نصف
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
gun room
مخزن مهمات درکشتی
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
magazine space
محوطه زاغه مهمات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com