Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
polyglot
متکلم بچند زبان
polyglots
متکلم بچند زبان
Other Matches
trilingual
متکلم بسه زبان
prolocutor
متکلم
speaker
متکلم سخن ران
the first person
نخستین شخص متکلم
romanic
متکلم بزبان رومی
speakers
متکلم سخن ران
departmentalize
بچند قسمت کردن
polychotomous
تقسیم شده بچند قسمت
prosopopoeia
تعریف شخص غایب بصورت متکلم وحده
monolater
قائل بچند خداو پرستنده یکی
polyandric
چند شوهره وابسته بچند شوهر
polyandrous
چند شوهره وابسته بچند شوهر
allotrope
جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
subdividable
قابل تقسیم بچند بخش بخشیزه پذیر
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
dramatic monologue
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
duck and drake
پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
ducks and drakes
پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
segmentation
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
چرب زبان زبان دار
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
hound's tongue
سگ زبان
apl language
زبان ای پی ال
grss language
زبان جی پی اس اس
glossa
زبان
tongues
زبان
as one man
با یک زبان
apt language
زبان ای پی تی
c++
زبان ++C
tongueless
بی زبان
tongue
زبان
abusers
بد زبان
abuser
بد زبان
language lab
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
two tongued
زبان
language
زبان
tongue
[language]
زبان
language
زبان
languages
زبان ها
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
languages
زبان
portugese
زبان پرتغالی
reference language
زبان مرجع
commerical language
زبان تجاری
pl/
زبان پی ال وان
pl. language
زبان پی ال وان
philologist
زبان شناس
philologically
زبان شناختی
philologer
زبان شناس
pascal language
زبان پاسکال
assembly language
زبان همگذاری
assembly language
زبان اسمبلی
aryan
زبان اریایی
universal language
زبان فراگیر
application oriented language
زبان کاربردی
program language
زبان برنامه
aramaean
زبان باستانی
aramaic
زبان ارامی
armenian
زبان ارمنی
tongue tied
زبان بسته
procedural language
زبان رویهای
portuguese
زبان پرتقالی
artificial language
زبان مصنوعی
parliamentary language
زبان مودبانه
parliamentary language
زبان مجلسی
basic language
زبان بیسیک
tongue tie
لکنت زبان
bengali
زبان بنگاله
brickbat
زخم زبان
comit language
زبان کامیت
romanian
زبان رومانی
the persian language
زبان فارسی
the turkish language
زبان ترکی
charlatanism
زبان بازی
cobol
زبان کوبول
charlatanry
زبان بازی
command language
زبان فرماندهی
command language
زبان فرمان
assyrian
زبان اشوری
papillae of the tongue
ثالیل زبان
panjabi
زبان پنجابی
command language
زبان دستوری
avestan
زبان اوستایی
tonguelike
زبان مانند
original language
زبان اصلی
romanic
زبان رومی
open hearted
دل و زبان یکی
roumanian
زبان رومانی
baluchi
زبان بلوچی
on the tongues of men
سر زبان مردم
protolanguage
زبان قدیمی
sign languages
زبان اشاره
language laboratory
آزمایشگاه زبان
British
زبان انگلیسی
language laboratories
آزمایشگاه زبان
delphiniums
گل زبان در قفا
delphinium
گل زبان در قفا
Afrikaans
زبان آفریکانز
Dutch
زبان هلندی
tartar
زبان تاتاری
tartars
زبان تاتاری
zibet
زبان هندی
zend
زبان زند
written language
زبان نوشتاری
welsher
زبان ولز
Celtic
زبان سلتی
baby-talk
زبان بچهگانه
tongue-tied
زبان بسته
Hebrew
زبان عبری
mother tongue
زبان مادری
mother tongues
زبان مادری
quasilanguage
شبه زبان
linguistics
زبان شناسی
linguistics
علم زبان
philology
علم زبان
quacksalver
زبان باز
philology
زبان شناسی
jargon
زبان حرفهای
jargon
زبان فنی
Chinese
زبان چینی
semitic language
زبان سامی
algol
زبان الگول
algol 0
زبان الگول 06
algorithmic language
زبان الگوریتمی
uvula
زبان کوچک
publication language
زبان نشری
ambiguous language
زبان مبهم
an abusive bellow
شخص بد زبان
an busive bellow
شخص بد زبان
aphasia
زبان پریشی
native language
زبان اختصاصی
psycholinguistics
روانشناسی زبان
algebraic language
زبان جبری
Afghan
زبان افغانی
pushtu
زبان افغانستان
publication language
زبان انتشارات
idiom
زبان ویژه
idioms
زبان ویژه
sign language
زبان علامات
sign language
زبان اشاره
sign languages
زبان علامات
fabricated language
زبان ساختگی
welcher
زبان ولز
welch
زبان ولز
accadian
زبان اکد
acrimoniousness
زخم زبان
vulgate
زبان عامیانه
pseudolanguage
شبه زبان
common language
زبان عمومی
gujarati
زبان گجراتی
native language
زبان طبیعی
keltŠetc
زبان سلت ها
khowar
زبان خواری
kiffa australis
زبان جنوبی
lamblkin
زبان بسته
language master
اموزگار زبان
language master
زبان اموز
language processor
زبان پرداز
language processor
پردازشگر زبان
language translator
مترجم زبان
native language
زبان بومی
lao
زبان تایی
snobol language
زبان اسنوبول
irish gaelic
زبان سلتی
halophrastic language
زبان تک واژهای
standard language
زبان متعارف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com