English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Would you let me know before we get to Durham? ممکن است خواهش کنم قبل از رسیدن به شهر دورهام مرا خبر کنید؟
Other Matches
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
Please send me information on ... خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you check the tyre pressure? آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Could you help me carry my luggage? ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
irrationlism اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
DNS پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
the end sanctifies the means خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
beat گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beats گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
adding اضافه کنید زیاد کنید
adds اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
to come in first پیش ازهمه رسیدن زودترازهمه رسیدن
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
to come to a he باوج رسیدن بمنتهادرجه رسیدن
requests خواهش
requesting خواهش
request خواهش
requested خواهش
it is my wish that خواهش من اینست که
at the request of به خواهش [به درخواست]
requester خواهش کننده
wishes ارزو خواهش
wished ارزو خواهش
wish ارزو خواهش
ask خواهش کردن
asked خواهش کردن
asking خواهش کردن
asks خواهش کردن
beg خواهش کردن
begs خواهش کردن
begged خواهش کردن
close the door please خواهش دارم
willed خواهش ارزو
will خواهش ارزو
wills خواهش ارزو
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
what is your pleasure خواهش شما چیست
randy [British E] <adj.> مطیع خواهش نفس
horny <adj.> مطیع خواهش نفس
Have a seat, please! خواهش میکنم بفرمایید !
d. of a request عدم قبول خواهش
d. wish خواهش هنگام مردن
appetence or tency اشتیاق خواهش طبیعی
please take a seat خواهش میکنم بفرمایید
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
to make a r. for something چیز یرا خواهش کردن
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
Please be my guest. خواهش می کنم مهمان من با شید
do tell me خواهش دارم بمن بگویید
Have a seat, please! خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
Please take my suitcase. خواهش میکنم چمدانم را برایم بیاورید.
His request was in the nature of a command. خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
what is your will? خواهش یا میل یا خواسته شما چیست
Please take that bag. خواهش میکنم آن کیف را برایم بیاورید.
to a person for a thing چیزی را ازکسی خواهش کردن یاخواستن
now nonsense now خواهش میکنم چرند گفتن رابس کن
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
would you mind ringing اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
Please take this luggage. خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
egg (someone) on <idiom> خواهش کردن ومجبورکردن کسی برای انجام کاری
makeable <adj.> ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> ممکن
feasible ممکن
manageable <adj.> ممکن
feasible <adj.> ممکن
practicable <adj.> ممکن
conceivable ممکن
posse ممکن
posses ممکن
makable <adj.> ممکن
workable <adj.> ممکن
executable <adj.> ممکن
possible ممکن
doable <adj.> ممکن
contrivable <adj.> ممکن
thinkable ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> ممکن
achievable <adj.> ممکن
impossible غیر ممکن
inexecutable <adj.> غیر ممکن
impracticable <adj.> غیر ممکن
possible capacity گنجایش ممکن
mayhap ممکن است
perchance ممکن است
perhaps ممکن است
as far as possible هر چه ممکن است
interactive را ممکن میکند
probable error خطای ممکن
warning توجه به خط ر ممکن
possibility چیز ممکن شق
multilevel با مقادیر ممکن
warnings توجه به خط ر ممکن
possibilities چیز ممکن شق
to be posible ممکن بودن
ternary با سه حالت ممکن
available ممکن الحصول
unfeasible <adj.> غیر ممکن
to ask somebody to say a few words خواهش کردن از کسی کمی [در باره کسی یا چیزی] صحبت کند
say no more بس کنید
ease off شل کنید
feasible solutions راه حلهای ممکن
an impossible act کار غیر ممکن
leg مسیر ممکن در یک تابع
as much as possible هر قدر ممکن است
pron to با حداکثر سرعت ممکن
i may go ممکن است بروم
legs مسیر ممکن در یک تابع
minimise کوچک کردن تا حد ممکن
nemo tenetur ad impossible غیر ممکن وادارکرد
may ممکن است میتوان
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
probable error خطای ممکن [ریاضی]
delete حذف کنید
hold hard صبر کنید
have patience with me با من حوصله کنید
give it a wipe انراخشک کنید
hurry up عجله کنید
i say نگاه کنید
vide infara را نگاه کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
keep at it مداومت کنید
leontief table نگاه کنید به :
make a hurry عجله کنید
move out حرکت کنید
repeat تکرار کنید
repeats تکرار کنید
oyez گوش کنید
oyez توجه کنید
push the door to در راپیش کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
deleted حذف کنید
cautioning توجه کنید
recive مصرف کنید
wait a second تامل کنید
suppose فرض کنید
supposes فرض کنید
dele پاک کنید
cautions توجه کنید
supposing فرض کنید
cautioned توجه کنید
deletes حذف کنید
deleting حذف کنید
accelerando کم کم تند کنید
caution توجه کنید
attention to orders توجه کنید
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
may i go yes you may ایا ممکن است من بروم
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
he may come late ممکن است دیر بیاید
stack arms تفنگها راچاتمه کنید
single file به ستون یک حرکت کنید
shift colors پرچم را تعویض کنید
record as target اماج را ثبت کنید
she your profit with him سودخودرابا اوتقسیم کنید
sus.per coll حلق اویزش کنید
KEEP LEFT از سمت چپ حرکت کنید.
supra ببالا نگاه کنید
out with him اورا بیرون کنید
do good to others بدیگران نیکی کنید
When will you depart? کی شما حرکت می کنید؟
continue your studies تحصیلات خودرادنبال کنید
trails هدف را تعقیب کنید
check firing عناصرتیر را بررسی کنید
cease engagement درگیری را قطع کنید
avast ایست توقف کنید
drop track تعقیب را قطع کنید
Notice the details! توجه کنید به جزییات !
off with his head سرش را از تن جدا کنید
chain مراجعه کنید به CATENA
chains مراجعه کنید به CATENA
infile به ستون دو حرکت کنید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
I won't be talked into it! من را نمیتوانید متقاعد کنید!
maydays خطر کمک کنید
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
trail هدف را تعقیب کنید
observe silence سکوت را رعایت کنید
try and came کوشش کنید که بیائید
opens مروحه را باز کنید
opened مروحه را باز کنید
open مروحه را باز کنید
Refer (turn over) to page 110. به صفحه 110مراجعه کنید
wait a little کمی صبر کنید
wait a second یک خرده صبر کنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com