Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
Other Matches
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
singlestick
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
submarine sanctuaries
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
dry sum
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
munitions
مهمات
ordnance
مهمات
ammunition
مهمات
ordnace
مهمات
munition
مهمات
ammo
مهمات
ammunition dump
زاغه مهمات
ammunition lot
نوبه مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
lot
نوبه مهمات
separate loading
مهمات مجزا
inert
مهمات مشقی
armed ammunition
مهمات مسلح
ammunition dump
انبار مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
ammunition pit
زاغه مهمات
cave
زاغه مهمات
caves
زاغه مهمات
service ammunition
مهمات جنگی
cook off
گل کردن مهمات
ammunition pit
چاله مهمات
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
caisson
واگون مهمات
drill ammunition
مهمات مشقی
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
caisson
صندوق مهمات
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
blank ammunition
مهمات مشقی
blank ammunition
مهمات مانوری
ammunition handler
متصدی مهمات
ball ammunition
مهمات مانوری
service ammunition
مهمات رزمی
separate ammunition
مهمات مجزا
ammunition depot
انبار مهمات
tracers
مهمات رسام
ammunition barricade
بستههای مهمات
fixed ammunition
مهمات ثابت
ammo zero
مهمات تمام
loads
بارگیری مهمات
munitions of war
مهمات جنگی
munitioneer
مهمات ساز
igloo space
زاغههای مهمات
inert ammunition
مهمات بی اثر
inert ammunition
مهمات مشقی
magazine
انبار مهمات
magazines
انبار مهمات
bunker
زاغه مهمات
bunkers
زاغه مهمات
live ammunition
مهمات جنگی
ammunition carrier
مهمات بیار
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
ammunition chest
جعبه مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات
load
بارگیری مهمات
live
مهمات جنگی
lived
مهمات جنگی
practice ammunition
مهمات مشقی
explosive ordnance
مهمات منفجره
piggy back
کیسه مهمات
tracer
مهمات رسام
ammunition condition
وضعیت مهمات
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
armement
مهمات کشتی جنگی
magazine space
محوطه زاغه مهمات
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
lot number
شماره نوبه مهمات
ammunition point
نقطه اماد مهمات
type load
نوع بار مهمات
type load
نوع مهمات هواپیما
ordnance
مهمات ساز وبرگ
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
igloo space
زاغه بتونی مهمات
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
gun room
مخزن مهمات درکشتی
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
prescribed load
بار مهمات مجاز
semifixed
مهمات نیمه ثابت
shell room
انبار مهمات ناو
destruction area
منطقه تخریب مهمات
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
racks
قفسه مهمات و وسایل
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
wracks
قفسه مهمات و وسایل
rack
قفسه مهمات و وسایل
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
racked
قفسه مهمات و وسایل
ammo plus
مهمات بیش از نصف
arsenals
انبار مهمات جنگی
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
arsenal
انبار مهمات جنگی
wracked
قفسه مهمات و وسایل
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
actions
تمرین
exercise
تمرین
work out
تمرین
action
تمرین
drilled
تمرین
uses
تمرین
drill
تمرین
train
تمرین
trained
تمرین
trains
تمرین
drilling
تمرین
exercises
تمرین
rehearsal
تمرین
practice
تمرین
rehearsals
تمرین
use
تمرین
ure
تمرین
drills
تمرین
exercised
تمرین
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
exercisable
قابل تمرین
exercise code word
رمز تمرین
exercize
تمرین تکلیف
practises
ورزش تمرین
practice effect
اثر تمرین
practicing
ورزش تمرین
practice teaching
تمرین معلمی
exercise term
اسم تمرین
practice period
دوره تمرین
physical exercise
تمرین ورزشی
staging
تمرین کردن
practice
تمرین کردن
negative practice
تمرین منفی
massed practice
تمرین بی وقفه
fore exercise
تمرین مقدماتی
practice
ورزش تمرین
mobilization exercise
تمرین بسیج
gymnastical
تمرین زورخانهای
mass practice
تمرین فشرده
staging
تمرین اب خاکی
maneuver
تمرین نظامی
fartlek
تمرین دو استقامت
evolution
تمرین عالی
field exercise
تمرین رزمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com