Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English
Persian
livestock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
Other Matches
ranches
در مرتع پرورش احشام کردن
ranch
در مرتع پرورش احشام کردن
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
beef cattle
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
stocked
مواشی پیوندگیر
stock
مواشی پیوندگیر
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education
پرورش اموزش و پرورش
chattels
احشام
averia
احشام
cattles
احشام
rabbitry
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
cattle
احشام واغنام
dairy breed
احشام لبنیاتی
dairy cattle
احشام لبنیاتی
wrangler
گرد اورنده احشام
Twenty head of cattle .
بیست رأس گاو ( احشام )
wrangle
گرد اوری وراندن احشام
wrangled
گرد اوری وراندن احشام
wrangles
گرد اوری وراندن احشام
wrangling
گرد اوری وراندن احشام
ranches
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
ranch
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
cultivation
پرورش
floriculture
پرورش گل
nurturing
پرورش
pedagogy
پرورش
cultures
پرورش
culturing
پرورش
nurtures
پرورش
nurtured
پرورش
fosterage
پرورش
nurture
پرورش
breeding
پرورش
culture
پرورش
upbringing
پرورش
nourishment
پرورش
training
پرورش
self culture
پرورش نفس
self cultivation
پرورش نفس
character training
پرورش منش
pisciculture
پرورش ماهی
fostering
پرورش دادن
fostered
پرورش دادن
foster
پرورش دادن
breeding
پرورش حیوانات
bring up
پرورش دادن
fosters
پرورش دادن
unbred
پرورش نیافته
ostreiculture
پرورش صدف
process
پرورش دادن
processes
پرورش دادن
data processing
پرورش اطلاعات
mariculture
پرورش دریازیان
aviculture
پرورش مرغ
germiculture
پرورش میکروب
ser
پرورش نوغان
silviculture
پرورش جنگل
swannery
محل پرورش قو
body-building
پرورش اندام
p.exercise
پرورش بدنی
mental discipline
پرورش ذهنی
body building
پرورش اندام
education
اموزش و پرورش
animal husband
پرورش جانوران اهلی
piscicultural
مربوط به پرورش ماهی
education department
اداره آموزش و پرورش
educational
مربوط به اموزش و پرورش
f.education
پرورش واموزش دختران
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
viniculture
پرورش انگور شراب
manpower development
پرورش نیروی انسانی
calf machine
دستگاه پرورش عضله
apiculture
پرورش زنبور عسل
poulterer
پرورش دهنده طور
special education
اموزش و پرورش استثنایی
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
rosarian
پرورش دهنده گل سرخ
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
educationists
متخصص اموزش و پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
ser
پرورش کرم ابریشم
educationist
متخصص اموزش و پرورش
culture of bees
پرورش یا تربیت زنبور
falconer
پرورش دهنده شاهین
falconers
پرورش دهنده شاهین
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
haute ecole
پرورش اسب در سطح عالی
apiarian
مربوط به پرورش زنبور عسل
apiarist
پرورش دهندهء زنبور عسل
beekeeper
پرورش دهندهء زنبور عسل
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
incubators
محل پرورش اطفال زودرس
incubator
محل پرورش اطفال زودرس
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
apicultural
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
develop
بسط دادن پرورش دادن
develops
بسط دادن پرورش دادن
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
compiler
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
keystroke
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
phoneme
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com