Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (36 milliseconds)
English
Persian
check in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-ins
نام نویسی کردن مراسم ورود
Other Matches
i/o
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
input
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
inputted
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
To perform the marriage ceremony.
مراسم عقد راجاری کردن
swear in
با مراسم تحلیف وارد کردن
burials
زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
burial
زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
attach
1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaching
1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaches
1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
hail
اعلام ورود کردن
hails
اعلام ورود کردن
hailing
اعلام ورود کردن
hailed
اعلام ورود کردن
to announce one's arrival
ورود خود را اعلام کردن
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
to take off one
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
مختصر نویسی کوتاه نویسی
to register
[with a body]
اسم نویسی کردن
[خود را معرفی کردن]
[در اداره ای]
[اصطلاح رسمی]
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
to enroll
[American English]
خود را اسم نویسی کردن
[ثبت نام کردن ]
to sign up
قراردادی را امضا کردن
[اسم نویسی کردن]
endorsed
فهر نویسی کردن
entered
نام نویسی کردن
endorses
فهر نویسی کردن
endorsed
پشت نویسی کردن
endorse
فهر نویسی کردن
endorse
پشت نویسی کردن
indorsation
پشت نویسی کردن
indorse
پشت نویسی کردن
indorse
فهر نویسی کردن
impanel
نام نویسی کردن
matriculate
نام نویسی کردن
endorsing
پشت نویسی کردن
register
اسم نویسی کردن
enlist
نام نویسی کردن
registering
اسم نویسی کردن
registers
اسم نویسی کردن
enters
نام نویسی کردن
enlisting
نام نویسی کردن
type write
ماشین نویسی کردن
enlists
نام نویسی کردن
endorses
پشت نویسی کردن
back
پشت نویسی کردن
enter
نام نویسی کردن
enlistments
نام نویسی کردن
matriculated
نام نویسی کردن
matriculates
نام نویسی کردن
to take notes of
خلاصه نویسی کردن از
matriculating
نام نویسی کردن
endorsing
فهر نویسی کردن
enroll
اسم نویسی کردن
enlistment
نام نویسی کردن
backs
پشت نویسی کردن
forth
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
to register
نام نویسی کردن
[ثبت کردن ]
underwrote
پذیره نویسی صادر کردن
subscribing
پذیره نویسی کردن سهام
to check in
نام نویسی کردن
[هتل]
underwrite
پذیره نویسی صادر کردن
underwriting
پذیره نویسی صادر کردن
recruitment
تجدیدنیرو نام نویسی کردن
underwritten
پذیره نویسی صادر کردن
subscribe
پذیره نویسی کردن سهام
subscribed
پذیره نویسی کردن سهام
underwrites
پذیره نویسی صادر کردن
subscribes
پذیره نویسی کردن سهام
to sign on
برای سربازی اسم نویسی کردن
underwrite policy
بیمه نامه را فهر نویسی کردن
pamphleteer
جزوه نویس رساله نویسی کردن
to enrol somebody at a school
کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
pamphleteers
جزوه نویس رساله نویسی کردن
to enrol somebody
کسی را نام نویسی کردن
[ثبت نام کردن]
[درفهرست وارد کردن]
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
matriculate
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
to enrol
[oneself]
for a course
خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
matriculates
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
ceremony
مراسم
ceremonies
مراسم
rituals
مراسم
bookings
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
zeros
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zero
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeroes
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
pageant
مراسم مجلل
pageants
مراسم مجلل
morning parade
مراسم صبحگاه
goblet
جام
[در مراسم]
exequies
مراسم تدفین
chalice
جام
[در مراسم]
funerals
مراسم دفن
ceremonies
مراسم نظامی
funeral
مراسم دفن
ceremony
مراسم نظامی
burial service
مراسم دفن
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
calebrate
بجا اوردن مراسم
massing
مراسم عشاء ربانی
masses
مراسم عشاء ربانی
Commemoration services were held .
مراسم یاد بودانجام شد
goblet
گیلاس شراب
[در مراسم]
karma
سرنوشت مراسم دینی
mass
مراسم عشاء ربانی
rite
مراسم تشریفات مذهبی
funeral
مراسم تشییع جنازه
funerals
مراسم تشییع جنازه
chalice
گیلاس شراب
[در مراسم]
general muster
مراسم اجتماعی عمومی
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
solemnity
ایین تشریفات مراسم سنگین
personal salute
مراسم سلام افراد برجسته
funerary
وابسته به مراسم تشییع جنازه
betroth
مراسم نامزدی بعمل اوردن
side honors
مراسم ادای احترام در میزپاس
christening
مراسم تعمید ونامگذاری بچه
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
guard mount
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
events to mark the Day of German Unity
مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
last rites
مراسم دفن و کفن و دعای ختم
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
communicant
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
taperer
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
communicants
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
The ceremony concluded with the recital of an apropos poem.
مراسم با تلاوت شعر شایسته به پایان رسید.
Langhing is improper at a funeral.
خندیدن در مراسم تدفین کار صحیحی نیست
setl
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
accolade
سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
last rites
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
blessed sacrament
مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
accolades
سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
bar mitzvahs
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvah
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
yule log
کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
funeral home
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
enlist
اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
enlisting
اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
enlists
اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
remote job entry
وارد کردن کار از راه دور ورود برنامه از راه دور
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
report program generator
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
appulse
ورود
entranced
ورود
importation
ورود
accession
ورود
air inclusion
ورود هوا
entrance
ورود
re-entry
ورود
entrance fees
حق ورود
induction
ورود
entree
ورود
inductions
ورود
arrival
ورود
admitance
ورود
arrivals
ورود
entrance fee
حق ورود
re entry
ورود
ingress
ورود
ingression
ورود
inning
ورود
introgression
ورود
introit
ورود
arr
ورود
entry
ورود
infare
ورود
imported
ورود
right of entry
حق ورود
entrancing
ورود
entrances
ورود
importing
ورود
import
ورود
exequy
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
inlet
ورود دخول
importing
مفهوم ورود
inlets
ورود دخول
data import
ورود داده
reebtry
ورود مجدد
homecoming
ورود بخانه
data insertion
ورود داده ها
cost to entry
هزینه ورود
token
اجازه ورود
arrival rate
نرخ ورود
imported
مفهوم ورود
token
بلیط ورود
capital inflow
ورود سرمایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com