Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
English
Persian
labor theory of value
نظریه ارزش کار
Search result with all words
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
theory of value
نظریه ارزش
value theory
نظریه ارزش
Other Matches
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value
بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
currency devaluation
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
position
نظریه
viewpoint
نظریه
points of view
نظریه
point of view
نظریه
opinions
نظریه
opinion
نظریه
notions
نظریه
theorem
نظریه
thebe
نظریه
theorems
نظریه
positioned
نظریه
lookout
نظریه
theories
نظریه
in the light of
نظریه
theory
نظریه
two cents worth
<idiom>
نظریه
outlook
نظریه
viewpoints
نظریه
lookouts
نظریه
notion
نظریه
queing theory
نظریه صف
views
نظریه
recommendations
نظریه
view
نظریه
commenting
نظریه
queuing theory
نظریه صف
viewed
نظریه
commented
نظریه
comment
نظریه
suggestions
نظریه
viewing
نظریه
recommendation
نظریه
suggestion
نظریه
graph theory
نظریه گرافها
group theory
نظریه گروهها
game theory
نظریه بازیها
group theory
نظریه گروهی
viewed
نظریه عقیده
hartree theory
نظریه هارتری
probability theory
نظریه احتمال
view
نظریه عقیده
quantum theory
نظریه کوانتومی
electron theory
نظریه الکترونها
electron theory
نظریه الکترونی
viewing
نظریه عقیده
probability theory
نظریه احتمالات
theoreticians
نظریه پرداز
facet theory
نظریه رویه ها
field theory
نظریه میدانی
stagnation thesis
نظریه رکود
theoretician
نظریه پرداز
general theory
نظریه عمومی
social theory
نظریه اجتماعی
notional
فکر نظریه
views
نظریه عقیده
submission
افهار نظریه
two factor theory
نظریه دو عاملی
queuing theory
نظریه صف بندی
recapitulation theory
نظریه بازپیدایی
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
replacement theory
نظریه جایگزینی
balance theory
نظریه توازن
automata theory
نظریه ماشینها
attensity
در نظریه تیچز
readings
نظریه شور
automata
نظریه ماشین ها
reading
نظریه شور
representation theory
نظریه نمایش
capital theory
نظریه سرمایه
classical theory
نظریه کلاسیک
game theory
نظریه بازی
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
economic theory
نظریه اقتصادی
dust cloud theory
نظریه غباری
set theory
نظریه مجموعه ها
duplicity theory
نظریه دو جزیی
valence theory
نظریه والانسی
equilibrium theory
نظریه تعادل
continuity theory
نظریه پیوستگی
consumption theory
نظریه مصرف
communication theory
نظریه ارتباط
communication theory
نظریه ارتباطات
heam yoei vooly
نظریه نیرو
theorists
نظریه پرداز
maxwellian view
نظریه ماکسولی
theory of numbers
نظریه اعداد
theory of relativity
نظریه نسبیت
logic theory
نظریه منطقی
local theory
نظریه اختصاصی
theory of rent
نظریه اجاره
theory of saving
نظریه پس انداز
learning theory
نظریه یادگیری
noncontinuity theory
نظریه ناپیوستگی
network theory
نظریه شبکه
tetrachromatic theory
نظریه چهاررنگی
theorem proving
اثبات نظریه
theorization
نظریه پردازی
theory of accumulation
نظریه انباشته
molecular theory
نظریه مولکولی
theorist
نظریه پرداز
one factor theory
نظریه یک عاملی
perturbation theory
نظریه اختلال
poetics
نظریه شاعرانه
three component theory
نظریه سه مولفهای
information theory
نظریه اگاهی
refutes
رد کردن نظریه
refuting
رد کردن نظریه
transformational theory
نظریه تطور
refuted
رد کردن نظریه
information theory
نظریه خبر
transformism
نظریه تطور
information theory
نظریه اطلاعات
refute
رد کردن نظریه
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
innovation theory
نظریه نواوری
kinetic theory
نظریه جنبشی
price theory
نظریه قیمت
theory of income determination
نظریه تعیین درامد
relativistic quantum theory
نظریه کوانتومی نسبیتی
c.f.t
نظریه میدان بلور
second best theory
نظریه بهترین دوم
theory of income distribution
نظریه توزیع درامد
bard cannon theory
نظریه بارد- کنون
l.f.t.
نظریه میدان لیگاند
sampling theory
نظریه نمونه گیری
switch theory
نظریه راه گزینی
symptom substitution theory
نظریه جانشینی نشانه ها
need press theory
نظریه نیاز- فشار
switched on
<idiom>
لحنی با نظریه تازه
put in one's two cents
<idiom>
به شخصی نظریه دادن
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
affective arousal theory
نظریه برانگیختگی عاطفی
young helmholtz theory
نظریه یانگ- هلمهولتس
general theory of relativity
نظریه نسبیت عمومی
density wave theory
نظریه موج چگالی
mechanistic theory
نظریه ماشینی نگری
underconsumption theory
نظریه مصرف ناکافی
location theory
نظریه تعیین مکان
quantum theory of valence
نظریه کوانتومی والانس
statistical learning theory
نظریه اماری یادگیری
equal sacrifice theory
نظریه برابری فداکاری
equal sacrifice theory
برطبق این نظریه
excess capacity theory
نظریه مازاد فرفیت
liquidity preference theory
نظریه رجحان نقدینگی
ligand fild theory
نظریه میدان لیگاند
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
theory of saving
نظریه مربوط به پس انداز
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
logic theorist
نظریه پرداز منطقی
expertize
نظریه فنی دادن
james lange theory
نظریه جیمز- لانگه
field theory
نظریه اساسی میدان
counterview
نظریه مخالف مواجهه
crystal field theory
نظریه میدان بلور
real will
نظریه اراده واقعی
maxwell theory og light
نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
decision theory
نظریه تصمیم گیری
mathematical learning theory
نظریه ریاضی یادگیری
theory of monoplistic competition
نظریه رقابت انحصاری
valence bond theory
نظریه پیوند والانس
surplus energy theory
نظریه انرژی مازاد
steady state theory
نظریه حالت پایا
counsel
نظریه دادن رایزنی
counsels
نظریه دادن رایزنی
Group theory
نظریه گروه ها
[ریاضی]
counselling
نظریه دادن رایزنی
counselled
نظریه دادن رایزنی
counseled
نظریه دادن رایزنی
set theory
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
theory of numbers
نظریه اعداد
[ریاضی]
theory of functions of a complex variable
نظریه توابع
[ریاضی]
Complex analysis
نظریه توابع
[ریاضی]
he took a different view
نظریه دیگری اتخاذ کرد
geometry of numbers
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
bargaining theory of wages
نظریه چانه زنی مزدها
big push theory of development
نظریه فشار شدید توسعه
baeyer strain theory
نظریه کرنش- کشیدگی بایر
persuasions
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
persuasion
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com