English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
foundry proof نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
Other Matches
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
sampling نمونه گیری برداشت نمونه
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
undisturbed sample نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
standardized مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
sampling نمونه گیری
samplery نمونه گیری
survey نمونه گیری
coring نمونه گیری
surveyed نمونه گیری
surveys نمونه گیری
copies تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copied تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copying تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
sampling error خطای نمونه گیری
fractional sampling نمونه گیری مکانیکی
quota sampling نمونه گیری سهمیهای
sampling population جامعه نمونه گیری
time sampling نمونه گیری زمانی
two stage sampling نمونه گیری دو مرحلهای
sampling theory نظریه نمونه گیری
cluster sampling نمونه گیری خوشهای
sampling unit واحد نمونه گیری
random sampling نمونه گیری تصادفی
test town شهرمورد نمونه گیری
random sample نمونه گیری تصادفی
stratified sampling نمونه گیری لایهای
sampling error اشتباه نمونه گیری
sampling distribution توزیع نمونه گیری
double sampling نمونه گیری چندگانه
activity sampling نمونه گیری از فعالیت
proof sheet نمونه غلط گیری
behavior sampling نمونه گیری از رفتار
area sampling نمونه گیری منطقه یی
accumulative sampling نمونه گیری پیاپی
sampling bias سوداری نمونه گیری
domal sampling نمونه گیری خانواری
area sampling نمونه گیری منطقهای
systematic random sampling نمونه گیری تصادفی منظم
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
sampling variability تغییر پذیری نمونه گیری
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
controlled sampling نمونه گیری کنترل شده
multi stage sampling نمونه گیری چند مرحلهای
sampling servo دستگاه نمونه گیری خودکار
wine taster جام شراب مخصوص نمونه گیری
molding sand preparation plant واحد تهیه ماسه قالب گیری
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
precedent نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
for example برای نمونه
to pattern out نمونه شدن برای
enable تهیه کردن برای
he is an adequate provider برای تهیه خواربار
enabled تهیه کردن برای
enabling تهیه کردن برای
enables تهیه کردن برای
to serve the city with water اب برای شهر تهیه کردن
to provide for old age برای پیری تهیه کردن
sour mash غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
utopianism تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
air target material program برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
utopism خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
corsages دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
corsage دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
lime paste اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
curriery محل تهیه چرم دباغی شده برای کار
itemizer کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
Daphne گیاه دافنی [که از برگ های آن برای تهیه رنگ زرد استفاده می شود.]
glossarist کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
posed قیافه گیری برای عکسبرداری
poses قیافه گیری برای عکسبرداری
pose قیافه گیری برای عکسبرداری
posing قیافه گیری برای عکسبرداری
suppression measures اقدامات برای جلو گیری
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
kiddle بند توردار برای ماهی گیری
point size برای اندازه گیری نوع یا متن
razzia حمله برای غارت وبرده گیری
viscosimeter وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
decision تصمیم گیری برای انجام کاری
decisions تصمیم گیری برای انجام کاری
purse seine تور کیسهای برای ماهی گیری
purse net دام کیسهای برای خرگوش گیری
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
sense probe مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
stereotypes کلیشه
plates کلیشه
stereotyping کلیشه
plate کلیشه
typed کلیشه
type کلیشه
stereotype کلیشه
types کلیشه
stereotypy کلیشه
interrupt تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupting تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
interrupts تصمیم گیری برای ارجحیت دادن به وقفه ها
densitometer وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
sampled نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
plater کلیشه ساز
stereotypy کلیشه کردن
stereotypes کلیشه کردن
stereotyping کلیشه کردن
stereotype کلیشه کردن
decibel واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
area اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
areas اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
tape line تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
instrument for absolute measurement دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
engineering units واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
hanfman kasanin concept formation test ازمون هانفمان- کاسانین برای شکل گیری مفهومها
shuttle bombing بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
decibels واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
go in for <idiom> شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
pre engage ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
phoned شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
theodolites دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
auto امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
phone شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
Dhrystone benchmark سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
phones شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoning شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
lips واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
autos امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
hygrograph دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
skiascope اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
theodolite دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
stereotypy با کلیشه چاپ کردن
stereotype با کلیشه چاپ کردن
stereotypes با کلیشه چاپ کردن
stereotyping با کلیشه چاپ کردن
to take a sample of blood گرفتن نمونه خون [برای آزمایش خون]
catchpenny تهیه شده برای پول دراوردن تله پول
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
detectors گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
batcher دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
compensator ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
batches اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
detector گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
dipstick میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipsticks میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
transaction trailing ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
facsimiles کلیشه عین متن اصلی
facsimile کلیشه عین متن اصلی
radiation shield وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
stamp نشان دار کردن کلیشه زدن
stamps نشان دار کردن کلیشه زدن
resolving power اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
auto امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
autos امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
woodprint کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
blind dialling توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com