Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
raid clerk
نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
Other Matches
curators
نگهبان متصدی
curator
نگهبان متصدی
time orderly
نگهبان اعلام ساعت
early warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
authentication system
سیستم تعیین و اعلام نشانی
local warning
سیستم اعلام خطر محلی
control and warning center
سیستم کنترل و اعلام خطر
newrads
سیستم اعلام خطر انفجارهستهای و اطلاعات ش م ر
bomb alarm system
سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
action information center
مرکزاطلاعات تاکتیکی
necrologist
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
alerts
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
taximan
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
troop information
مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
chaser
نگهبان
gallant
نگهبان
escorts
نگهبان
look out
نگهبان
body guard
نگهبان
watchman
نگهبان
chasers
نگهبان
guard dog
سگ نگهبان
K9
[canine]
سگ نگهبان
guardians
نگهبان
guardian
نگهبان
guards
نگهبان
life guard
نگهبان
left half back
نگهبان چپ
watching
نگهبان
watches
نگهبان
watched
نگهبان
watch
نگهبان
conservator
نگهبان
watch man
نگهبان
warden
نگهبان
wardens
نگهبان
custodier
نگهبان
custos
نگهبان
sentries
نگهبان
guarding
نگهبان
duty
نگهبان
guard
نگهبان
escort
نگهبان
ward
نگهبان
wards
نگهبان
sentry
نگهبان
watch dog
سگ نگهبان
escorting
نگهبان
inspectors
نگهبان
on guard
نگهبان
keeper
نگهبان
sentinel
نگهبان
watchdog
سگ نگهبان
guardsman
نگهبان
lifeguard
نگهبان
lifeguards
نگهبان
enntinel
نگهبان
sentinels
نگهبان
keepers
نگهبان
custodian
نگهبان
guardsmen
نگهبان
escorted
نگهبان
inspector
نگهبان
watchmen
نگهبان
out post
نگهبان
custodial
نگهبان
custodians
نگهبان
police dog
سگ نگهبان
watchdogs
سگ نگهبان
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
churchman
نگهبان کلیسا
warden
نافر نگهبان
churchmen
نگهبان کلیسا
copying
نگهبان مخابراتی
wardens
نافر نگهبان
guardian council
شورای نگهبان
guard signal
علامت نگهبان
copy
نگهبان مخابراتی
copied
نگهبان مخابراتی
officer of the watch
افسر نگهبان
interior guard
نگهبان داخلی
curing membrane
پوسته نگهبان
bailiffs
نگهبان دژ سلطنتی
copies
نگهبان مخابراتی
guard post
پایه نگهبان
bailiff
نگهبان دژ سلطنتی
watch officer
افسر نگهبان
guard band
باند نگهبان
guardian angel
فرشته نگهبان
beach patrol
نگهبان ساحلی
arcturus
نگهبان شمال
gangway staff
نگهبان پله
right half back
نگهبان راست
air sentinel
نگهبان هوایی
relief of sentry
عوض نگهبان
boat gang
نگهبان قایق
memory guard
نگهبان حافظه
flag guard
نگهبان پرچم
watchdog
سگ پاسبان نگهبان
factionary
نگهبان قراول
radio guard
نگهبان بی سیم
watchdogs
سگ پاسبان نگهبان
to stand sentinel
نگهبان گذاشتن در
beach patrol
نگهبان اسکله
cover
نگهبان بگوش
coverings
نگهبان بگوش
tricking
سکانی نگهبان
sergeant of the guard
گروهبان نگهبان
port watch
نگهبان بندر
trick
سکانی نگهبان
officer of the day
افسر نگهبان
anchor watch
نگهبان لنگر
covers
نگهبان بگوش
tricked
سکانی نگهبان
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
responsible
متصدی
user
متصدی
in charge
متصدی
operator
متصدی
quartermaster
متصدی
vacant
بی متصدی
operator
متصدی
quartermasters
متصدی
operators
متصدی
operators
متصدی ها
users
متصدی ها
warden
متصدی
runner
متصدی
clerk
متصدی
clerks
متصدی
runners
متصدی
incumbent
متصدی
incumbents
متصدی
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
to relieve guard
نگهبان راعوض کردن
air controlman
نگهبان کنترل هوایی
earth retaining wall
دیوار نگهبان خاک
duty officer
افسر نگهبان ستاد
guardsmen
سرباز هنگ نگهبان
rangeguard
نگهبان میدان تیر
sentry box
سایبان چوبی نگهبان
sentry boxes
سایبان چوبی نگهبان
armorer
نگهبان اسلحه زراد
am i the keep of my brother?
ایامن نگهبان برادرخودهستم
Beefeaters
نگهبان برج لندن
Beefeater
نگهبان برج لندن
attendant
همراه نگهبان کشیک
service officer
افسر ارشد نگهبان
guardsman
سرباز هنگ نگهبان
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
warder
نگهبان دروازه یا قصر
warders
نگهبان دروازه یا قصر
cryptoguard
نگهبان اطاق رمز
attendants
همراه نگهبان کشیک
watch dog
ناو نگهبان ناوگان
infirmarian
متصدی بیمارستان
harbour master
متصدی بندر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com