English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
steelyard هرچیزی شبیه قپان
Other Matches
blade هرچیزی شبیه تیغه
nates هرچیزی شبیه کفل
buttoned هرچیزی شبیه دکمه
rattail هرچیزی شبیه دم موش
button هرچیزی شبیه دکمه
shouldering هرچیزی شبیه شانه
shoulders هرچیزی شبیه شانه
shouldered هرچیزی شبیه شانه
shoulder هرچیزی شبیه شانه
petticoat هرچیزی شبیه شلیته
buttoning هرچیزی شبیه دکمه
spindle هرچیزی شبیه دوک
petticoats هرچیزی شبیه شلیته
spool هرچیزی شبیه قرقره
spools هرچیزی شبیه قرقره
spindles هرچیزی شبیه دوک
crumb هرچیزی شبیه خرده نان
boat کرجی هرچیزی شبیه قایق
crumbs هرچیزی شبیه خرده نان
boats کرجی هرچیزی شبیه قایق
stirrups هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrup هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
whiplashes هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
lancet هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
whiplash هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
lancets هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
skein کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
skeins کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
breast نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breasts نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
scale قپان
heavy balance قپان
roman balance قپان
bascule قپان
load guage قپان
steelyard قپان
trone قپان
bobs وزنه قپان
bobbing وزنه قپان
bob وزنه قپان
steelyard قپان رومی
weigh bridge قپان تخت قنطار کش
weigh beam قپان قابل حمل
plateform scale قپان سکوب دار
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
aught هرچیزی
palms کف هرچیزی پهنه
loose ends انتهای شل هرچیزی
loose end انتهای شل هرچیزی
crown بالای هرچیزی
crowns بالای هرچیزی
palm کف هرچیزی پهنه
broadside سطح پهن هرچیزی
sheeting هرچیزی بشکل ورقه
knife-edge لبه تیز هرچیزی
w هرچیزی بشکل حرف w
knife edge لبه تیز هرچیزی
core مغز ودرون هرچیزی
cores مغز ودرون هرچیزی
broadsides سطح پهن هرچیزی
knife-edges لبه تیز هرچیزی
rind پوسته بیرونی هرچیزی
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
bonnets کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
blind هرچیزی که مانع عبورنور شود
blinded هرچیزی که مانع عبورنور شود
backboard تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
blinds هرچیزی که مانع عبورنور شود
bonnet کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
bolus قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
facture عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
insignia علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
what have you <idiom> هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
world is one's oyster <idiom> هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
anathema هرچیزی که مورد لعن واقع شود
bond عهد ومیثاق هرچیزی که شخص رامقیدسازد
insigne علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
tub حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
tubs حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
in the clear <idiom> رها از هرچیزی که موجب حرکت یا دیدمشکل شود
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
utilitarianism بدی هرچیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است
c سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
more like;most like شبیه تر
similiar شبیه
simulant شبیه
personator شبیه
luteous شبیه گل
feathery شبیه به پر
make شبیه
anthoid شبیه به گل
like <adj.> شبیه
makes شبیه
related <adj.> شبیه
akin <adj.> شبیه
alike <adj.> شبیه
similar <adj.> شبیه
similar شبیه
similar to that شبیه به ان
papilionaceous شبیه
imitation شبیه
nearer شبیه
medals شبیه
nearest شبیه
wifelike شبیه زن
neared شبیه
womanlike شبیه زن
quasi شبیه
medal شبیه
analogous شبیه
pygidial شبیه دم
near- شبیه
nears شبیه
near شبیه
similes شبیه
imitations شبیه
simile شبیه
nearing شبیه
likes شبیه همچون
adrenergic شبیه ادرنالین
nebulous شبیه سحاب
spheroid شبیه کره
alike شبیه یکسان
airily شبیه هوا
like شبیه همچون
stellar شبیه ستاره
liked شبیه همچون
popish شبیه کاتولیک
spatulate شبیه مرهم کش
spathulate شبیه مرهم کش
splenoid شبیه به طحال
astral شبیه ستاره
bovine شبیه گاو
rivaling نظیر شبیه
soupy شبیه ابگوشت
snuffy شبیه انفیه
snakelike شبیه مار
rivals نظیر شبیه
rivalling نظیر شبیه
sloughy شبیه دله
rivalled نظیر شبیه
rivaled نظیر شبیه
simulant of مانند شبیه
simulated شبیه ساخته
assimilate شبیه ساختن
rival نظیر شبیه
more like;most like شبیه ترین
shrubby شبیه بوته
molluscoid شبیه نرم تن
piscine شبیه ماهی
haemoid شبیه خون
haematoid شبیه بخون
pisiform شبیه نخود
grapy شبیه انگور
goosy شبیه غاز
goosey شبیه غاز
platinoid شبیه پلاتین
platy شبیه بشقاب
plexiform شبیه شبکه
ghostliness شبیه به روح
plexiform شبکهای شبیه رگ
plumy شبیه پر کرکی
polypose شبیه بواسیرلحمی
polypous شبیه بواسیرلحمی
prismoidal شبیه منشور
henny شبیه بمرغ
phylloid شبیه برگ
ichthyoid شبیه ماهی
oleaginous شبیه روغن
ophidian شبیه مار
ophitic شبیه مار
osteal شبیه استخوان
lupine شبیه گرگ
lupin شبیه گرگ
ovine شبیه گوسفند
limacine شبیه نرم تن
limaciform شبیه نرم تن
lilied شبیه سوسن
liker to god than man شبیه تر بخداتاادم
palating شبیه کاخ
panduriform شبیه ویولون
lacertilian شبیه مارمولک
palmate شبیه پنجه
keel shaped شبیه ته کشتی
protean شبیه Proteus
psittaceous شبیه طوطی
fiddleback شبیه کمانچه
nomological شبیه قانون
sagittate شبیه تیر
chartaceous شبیه کاغذ
cervine شبیه گوزن
carinal شبیه زورق
butyraceous شبیه کره
scotic شبیه اسکاتلندیها
screwlike شبیه اچار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com