English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
seat وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seated وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
Other Matches
support تکیه بدن ژیمناست روی دستها
near side سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
valve seat reamer جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
capstan نشیمنگاه
seated نشیمنگاه
seats نشیمنگاه
seat نشیمنگاه
rests نشیمنگاه
rest نشیمنگاه
seated نشیمنگاه مسند
valve seat نشیمنگاه سوپاپ
roost نشیمنگاه پرنده
common-house نشیمنگاه صومعه
roosted نشیمنگاه پرنده
roosting نشیمنگاه پرنده
roosts نشیمنگاه پرنده
seat نشیمنگاه مسند
seats نشیمنگاه مسند
thwarted نشیمنگاه عرضی قایق
reseating نشیمنگاه تازه دادن
thwart نشیمنگاه عرضی قایق
reseat نشیمنگاه تازه دادن
window seats صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
reseats نشیمنگاه تازه دادن
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
reseated نشیمنگاه تازه دادن
valve seat grinder دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
sliding seat نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
gymnast ژیمناست
gymnasts ژیمناست
leaps جهش ژیمناست
leap جهش ژیمناست
fullest چرخیدن ژیمناست
full چرخیدن ژیمناست
leaped جهش ژیمناست
cuts درو زدن ژیمناست
cut درو زدن ژیمناست
landing فرود ژیمناست به زمین
landings فرود ژیمناست به زمین
stag leap پرش پا باز ژیمناست
straddle vault پرش پا باز ژیمناست
stutz عقبگرد جلو ژیمناست
tumblers ژیمناست زمینی کار
tumbler ژیمناست زمینی کار
half circle چرخش نمیدایره ژیمناست
toe stand ایستادن ژیمناست روی نوک پا
monkey hang اویزان شدن ژیمناست با یک دست
double دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled up دوبار چرخش کامل ژیمناست
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
doubled دوبار چرخش کامل ژیمناست
spots کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
dismounting پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
spot کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
upper arm hang اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
single leg balance حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
english hand balance بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
muscle up بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
dismounts پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
dismount پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
swing half turn تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
swan scale تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
chest roll چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
planche وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
split lean پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
mags ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
coffee grinder حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinders حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
wraparound چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
extending کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
dish rag حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
extends کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
stockli حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
valve seat insert مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
lolls لم تکیه
loll لم تکیه
lolled لم تکیه
accents تکیه
atonic بی تکیه
accumbency تکیه
accenting تکیه
lolling لم تکیه
enclitic بی تکیه
accented تکیه
accent تکیه
recumbency تکیه
emphasis تکیه
unaccented بی تکیه
leaning تکیه
reliance تکیه
leanings تکیه
bridge seat تکیه گاه
accentual تکیه دار
relying تکیه کردن
relies تکیه کردن
recline تکیه کردن
reclined تکیه کردن
reclines تکیه کردن
relied تکیه کردن
counterfort دیوار تکیه
heel rest تکیه گاه
catch-phrases تکیه کلام
insists تکیه کردن بر
insist تکیه کردن بر
boilerplate تکیه کلام
rely تکیه کردن
backrest تکیه گاه
catch-phrase تکیه کلام
arm rest تکیه گاه
slump over تکیه زدن
to throw oneself on تکیه کردن بر
insisting تکیه کردن بر
insisted تکیه کردن بر
leaned تکیه کردن
rest تکیه دادن
lean تکیه زدن
lean تکیه کردن
anchorage تکیه گاه
anchorages تکیه گاه
propping تکیه گاه
prop تکیه گاه
leaned تکیه زدن
leans تکیه کردن
bearing تکیه گاه
rests تکیه گاه
rests تکیه دادن
rest تکیه گاه
leans تکیه زدن
propped تکیه گاه
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
to base one self تکیه کردن
bolster تکیه دادن
anchor تکیه گاه
anchoring تکیه گاه
bolstered تکیه دادن
stand تکیه گاه
anchors تکیه گاه
support bearing تکیه گاه
bolsters تکیه دادن
support تکیه گاه
saddle bearer تکیه گاه
maulstick تکیه دست
mahlstick تکیه دست
fulcrum تکیه گاه
support roller تکیه گاه
postpositive الحاقی و بی تکیه
stayed تکیه مهار
point of support تکیه گاه
stay تکیه مهار
tinsica چرخ ارابه با نیم چرخ ژیمناست
rests تکیه گاه استراحت
settlement of abutments نشست تکیه گاه
lateral support تکیه گاه کناری
rest تکیه گاه استراحت
lateral support تکیه گاه جانبی
support تکیه گاه پایه
leans تکیه دادن بطرف
propping تیر شمع تکیه
journal تکیه گاه اصلی
journals تکیه گاه اصلی
prop تیر شمع تکیه
restraining support تکیه گاه گیردار
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
leaned تکیه دادن بطرف
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
seat bars میلههای تکیه گاه
lean تکیه دادن بطرف
to lean against something تکیه زدن به چیزی
movable support تکیه گاه متحرک
propped تیر شمع تکیه
core print تکیه گاه ماهیچه
accentuating با تکیه تلفظ کردن
bearing pressure فشار تکیه گاهی
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
slogan تکیه کلام شعار
solid support تکیه گاه جامد
armpits تکیه گاه ارنج
arch abutment تکیه گاه قوس
anchoring effect اثر تکیه گاهی
accentuates با تکیه تلفظ کردن
bearing stress تنش تکیه گاهی
bow hand دسته تکیه گاه
support pression فشار تکیه گاه
direct support تکیه گاه بی واسطه
support conditions شرایط تکیه گاهی
bench wall دیوار تکیه گاه
bearing width عرض تکیه گاه
accentuate با تکیه تلفظ کردن
accentuated با تکیه تلفظ کردن
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
indirect support تکیه گاه بی واسطه
hinged support تکیه گاه مفصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com