English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
English Persian
air cover پوشش هوایی
air curtain پوشش هوایی
Search result with all words
advisory area منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
close aboard پوشش هوایی نزدیک
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
covertrace منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
lateral gain پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
side overlap پوشش جانبی عکس هوایی
smoke blanket پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
Other Matches
nickel clad sheet ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
screens پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
cuticle پوشش مو پوشش شاخی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air position موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
cowls پوشش
integument پوشش
sheath پوشش
surfaces پوشش
masking پوشش
involucre پوشش
linings پوشش
case پوشش
encasing پوشش
involucrum پوشش
surfaced پوشش
cowl پوشش
reimbursements پوشش
mask پوشش
reimbursement پوشش
tunics پوشش
masks پوشش
tunic پوشش
sheaths پوشش
covering پوشش
lining پوشش
cases پوشش
disguise پوشش
revetment پوشش
packing پوشش
sconce پوشش
capsule پوشش
capsules پوشش
coverage پوشش
roofing پوشش
roof پوشش
roofs پوشش
head gear پوشش سر
envelopment پوشش
encrustment پوشش
disguised پوشش
surface پوشش
coating پوشش
coats پوشش
coatings پوشش
coated پوشش
coat پوشش
hypethral بی پوشش
coverture پوشش
robes پوشش
cowling پوشش
crustification پوشش
robe پوشش
disguising پوشش
disguises پوشش
sheathing پوشش
overlay پوشش
covers پوشش
camouflaging پوشش
mulches پوشش
shrouded پوشش
tunc پوشش
shield پوشش
overlaying پوشش
cladding پوشش
capping پوشش
camouflage پوشش
camouflaged پوشش
concealment پوشش
cover پوشش
camouflages پوشش
coverings پوشش
overlays پوشش
shroud پوشش
shields پوشش
casings پوشش
jackets پوشش
perianth پوشش گل
encrustations پوشش
facing پوشش
casing پوشش
facings پوشش
mulch پوشش
jacket پوشش
envelopes پوشش
envelope پوشش
encrustation پوشش
neurilemma or lema پوشش برونی پی
mulching پوشش دهی
moving screen پوشش ممانعتی
spans پوشش اندازه
refractory coating پوشش نسوز
rock wash پوشش سنگی
nickel cladding پوشش نیکلی
riprap پوشش سنگریز
mantles ردا پوشش
riprap پوشش سنگچین
incrustment قشر پوشش
mantle ردا پوشش
shale پوشش صدف
metallic packing پوشش فلزی
coconut matting پوشش حصیری
hiding power قدرت پوشش
hearth jacket پوشش کوره
housing پوشش سخت
revetment پوشش بدنه
spanning پوشش اندازه
shell زرهی پوشش
piston cover پوشش پیستون
reimburse پوشش دادن
reimbursed پوشش دادن
placed riprap پوشش نرم
reimburses پوشش دادن
reimbursing پوشش دادن
sod پوشش چمنی
sods پوشش چمنی
vegetation پوشش گیاهی
involucre پوشش غشایی
priming coat پوشش استری
protective cover پوشش حفافتی
shelling زرهی پوشش
insurance cover پوشش بیمه
spanned پوشش اندازه
span پوشش اندازه
overwatch پوشش حرکت
husk بی پوشش کردن
husks بی پوشش کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com