English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
stereobate پی مریی وروی زمین ساختمان
Other Matches
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
site زمین زیر ساختمان
sited زمین زیر ساختمان
sites زمین زیر ساختمان
light-well [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
tectonics مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
clubhouses ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouse ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
geotectonic مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
obvious مریی
visible مریی
sightly مریی
skyline افق مریی
skylines افق مریی
silhouette محیط مریی
visibly بطور مریی
silhouettes محیط مریی
macroscopic نمودار به چشم مریی
spectrum رنگهای مریی درطیف بین
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
submicroscopic خیلی ریز وغیر مریی بامیکروسکوپ
luminous flux جریان تشعشع در طول موج مریی
contour محیط مریی دوره میزان منحنی
feminine rhyme قافیه وروی قافیه وردیف
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
redstone موشک زمین به زمین رداستون
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
built up پر از ساختمان
homoplastic هم ساختمان
structures ساختمان
structuring ساختمان
building line بر ساختمان
substructures پی ساختمان
frame ساختمان
stance ساختمان
stances ساختمان
types ساختمان
typed ساختمان
type ساختمان
built-up پر از ساختمان
building ساختمان
making ساختمان
constructions ساختمان
mechanism ساختمان
construction ساختمان
mechanisms ساختمان
foundation پی ساختمان
structure of an animal ساختمان
substructure پی ساختمان
erection ساختمان
structure ساختمان
carbody ساختمان
erections ساختمان
structureless بی ساختمان
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
shells بدنه ساختمان
handrail نرده ساختمان
blocks یک دستگاه ساختمان
trench گود ساختمان
physique ساختمان بدن
shelling بدنه ساختمان
shell بدنه ساختمان
physiques ساختمان بدن
facility مکان ساختمان
trenches گود ساختمان
handrails نرده ساختمان
civil engineering مهندسی ساختمان
edifice ساختمان بزرگ
constructions تعبیر ساختمان
frontages نمای ساختمان
frontage نمای ساختمان
make ساختمان ساخت
makes ساختمان ساخت
edifices ساختمان بزرگ
headroom ارتفاع ساختمان
smokestacks دودکش ساختمان
construction تعبیر ساختمان
smokestack دودکش ساختمان
civil engineers مهندس ساختمان
civil engineer مهندس ساختمان
data structure ساختمان داده ها
structuralize ساختمان کردن
structuralization ایجاد ساختمان
steel framed structured ساختمان فولادی
steel construction ساختمان فولادی
gross area پهنه ساختمان
soil structure ساختمان خاک
situation of a building موقعیت ساختمان
site engineering مدیر ساختمان
height of building بلندی ساختمان
height overall ارتفاع ساختمان
system's design ساختمان سیستم
tectonics ساختمان شناسی
high-rise ساختمان بلند
dentition ساختمان دندانها
City Hall ساختمان شهرداری
zonation ساختمان غشایی
under construction دردست ساختمان
turn out ساختمان اب پخش
trisyly ساختمان سه ستونی
tower building ساختمان برجی
exhibition building ساختمان نمایشگاه
foundation soil پی ریزی ساختمان
sandwitch construction ساختمان لایهای
high rise block ساختمان بلند
home building ساختمان مسکونی
laminated construction ساختمان ورقهای
laminated structure ساختمان لایهای
laminated structure ساختمان متورق
overall width عرض ساختمان
length overall طول ساختمان
on the stocks در دست ساختمان
local building inspector پلیس ساختمان
office building ساختمان اداری
low loss construction ساختمان کم تلفات
plant construction ساختمان کارخانه
primary structure ساختمان اصلی
house building ساختمان مسکونی
hydraulic construction ساختمان ابی
imperfect structural ساختمان ناتمام
pygidium ساختمان دم و کفل
industrial building ساختمان صنعتی
propylaeum در بزرگ ساختمان
inhouse work توکار ساختمان
integral construction ساختمان یکپارچه
intermediate structure ساختمان داخلی
primary structure ساختمان اولیه
main building ساختمان اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com