Dictiornary-Farsi | کارت توضیحی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
comment card	کارت توضیحی


Other Matches

card	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
calibration card	کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card	کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
leading edge	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
card	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
expositorv	توضیحی
elucidative	توضیحی
elucidatory	توضیحی
expositive	توضیحی
expository	توضیحی
epexegetical	توضیحی
explanatory	توضیحی
explicatory	توضیحی
epexegetic	توضیحی
explicative	توضیحی
illustrative digram	دیاگرام توضیحی
covering letters	نامه توضیحی
covering letter	نامه توضیحی
explanatory variable	متغیر توضیحی
comment column	ستون توضیحی
comment statement	حکم توضیحی
name tag	کارت معرفی کارت اسم
cards	کارت تبریک کارت عضویت
card	کارت تبریک کارت عضویت
These statistics speak for themselves.	این آمار به هیچ توضیحی نیاز ندارد.
flowchart text	اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
phytography	طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
adapter	کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card	کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag	کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
stub card	ته کارت
paste board	کارت
card code	کد کارت
cards	کارت
card	کارت
job card	کارت برنامه
smart card	کارت هوشمند
post card	کارت پستال
card face	رویه کارت
card cage	محفظه کارت
card code	رمز کارت
punch card	کارت منگنه
carte blanche	کارت سفید
card deck	دستینه کارت
range card	کارت برد
card column	ستون کارت
card deck	دسته کارت
credit card	کارت اعتباری
punched card	کارت منگنه
red card	کارت قرمز
calling card	کارت ویزیت
get a long with you	بروپی کارت
postcards	کارت پستال
account card	کارت حساب
hollerith card	کارت هالریت
job card	کارت کار
postcard	کارت پستال
interface card	کارت رابط
input card	کارت ورودی
ibm card	کارت 08 ستونی
ledger card	کارت معین
logic card	کارت منطقی
binary card	کارت دودویی
paper card	کارت کاغذی
debit card	کارت بدهی
credit cards	کارت اعتباری
magnetic card	کارت مغناطیسی
magnacard	کارت مغناطیسی
identification card	کارت شناسایی
card punch	کارت منگنه کن
card stacker	مخزن کارت
cards	یک کارت پانچ
picture postcard	کارت پستال
card stacker	کارت پشته کن
coulmn card	کارت 69 ستونه
card row	سطر کارت
card reader	کارت خوان
card rack	جای کارت
card verification	بازبینی کارت
card verifier	بازبین کارت
carte	کارت ویزیت
badge	کارت شناسایی
ID card	کارت شناسایی
identification document	کارت شناسایی
continuation card	کارت ادامه
control card	کارت کنترل
card	یک کارت پانچ
circuit card	کارت مدار
cartle blanche	کارت بلانش
card rack	طاقچه کارت
summary card	کارت خلاصه
card hopper	ناودان کارت
card guide	راهنمای کارت
card format	قالب کارت
I want to have a word with you . I want you .	کارت دارم
card field	فیلد کارت
green cards	کارت سبز
green card	کارت سبز
yello card	کارت زرد
card field	میدان کارت
visting card	کارت ویزیت
visiting card	کارت ویزیت
card feed	خورد کارت
tape to card	از نوار به کارت
card loader	کارت بارکن
card image	تصویر کارت
edge punched card	کارت لب منگنه شده
card to disk converter	مبدل کارت به دیسک
card punch	دستگاه کارت منگنه
billet slip	کارت محلهای افراد
data card	کارت اطلاعات کامپیوتری
card loader	بار کننده کارت
card aligner	هم تراز کننده کارت
card jam	گیر کردن کارت
card reproducer	تولیدکننده دوباره کارت
data card	کارت ثبت اطلاعات
card sorter	دستگاه کارت جورکن
eighty column card	کارت هشتاد ستونی
card hopper	قسمت جهنده کارت
chart correction card	کارت تصحیح نقشه
controller card	کارت کنترل کننده
ammunition data card	کارت مشخصات مهمات
visiting card	کارت اسم درفرانسه
trailer card	کارت پشت بند
row binary card	کارت دودویی سطری
cards	کارت ویزیت بلیط
punched card control	کنترل کارت پانچ
punched card	کارت پانچ شده
y punch	سوراخ کارت ستونی .
card-carrying	دارای کارت عضویت
I have a credit card.	من کارت اعتباری دارم.
index card	کارتشاخص - کارت Index
punched card	کارت منگنه شده
punch card machine	ماشین کارت منگنه
magnetic strip card	کارت نوار مغناطیسی
magnetic ledger card	کارت معین مغناطیسی
card	کارت ویزیت بلیط
magnetic card computer	کامپیوتر با کارت مغناطیسی
key card	کارت کلید کامپیوتر
network interface card	کارت میانجی شبکه
object deck	دسته کارت مقصود
end of job card	کارت انتهای کار
safety card	کارت تامین اتشبار
card sorter	دستگاه مرتب کننده کارت
to deal	کارت دادن [ورق بازی]
to deal out [card game]	کارت دادن [ورق بازی]
credit cards	کارت یاورقه خرید نسیه
picture postcard	کارت پستال عکس دار
PCMCIA	که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
pass	گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed	گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes	گذرگاه کارت عبور گذراندن
pasteboard	کارت ویزیت ورق بازی
bin card	کارت مصرف محتویات فرف
disk controller card	کارت کنترل کننده دیسک
credit card	کارت یاورقه خرید نسیه
safety card	کارت تامین جنگ افزار
decks	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
issue [of something] [ID card or check]	صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
casrd random access memory	حافظه دستیابی تصادفی کارت
deck	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
Here ist my Green card.	بفرمائید این کارت سبز من است.
What time should I check in?	چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
Just sign here and leave at that .	اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
key card	کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
pack	تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
postcards	بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
objects	پانج کارت که حاوی برنامه است
postcard	بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
objected	پانج کارت که حاوی برنامه است
object	پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects	پانج کارت که حاوی برنامه است
tag	نوار پشت پوتین کارت معرفی
objecting	پانج کارت که حاوی برنامه است
punches	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punched	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
direct objects	پانج کارت که حاوی برنامه است
tags	نوار پشت پوتین کارت معرفی
packs	تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
punch	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
cards	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to punch in [American E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
inlay card	کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
range board	طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
to clock in [in the workplace]	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on [British E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock off [British E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
card	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to clock out [in the workplace]	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
Can I pay by credit card?	آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
to punch out [American E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
fields	بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fielded	بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
card	سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
x punch	سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
parity	بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
cards	سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد