Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
pasteboard
کارت ویزیت ورق بازی
Other Matches
calling card
کارت ویزیت
visiting card
کارت ویزیت
visting card
کارت ویزیت
carte
کارت ویزیت
cards
کارت ویزیت بلیط
card
کارت ویزیت بلیط
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
to deal
کارت دادن
[ورق بازی]
to deal out
[card game]
کارت دادن
[ورق بازی]
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
practice fee
دستمزد
[مثال ویزیت دکتر]
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll .
حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان
card
کارت تبریک کارت عضویت
name tag
کارت معرفی کارت اسم
cards
کارت تبریک کارت عضویت
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
stub card
ته کارت
paste board
کارت
cards
کارت
card
کارت
card code
کد کارت
continuation card
کارت ادامه
control card
کارت کنترل
coulmn card
کارت 69 ستونه
comment card
کارت توضیحی
card deck
دستینه کارت
badge
کارت شناسایی
hollerith card
کارت هالریت
ID card
کارت شناسایی
identification document
کارت شناسایی
card deck
دسته کارت
postcards
کارت پستال
picture postcard
کارت پستال
ibm card
کارت 08 ستونی
binary card
کارت دودویی
summary card
کارت خلاصه
input card
کارت ورودی
green card
کارت سبز
green cards
کارت سبز
yello card
کارت زرد
tape to card
از نوار به کارت
card cage
محفظه کارت
card code
رمز کارت
card face
رویه کارت
circuit card
کارت مدار
carte blanche
کارت سفید
card stacker
کارت پشته کن
card row
سطر کارت
card reader
کارت خوان
card rack
جای کارت
card rack
طاقچه کارت
card hopper
ناودان کارت
card punch
کارت منگنه کن
card loader
کارت بارکن
card image
تصویر کارت
card guide
راهنمای کارت
card stacker
مخزن کارت
postcard
کارت پستال
card feed
خورد کارت
paper card
کارت کاغذی
card field
میدان کارت
card field
فیلد کارت
card format
قالب کارت
cartle blanche
کارت بلانش
identification card
کارت شناسایی
card verifier
بازبین کارت
card verification
بازبینی کارت
punched card
کارت منگنه
card
یک کارت پانچ
job card
کارت کار
credit cards
کارت اعتباری
debit card
کارت بدهی
range card
کارت برد
red card
کارت قرمز
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
magnacard
کارت مغناطیسی
punch card
کارت منگنه
get a long with you
بروپی کارت
credit card
کارت اعتباری
job card
کارت برنامه
card column
ستون کارت
magnetic card
کارت مغناطیسی
post card
کارت پستال
cards
یک کارت پانچ
account card
کارت حساب
ledger card
کارت معین
smart card
کارت هوشمند
logic card
کارت منطقی
interface card
کارت رابط
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
key card
کارت کلید کامپیوتر
object deck
دسته کارت مقصود
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
punch card machine
ماشین کارت منگنه
card loader
بار کننده کارت
safety card
کارت تامین اتشبار
visiting card
کارت اسم درفرانسه
end of job card
کارت انتهای کار
eighty column card
کارت هشتاد ستونی
card sorter
دستگاه کارت جورکن
card hopper
قسمت جهنده کارت
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
card jam
گیر کردن کارت
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
edge punched card
کارت لب منگنه شده
card punch
دستگاه کارت منگنه
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
card-carrying
دارای کارت عضویت
billet slip
کارت محلهای افراد
punched card control
کنترل کارت پانچ
controller card
کارت کنترل کننده
trailer card
کارت پشت بند
network interface card
کارت میانجی شبکه
index card
کارتشاخص - کارت Index
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
magnetic card computer
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
data card
کارت ثبت اطلاعات
punched card
کارت پانچ شده
magnetic ledger card
کارت معین مغناطیسی
row binary card
کارت دودویی سطری
punched card
کارت منگنه شده
y punch
سوراخ کارت ستونی .
card aligner
هم تراز کننده کارت
safety card
کارت تامین جنگ افزار
decked
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
picture postcard
کارت پستال عکس دار
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
credit card
کارت یاورقه خرید نسیه
passes
گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed
گذرگاه کارت عبور گذراندن
decks
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
credit cards
کارت یاورقه خرید نسیه
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
pass
گذرگاه کارت عبور گذراندن
bin card
کارت مصرف محتویات فرف
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
punched
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
key card
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
punches
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
direct objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
object
پانج کارت که حاوی برنامه است
objected
پانج کارت که حاوی برنامه است
objecting
پانج کارت که حاوی برنامه است
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
to punch in
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock in
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
card
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
cards
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
to clock out
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
to punch out
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock off
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
Can I pay by credit card?
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
parity
بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com