English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
in the line of duty <idiom> کار یا رویدادی بصورت قسمتی از کار
Other Matches
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
even driven program برنامه رویدادی
non-starters رویدادی که روی نمیدهد
non-starter رویدادی که روی نمیدهد
to keep ome's powder dry برای هر رویدادی اماده بودن
prose idyl شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
triploidy سه قسمتی
portion قسمتی
partite قسمتی
triplex سه قسمتی
portions قسمتی
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
sector قسمتی ازجبهه
esprit de corps حمیت قسمتی
double cloister راهرو دو قسمتی
spiriting حمیت قسمتی
triploid سه قسمتی سه بخشی
sectors قسمتی ازجبهه
partial بخشی قسمتی
esprit حمیت قسمتی
another guess قسمتی دیگر
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
esprit de corps روحیه قسمتی
spirit de corps حمیت قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
split second قسمتی از ثانیه
leg قسمتی از مسابقه
legs قسمتی از مسابقه
flattest قسمتی از یک عمارت
pate سر یا قسمتی از سرانسان
flat قسمتی از یک عمارت
spirit حمیت قسمتی
plank قسمتی ازبرنامه
tripartition سه قسمتی کردن
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
fraction کسر درصدی از قسمتی از
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
expansion joint اتصال چند قسمتی
section charge خرج چند قسمتی
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
creasing قسمتی از زمین کریکت
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
fractions کسر درصدی از قسمتی از
lobotomy برش قسمتی از مغز
lobotomies برش قسمتی از مغز
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
module قسمتی از سفینه فضایی
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
creased قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
modules قسمتی از سفینه فضایی
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
aliquot part charge خرج چند قسمتی
crease قسمتی از زمین کریکت
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
footing قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
herpetology قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aprons چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
aeromedicine قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
lofts زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
virtual inertia قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
loft زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
apron چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
working section قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
distances مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
spooling یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ragged قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
appropriation در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
lightening hole سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
breaker line خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
capital levy مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com