English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
send a letter کاغذ بدهید
Search result with all words
pay a way the sheet کاغذ را بدهید بیاید
Other Matches
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
oyez گوش بدهید
rub it in به خوردش بدهید
give it a twist انرا پیچ بدهید
PLease let me know(notiffy me). لطفا" به من خبر بدهید
give your v to برای اورای بدهید
had it trans ted بدهید ترجمه کنند
go head ادامه بدهید بفرماید
hsd it out بدهید دندان را بکنند
Go ahead! انجام بدهید دیگه!
listen to me بمن گوش بدهید
muster up your courage جرات بخود بدهید
Please give me this one . این یکی را لطفا" بدهید
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
Keep moving! ادامه بده [بدهید ] به راه!
Please give me four more. چهار تای دیگر به من بدهید
Please answer the telephone. لطفا" جواب تلفن را بدهید
Please let me give you a lift (ride). اجازه بدهید سوارتان کنم
Press the elevator button. تکمه آسانسور رافشار بدهید
Please give the other foot . لنگه دیگه این کفش را بدهید.
Two coffees please . لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
Can you give me an estimate? ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Allow me to chew it over in my mind . اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
Can you get it repaired? آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
Clinch the deal while the concerned party is stI'll keen تا طرف گرم است معامله را انجام بدهید
Could you clarify that for me? می توانید توضیح بدهید که موضوع از چه قرار است؟
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
midnight فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
Can you show me on the map where I am? آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
Let me back up and explain how ... به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
give it a good wash خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
papers کاغذ
two part کاغذ
paper-knife کاغذ بر
paper-knives کاغذ بر
papering کاغذ
charting کاغذ
charted کاغذ
chart کاغذ
charts کاغذ
paper کاغذ
papered کاغذ
toilet paper کاغذ
wastepaper سر کاغذ یا ته کاغذ
letter head سر کاغذ
pasteboard کاغذ مقوایی
aluminium foil کاغذ الومینیوم
litmus paper کاغذ تورنسل
absorbent paper کاغذ خشک کن
parchment paper کاغذ پوستی
paraffined paper کاغذ پارافینی
papillote کاغذ موپیچ
abrasive paper کاغذ سمباده
paper stainer کاغذ رنگ کن
paper weight کاغذ نگهدار
paperboard کاغذ مقوایی
abrasive paper کاغذ سنباده
paperhanging کاغذ چسبانی
paperless office اداره بی کاغذ
papier mache خمیر کاغذ
papier mache کاغذ مچاله
plain paper کاغذ ساده
plain paper کاغذ بی نقش
chartaceous شبیه کاغذ
continuous paper کاغذ پیوسته
coordinate paper کاغذ مختصاتی
copy holder گیره کاغذ
f.currency پول کاغذ
emery paper کاغذ سمباده
chadless بی خرده کاغذ
seal up کاغذ گرفتن
rice paper کاغذ نازک
rice paper کاغذ برنج
roll paper کاغذ لولهای
filter paper کاغذ صافی
fanfold paper کاغذ تاشو
sand paper کاغذ سنباده
scratch paper کاغذ یادداشت
Chad خرده کاغذ
swamped with letters کاغذ پیچ
manila paper کاغذ مانیلا
leetter writing کاغذ نویسی
paperwork کاغذ بازی
lable paper کاغذ برچسب
paper base laminate کاغذ ضخیم
carbon paper کاغذ کاربن
manila paper کاغذ مانیل
note paper کاغذ نویسی
note paper کاغذ رقعهای
letter paper کاغذ نویسی
pages ورق کاغذ
mica paper کاغذ میکا
sticker کاغذ خودچسب
stickers کاغذ خودچسب
blotting paper کاغذ خشک کن
milimetre paper کاغذ میلیمتری
page ورق کاغذ
paged ورق کاغذ
letter writer کاغذ نویس
kraft paper کاغذ ضخیم
i wrote letter a letter هی کاغذ نوشتم
glass paper کاغذ گلاسه
hangings کاغذ دیواری
paper feer تغذیه کاغذ
tracing paper کاغذ رسم
wallpaper کاغذ دیواری
wallpapers کاغذ دیواری
graph paper کاغذ شطرنجی
graph paper کاغذ میلیمتری
graph paper کاغذ گراف
oiled paper کاغذ روغنی
emery cloth کاغذ سمباده
letter کاغذ ادبیات
letters کاغذ ادبیات
gelatine paper کاغذ ژلاتینی
form feed تغذیه کاغذ
oil paper کاغذ روغنی
wax paper کاغذ مومی
oil paper کاغذ مومی
paper hangings کاغذ دیواری
carton-pierre خمیر کاغذ
overlaying کاغذ کالک
overlay کاغذ کالک
ff تغذیه کاغذ
some toiletpaper کاغذ توالت
parchment کاغذ پوست
paper ورق کاغذ
papered ورق کاغذ
To indulge in tendentious correwpondence. کاغذ پراکنی
papering ورق کاغذ
cigarette paper کاغذ سیگار
overlays کاغذ کالک
carte blanche کاغذ سفید
ward دسته کاغذ
spill تیکه کاغذ
spilled تیکه کاغذ
spilling تیکه کاغذ
spills تیکه کاغذ
cartridge paper کاغذ مخصوصنقاشی
wall paper کاغذ دیواری
slips تکه کاغذ
slipped تکه کاغذ
slip تکه کاغذ
useless paper کاغذ بیمصرف
portfolio کیف کاغذ
plying لایه کاغذ
portfolios کیف کاغذ
ply لایه کاغذ
two reams of paper دو بند کاغذ
plies لایه کاغذ
tons of paper خروارها کاغذ
plied لایه کاغذ
wastepaper کاغذ باطله
paperweight وزنهی کاغذ
papers ورق کاغذ
paperweights وزنهی کاغذ
paper clip گیرهی کاغذ
notepaper کاغذ یادداشت
whatman کاغذ رسم
sandpaper کاغذ سنباده
waxed paper کاغذ مومی
crepe paper کاغذ الیاف درشت
accordion fold روش تا کردن کاغذ
go down روی کاغذ امدن
fool's cap کاغذ برگ بزرگ
dogs ear تای گوشه کاغذ
deckle edge لبه صاف کاغذ
electrosensitive paper کاغذ حساس الکترونیکی
vellum کاغذ پوست گوساله
granite paper کاغذ رگه دار
absorbency of paper جذب پذیری کاغذ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com