Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
double church
کلیسا دو طبقه
Other Matches
exonarthex
[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary
دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder
ارشد کلیسا شیخ کلیسا
entresol
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.
ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify
طبقه طبقه کردن
bethel
کلیسا
churches
کلیسا
kirk
کلیسا
churchgoer
کلیسا رو
stair towers turrets
کلیسا
church
کلیسا
churchgoers
کلیسا رو
transepts
بازویی کلیسا
chancel
محراب کلیسا
camarin
معبد در کلیسا
ostiary
دربان کلیسا
god's acre
محوطه کلیسا
nave portal
مدخل کلیسا
blind storey
تریبون کلیسا
ambulacrum
صحن کلیسا
sexton
خادم کلیسا
presbyter
شیخ کلیسا
lay reader
قاری کلیسا
croud
سرداب کلیسا
kirk
به کلیسا رفتن
transept
بازویی کلیسا
transept
جناح کلیسا
Ecclesilogy
کلیسا شناسی
transepts
جناح کلیسا
crowd
سرداب کلیسا
croude
سرداب کلیسا
kirkman
عضو کلیسا
nave
رواق کلیسا
naves
رواق کلیسا
sextons
خادم کلیسا
facing the church
روبروی کلیسا
crowde
سرداب کلیسا
steeples
برج کلیسا
congregations
حضاردر کلیسا
crypt
سرداب کلیسا
undercroft
اتاق کلیسا
churchly
مربوط به کلیسا
churchyards
حصار کلیسا
crypts
سرداب کلیسا
chapelry
حوزه کلیسا
churchyard
حصار کلیسا
churchmen
نگهبان کلیسا
churchman
نگهبان کلیسا
steeple
مناره کلیسا
ecclesiastical
منسوب به کلیسا
churchyards
حیاط کلیسا
churchyard
حیاط کلیسا
tympanum
جبهه کلیسا
tympan
جبهه کلیسا
tympanon
جبهه کلیسا
territorialism
کلیسا سالاری
steeple
برج کلیسا
congregation
حضاردر کلیسا
territoriality
کلیسا سالاری
steeples
مناره کلیسا
belfry
برج ناقوس کلیسا
belfries
برج ناقوس کلیسا
spires
تاجک مخروطی کلیسا
banning
اعلان ازدواج در کلیسا
spire
تاجک مخروطی کلیسا
bans
اعلان ازدواج در کلیسا
tazza
سنگاب بزرگ کلیسا
ban
اعلان ازدواج در کلیسا
narthex
ایوان غربی کلیسا
narthex
هشتی ورودی کلیسا
lay clerk
سرود خوان کلیسا
chancelor
جداره مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
chancel-arch
قوسی شبستان کلیسا
crossing tower
برج تقاطع در کلیسا
cathedra
[صندلی اسقف در کلیسا]
back-aisle
راهرو پشت کلیسا
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
ante-church
پیش ناو کلیسا
cross-aisle
[گوشواره عرضی کلیسا]
the church e.
سازمان قانونی کلیسا
epi
[مناره مخروطی کلیسا]
helm
[تاج مخروطی کلیسا]
campanile
برج کلیسا منار
campanile
محل ناقوس کلیسا
almonry
صدقه خانه کلیسا
chanter
سرود خوان کلیسا
church warden
متصدی دارایی کلیسا
esonarthex
[هشتی ورودی کلیسا]
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
altar-table
میز مقدس در کلیسا
Deans
رئیس کلیسا یادانشکده
Dean
رئیس کلیسا یادانشکده
pastorium
مقر شبان کلیسا
parament
تزئینات اویختنی کلیسا
parvis
حیاط یا دیوارجلو کلیسا
pastorate
مقام شبانی کلیسا
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
presbyter
کشیش سرپرست کلیسا
hagioscope
[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
churchgoer
کسی که مرتب به کلیسا میرود
disestablishing
کلیسا را از ازادی محروم کردن
bema
[بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
deambulatory
[راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
choir loft
جای مخصوص خواندن کلیسا
disestablishes
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish
کلیسا را از ازادی محروم کردن
piscina
حوض شنا سنگاب کلیسا
deanship
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
Gospel side
[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
impropriator
تفریط کننده دارایی کلیسا
epistle side
[محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
auditory
[نام قدیمی شبستان کلیسا]
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
churchgoers
کسی که مرتب به کلیسا میرود
beadle
مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
ecclesiastic
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
ecclesiastics
علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
naves
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
agape
غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا
[دین]
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
nave
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
quirister
دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
chancel-screen
[پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
abbey
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
abbeys
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
anthems
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
bridal door
[مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
lichgate
طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
parishes
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
parish
بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
sedilia
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
sacrist
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
anthem
سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
mninster
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
acrus choralis
[جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
poppy head
خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
to i. any one into abenefice
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
advowson
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
the churach built him up
کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
impropriation
دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
ceilure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
parishes
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parish
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
cellure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
prebend
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
verger
متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
altar-niche
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
Doom
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
encaenia
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
prebendal
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
arch-rib
[قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
ante-choir
[فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
ampullae niche
[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
ara
محراب کلیسا
[در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
galilee
نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
death-lantern
[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
altar of repose
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
antiphon
سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
lady chapel
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
churchwardens
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
Galilee
[هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق]
[معماری]
churchwarden
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
ambitus
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
deacon
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
choir-screen
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-rail
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
ante-chapel
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
deacons
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
choire-enclosure
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
erastianism
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
offertory
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com