Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English
Persian
hold
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
Other Matches
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
holding and hitting
گرفتن حریف و ضربه زدن
stationary tactics
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
block
سدکردن غیرمجاز حریف
blocked
سدکردن غیرمجاز حریف
blocks
سدکردن غیرمجاز حریف
hooking
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
interference
سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
obstructions
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstruction
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
double hit
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
jab checking
فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
elbowing
ضربه غیرمجاز با ارنج
vital point
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
burn
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burns
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
follow
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
followed
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
follows
پیچ دادن به بالای گوی بیلیاردکه گوی اصلی به دنبال گوی هدف می رود
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
holds
گرفتن غیرمجاز توپ
hold
گرفتن غیرمجاز توپ
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
face hold
گرفتن غیرمجاز دهان و چشم و بینی
superspeedway
مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
trompement
گریز شمشیرباز از ضربه حریف
double touch
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
hinder
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinders
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering
جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
combination grasp
گرفتن معمولی و برعکس
ordinary grasp
گرفتن میله معمولی
holding
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
alley
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
hacked
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
ضربه خطای دست به بازوی حریف
high sticking
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hack
ضربه خطای دست به بازوی حریف
quamdiu bene se gesserit
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
hits
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
speared
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hit
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
spear
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hitting
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
put away
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
force
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
rear takedown with outside leg tackle
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
forcing
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
squib kick
ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
gimme
ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
knockout
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockouts
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
burns
امتیاز گرفتن از حریف
burn
امتیاز گرفتن از حریف
mainstream
مسیر اصلی
initial thrust
ضربه اصلی
mainlined
راه یا مسیر اصلی
mainlines
راه یا مسیر اصلی
mainlining
راه یا مسیر اصلی
main supply route
مسیر اصلی اماد
initial approach
مسیر تقرب اصلی
mainline
راه یا مسیر اصلی
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
clinching
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
set up
جلو برتری حریف را گرفتن پاس به یار ازادتر
tackle
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
dummies
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
tackled
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
leg block and under over
فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
armlock
گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
dummy
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
tackling
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
olympic lift and cross face
گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
high leg attack and shoulder control
زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
japko chagi
ضربه پا همراه گرفتن پا
clean the bases
ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
take croquet
ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
stop shot
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
cue ball
گوی سفید اصلی که با ان ضربه به گویهای دیگربیلیارد زده میشود
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
fly kick
ضربه در هوا با پا بدون گرفتن با دست
bogies
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
trail
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailed
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trails
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
spot ball
گویی که از نقطه معین هدف ضربه با گوی اصلی بیلیاردقرار می گیرد
loft
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
lofts
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
pass pattern
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
to swat the ball away
با ضربه سخت جلوی توپ را گرفتن
[دربازه بان]
privileged
مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
netball
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
nick
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicking
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicked
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
covered
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
in off
به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود
head and arm
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
ejectment
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
circus catch
گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
heaven f.
خدا نکند
absit omen
خدا نکند
god defend
خدا نکند
God (Heaven) forbid!
خدا نکند !
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
polarity
و قطعه کار نکند
He is not dead by any chance , is he ?
نکند مرده باشد ؟
polarities
و قطعه کار نکند
He wouldnt dare refuse.
سگ کیست که قبول نکند
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
malfunctioned
آنچه درست کار نکند
malfunction
آنچه کامل کار نکند
malfunctions
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
آنچه کامل کار نکند
malfunction
آنچه درست کار نکند
malfunctioning
آنچه خوب کار نکند
You are not pulling my leg , are you ?
نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
malfunctions
آنچه درست کار نکند
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
inerrably
چنانکه هیچگاه خطا یا اشتباه نکند
She wI'll be a loser if she refuses.
اگر قبول نکند از کیسه اش رفته
permissible velocity
حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
wildcats
غیرمجاز
unauthorized
غیرمجاز
illicit
غیرمجاز
unlicensed
غیرمجاز
unallowable
غیرمجاز
wildcat
غیرمجاز
Until a man has shown humility he cannot attain gr.
<proverb>
آدم تا کوچکى نکند به بزرگى نمى رسد .
the eye is bigger than the belly
<proverb>
نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
proselte of the gate
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
interfere
سد کردن غیرمجاز
interference
ممانعت غیرمجاز
interferes
سد کردن غیرمجاز
obstructions
سد کردن غیرمجاز
interfered
سد کردن غیرمجاز
obstruction
سد کردن غیرمجاز
gavels
بهره غیرمجاز
gavel
بهره غیرمجاز
contraband
کالای غیرمجاز
illegal
حرام غیرمجاز
He has vowed not to gamble again.
پشت دستش را داغ کرده که دیگه قمار نکند.
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
carried
حمل غیرمجاز توپ
carrying
حمل غیرمجاز توپ
crackback
نوعی سد کردن غیرمجاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com